با توجه به اظهارات بیسابقه محمد بن سلمان، پادشاهی سعودی در ازای توافق عادیسازی با اسرائیل خواهان سه چیز اصلی است: تضمینهای امنیتی از ایالات متحده، دسترسی به تجهیزات نظامی و فناوری پیشرفته آمریکایی و پشتیبانی از برنامه هستهای غیرنظامی داخلی. سومین «خواسته» ممکن است چالشبرانگیزترین آنها برای واشنگتن باشد، زیرا شامل دسترسی به فناوری غنیسازی اورانیوم میتواند برای تولید مواد منفجره هستهای مورد استفاده قرار گیرد.
استفاده تسلیحاتی
به نوشته موسسه ی واشنگتن آشکارترین نشانه چنین توافقی میتواند یک «آرامکو هستهای» باشد که تقلیدی از مشارکت تاریخی شرکتهای نفتی ایالات متحده در دهه ۱۹۳۰ است که در نهایت منجر به مالکیت کامل سعودیها بر بزرگترین شرکت نفتی جهان شد. بر اساس گزارشها، ریاض این ایده را تا حدی به مقامات آمریکایی پیشنهاد کرده تا نگرانیهای آنها در مورد احتمال استفاده تسلیحاتی از انرژی اتمی را برطرف کند.
با این حال، واشنگتن همچنین اظهارات هستهای ولیعهد در مصاحبه با برنامه ۶۰ دقیقه در سال ۲۰۱۸ ادعا کرد: «عربستان سعودی نمیخواهد به بمب هستهای دست یابد، اما بدون شک اگر ایران بمب هستهای تولید کند، ما در اسرع وقت همان کار را خواهیم کرد». ممکن است برخی این را به عنوان یک سخن بداهه و نه یک کلام سیاسی ببینند، اما این مصاحبه از قبل ضبط شده و در بحبوحه اولین سفر او به واشنگتن پس از انتصاب به وارث تاجوتخت انجام شد. علاوه بر این، عمویش، ملک عبدالله فقید نیز در سال ۲۰۰۹ نیز همین پیام را به دنیس راس، فرستاده ویژه ایالات متحده داد. در دسامبر گذشته نیز شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی در کنفرانسی در دوبی ادعا کرد: «اگر ایران به سلاح هستهای دریابد، هیچکس نمیداند چه خواهد شد». این ادعاها در شرایطی اظهار شده که تهران هر گونه تلاشی برای دستیابی به تسلیحات هستهای را رد کرده است.
ریاض چه میخواهد؟
شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی عربستان سعودی و برادر ناتنی ولیعهد در ژانویه امسال در یک کنفرانس معدنی گفت که ریاض خواهان «کل چرخه سوخت هستهای است که شامل تولید کیک زرد، اورانیوم خلوص پایین و تولید سوخت هستهای برای مصارف ملی و برای صادرات است». عبارت مشکلساز سخنان او «کل چرخه سوخت هستهای» است که یعنی پادشاهی میخواهد سوخت مصرفشده را دوباره پالایش کرده که میتواند پلوتونیوم انفجاری را به عنوان یک محصول جانبی تولید کند.
در پایان، بسیار بعید است که بن سلمان هر توافقی را بپذیرد که به پادشاهی کمتر از آنچه که واشنگتن در توافق هستهای ۲۰۱۵ به ایران داد را بدهد. در واقع، گفتوگوهای ایالات متحده و عربستان در این مورد بر روی سیاستهای منطقهای ایران و برنامه غنیسازی آن متمرکز بوده که گفته قصد دارد سوخت رآکتورهای غیرنظامی را تامین کند.
برنامههای هستهای کنونی عربستان سعودی شامل ساخت دو رآکتور برق غیرنظامی است که از شانزده رآکتور پیشنهادی در سال ۲۰۱۳ جدا شده است. طبق منطق ریاض، استفاده از ذخایر اورانیوم تازه کشفشده برای سوخت رآکتورهای جدید و تولید برق، این کشور را قادر میسازد تا مقدار بیشتری از نفتش که ارزانترین نفت جهان است، صادر کرده و بودجه انتقال پادشاهی به اقتصاد سبزتر و متنوعتر در دهههای آینده را تأمین کند. با این حال، اندازه و کیفیت ذخایر اورانیوم آن مشکوک است. در ماه آوریل، بلومبرگ گزارش داد که اکتشافات عربستان سعودی تاکنون تنها ذخایری «به شدت غیراقتصادی» به دست آورده است. این ارزیابی بر اساس گزارش آژانس انرژی هستهای و آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام شده است.
