نخست نیوز – غلامرضا بنی اسدی
کلمات چون از زبان برخیزند، معرف نگاه و شخصیتِ گوینده می شوند. به گونه ای که هرگز نمی تواند میان خود و کلماتش، جدایی بیاندازد. این کلامِ راهنمایِ امیر سخن، مولا علی(ع) است که به روزگاران هوشیارمان می کند که؛ ” تا سخن را به زبان نیاورده اى، سخن در بند توست. همین که آن را به زبان آوردى، تو در بند سخن در مى آیى. پس همان گونه که زر و سیم خود را در گنجینه مى نهى، زبانت را نیز در گنجخانه دهان نگه دار؛ که بسا سخنى نعمتى را از کف برده و خشم و کیفرى [الهى] را آورده است.” این یک واقعیت است که همه ما هم به تجربه آن، پیراهن ها کهنه کرده ایم اما دریغا که برخی هامان پند نمی گیریم. تا دستمال از سری که در برخورد به سنگ درد می کرد، باز می کنیم، یادمان می رود که چه باید کرد. فراموش می کنیم ضرورتِ “صیانت” از زبان و کلام را. آسیب بد زبانی هم به پهنه مسئولتی که داریم، دامن گستر می شود. زیان های آن هم گاه به گونه ای است که هرگز جمع نمی شود. یک نمونه اش همین که مهرداد ویس کرمی دبیر کمیسیون مشترک بررسی طرح صیانت و نماینده حامی صیانت در توئیتر- که برای مردم فیلتر است- مخالفانِ طرح را ” گرگهای مجازی و سگهای قلاده بلند غربگرا ” خواند که از قانونمندی آن میترسند. توجه نداشت انگار که بسیاری از مخالفان در همن مجلس و در کنار خود او صاحب صندلی هستند.حتی حواسش نبود که برخی از اعضای همان کمیسیونی که او دبیرش هست، یا همان اول مخالف بودند و یا بعد از رای موافق، به مخالفانِ طرح پیوستند. او اختیار کلام و قلم از دست داد و همه را نواخت و نتیجه این شد که هرچه تلاش کرد هم نتوانست خطای کلامش را اصلاح کند. این می تواند یک تجربه باشد برای همه ما به ویژه مسئولان. اول خوب فکر کنیم و بعد بر قلم آوریم. این سخنِ پخته ای است که می گوید: همیشه حرفی را بزن که بتوانی بنویسی، چیزی را بنویس که بتوانی امضایش کنی وچیزی را امضا کن که بتوانی پایش بایستی.
دیدگاهتان را بنویسید