×
×
جدیدترین‌‌ها

یار غیردبستانی

  • کد نوشته: 20850
  • مهر 8, 1400
  •  دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی- نخست نیوز «به افراد جوان اعتماد کنید اگرچه همکلاس ما نبوده‌اند». این بخشی از سخنان رییس جمهور در جلسه هیات دولت است که با تاکید بر لزوم شایسته گزینی در انتصاب ها ایراد گردیده است. دهه شصتی هایی که مثالی خوب برای هر پدیده‌ای در کشور هستند دیگر جوان نیستند. آرام […]

    یار غیردبستانی

     دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی- نخست نیوز

    «به افراد جوان اعتماد کنید اگرچه همکلاس ما نبوده‌اند». این بخشی از سخنان رییس جمهور در جلسه هیات دولت است که با تاکید بر لزوم شایسته گزینی در انتصاب ها ایراد گردیده است. دهه شصتی هایی که مثالی خوب برای هر پدیده‌ای در کشور هستند دیگر جوان نیستند. آرام آرام به چهل سالگی رسیده اند و هنوز جایی در تصمیم گیری و حتی تصمیم سازی های کلان کشور ندارند. بهار عمر آن ها گذشت و بسیاری از استعدادهای نابی که داشتند به کار گرفته نشد و هیچ گاه به شکوفایی نرسید. البته استثنائاتی وجود دارد و کمابیش بوده‌اند افرادی در سن‌های پایین که مسوولیت های مهمی بر عهده گرفته اند اما آن چه به عنوان فرهنگ راتب و رویکرد جاری سال های اخیر مدیریت در کشور جریان داشته است عدم فرصت مناسب و یا در سطحی مطلوب به جوانان شایسته، مستعد و متعهد است. این حرف من نیست. آمار خود به خوبی شهادت می دهند که در دولت و وزارت خانه ها یا حتی در سطح استانداری ها و مدیران کل نسبت حضور جوانان بسیار پایین است. اکنون که در دولت سیزدهم چند نیروی جوان به عنوان وزیر معرفی گردیده اند و رییس دولت با صراحت بر جوانگرایی در مدیریت و پایین آوردن سطح سنی مدیران تاکید دارد وقت خوبی است تا این غفلت بزرگ مورد بازبینی قرار گیرد و به استعدادهای جوان و خلاق بیشتر اعتماد گردد اگرچه به قول رییس جمهور همکلاس، همراه و همکار آقایان همواره مدیر نبوده‌اند. نظام اداری ما بیمار است. چه از حیث سلامت چه از حیث شایسته سالاری و جانشین پروری. طرحی نو، فکری نو به همراه چالاکی و چابکی فراوان لازم است تا بتواند سلایق و علایق را کنار بگذارد و تخصص و شایستگی را جانشین کند. طبق روایات فرزندان ما هفت سال امیر، هفت سال مطیع و هفت سال وزیر خواهند بود. بعد از این هم به بلوغ عقلی و رفتاری رسیده اند و اگر تربیت اجتماعی درست باشد باید به زینت علم، آگاهی وآخلاق آراسته باشند. حالا دیگر نوبت آن هاست. باید گام به گام کارها به آن ها سپرده شود، روز به روز زمینه بروز و ظهور شایستگی های شان را بیشتر فراهم کنیم و بهنگام جانشین ما در تصمیم گیری شوند تا روند طبیعی خلقت حفظ گردد و هر کسی در زمان خودش در جای خودش بنشیند. حکایت جوان مومن انقلابی هم دقیقاً همین است. اگر می خواهیم نسلی داشته باشیم وفادار به آرمان ها و ارزش هایی که سال ها بخاطرش مجاهدت کرده و شهید داده ایم نباید آن ها را نادیده بگیریم و یا به عنوان چرخ پنجم بدانیم و همواره در آب نمک بخوابانیم برای روزی که معلوم نیست کی و کجا (آن هم شاید) به کار آیند! منطق چرخ پنجم برای آدم‌ها خصوصا همان هایی که جوان هستند و اتفاقا رکن توسعه و پیشرفت جامعه باید انگاشته شوند سبب هرز استعدادها و عدم انتقال به موقع امانت به نسل بعدی است. پس علاوه بر چشم ها، ذهن ها را نیز باید شست، واقعیت را پذیرفت و امانت را به اهلش سپرد. باید مدیران نسل های قبل جوانی را فرصتی برای تحول در مدیریت قلمداد کنند و افرادی سالم و عالم را از میان جوانان گزینش کنند و به عنوان یار دولت در مدیریت و نقاط مهم تصمیم گیری در کشور به حساب آورند حتی اگر یارغیردبستانی آن ها باشد. واگذار کردن به موقع مسوولیت به جوان شایسته، برگزیده و آموزش دیده شاید بزرگ ترین و مهم ترین وظیفه ی هر مدیر است.

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *