نخست نیوز_ محمدرضا نصرالله زاده : نوشتیم که به این تیم امید، امیدی نیست! حتی در حضور دبیر کل کمیته ملی المپیک گفتیم که بهتر است بهجای کاروان 40 و اندی نفره تیم ملی امید، 40 ورزشکار جوان در ورزشهای دیگر انفرادی به هانگژو بروند تا ثمرهاش برای ورزش ایران و آینده آن بهتر باشد، اما دوستان بهانه آوردند که فوتبال به دلیل داشتن مخاطب بهتر است که به هانگژو رفته و بهنوعی جبران حذف در رقابتهای انتخابی المپیک را بکند، حالا چگونه و با کدام پتانسیل، هیچکس پاسخگوی آن نبود! درصورتیکه در همان روزها نیز مشخص بود که این تیم نتیجه نخواهد گرفت و دست از پا درازتر هانگژو را بهسوی تهران ترک خواهد کرد، که متاسفانه این اتفاق هم افتاد تا فوتبال ما در مقابل دیدگان علاقهمندان آنیک شکست نوبرانه و مفتضحانه را به چشم ببیند! در همان زمانی که تیم ملی امید در مرحله گروهی حریفان از پیش باخته خود را یکی، یکی میبرد، در تماسی که با یکی از دوستان رسانهای که خوشبختانه استاد دانشگاه هم هست و کارش را نیز خیلی خوب بلد است و در هانگژو نیز از نزدیک بازیهای تیم ملی امید را دیده بود، پرسیدیم که آیا به این تیم امیدی هست؟ که پاسخ آن دوست ته دلمان را خالی کرد! او گفت: خیلی خوششانس باشیم شاید برنز! و امروز آن اتفاق هم نیفتاد تا تیم ملی امید در مدت یک ماه دوشکست سخت را به فوتبال ایران تحمیل تا مشخص شود وقتی سرمربی تیم تحمیلی باشد، نتیجه بهتر از این نخواهد شد! با این آبروریزی بزرگ حالا چنین به نظر میرسد که وقت آن رسیده باشدکه مناف هاشمی، مهدی تاج، امیر قلعهنویی و رضا عنایتی بیایند و علت را صادقانه به مردم بگویند. آنها باید بگویند که چه بر سر این تیم آمده که اینگونه نتیجه میگیرد! البته دیگر زمان آسمان به ریسمان بافتن و توجیهات نیز بسر آمده و دیگر نمیتوانند برای این علاقهمندان فوتبال بلد، بازی کی بود؟ کی بود؟ من نبودم را ردیف کنند!
دیدگاهتان را بنویسید