علاوه بر این، مقامات ایالات متحده قبلاً نگرانی خود در مورد گامهای گزارششده قبلی پادشاهی به سمت هستهایشدن را ابراز کردهاند. در ۴ آگوست ۲۰۲۰، والاستریت ژورنال به نقل از مقامات ناشناس ادعا کرد که چین تأسیساتی در صحرای عربستان سعودی برای تبدیل سنگ معدن اورانیوم به کیک زرد (مرحله میانی قبل از غنیسازی) ساخته است. روز بعد، نیویورک تایمز نیز به نقل از منابع ناشناس گزارش داد که احتمالاً دو ساختمان در نزدیکی ریاض، «تأسیسات هستهای» اعلام نشده باشند.
اگر پادشاهی قبلاً تأسیسات غنیسازی ساخته باشد، فناوری لازم را از کجا به دست آورده است؟ مقامات غربی اعتراف میکنند که عربستان سعودی چهارمین مشتری غیرعلنی عبدالقادر خان، دانشمند فقید پاکستانی و اشاعهدهنده هستهای بود که ادعا میشود پیش از این تجهیزات سانتریفیوژ را به ایران، لیبی و کره شمالی فروخت. خان در سال ۲۰۰۱ بازنشسته شد و اظهار داشت که همکاری او با پادشاهی بیش از بیست سال پیش اتفاق افتاده است.
راه پیش روی ایالات متحده
با توجه به اینکه ظاهرا وضعیت ایران زمینه کلی مذاکرات هستهای آمریکا و عربستان فراهم را میکند، هرگونه پیشرفت فنی از سوی تهران میتواند همه چیز را یکشبه تغییر دهد. با این حال، در صورت تداوم وضعیت موجود، ابهام فعلی پیرامون دامنه تواناییهای ایران و توافق احتمالی با ایالات متحده میتواند فرصتهایی را برای دیپلماسی با ریاض فراهم کند.
در اختیارگرفتن تأسیسات موجود سعودی ممکن است یک راه رو به جلو برای ریاض باشد. علاوه بر این، شاهزاده عبدالعزیز در ژانویه اعلام کرد که «پادشاهی قصد دارد از منابع ملی اورانیوم خود در سرمایهگذاری مشترک با شرکای مشتاق مطابق با تعهدات بینالمللی و استانداردهای شفافیت استفاده کند». اگرچه به نظر میرسد که این با ایده نظارت مستقیم ایالات متحده بر فعالیتهای عربستان سعودی به عنوان بخشی از «آرامکوی هستهای» در تضاد است، اما همچنین نشاندهنده نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز خواهد بود. در حال حاضر، پادشاهی یک توافق سطح پایین با آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد، اما «پروتکل الحاقی» را که اجازه بازرسیهای سرزده را میدهد، امضا نکرده است.
ملاحظه دیگر اسرائیل است که کابینهاش هنوز یک موضع رسمی و یکپارچه درباره برنامه هستهای عربستان اتخاذ نکرده است. در ژوئن، کاتز، وزیر انرژی اسرائیل مخالفت خود را با چنین برنامهای در سازمان ملل اعلام کرد. با این حال، تزاچی هانگبی، مشاور امنیت داخلی اسرائیل طی مصاحبهای در چند ماه بعد، خطرات احتمالی را کماهمیت جلوه داد. قابل ذکر است که اسرائیل در سال ۲۰۰۹ با پیشنهاد اردن برای ساخت نیروگاه هستهای به دلیل نگرانیهای ایمنی مخالفت کرد. رآکتوری در سواحل دریای سرخ عربستان سعودی، در محدوده آتش حوثیهای یمن، بدون شک ترسهای مشابهی را ایجاد خواهد کرد.
مخمصه بایدن
تقاضای غنیسازی عربستان دولت بایدن را نیز در موقعیت دشواری قرار میدهد. از مدتها قبل، واشنگتن غنیسازی را در هنگام مذاکره برای همکاری هستهای غیرنظامی با کشورهای منطقه ممنوع کرده است. به عنوان مثال، امارات متحده عربی را متقاعد کرد که از این کار چشمپوشی کرده و با جاهطلبیهای اردن برای دنبالکردن غنیسازی تجاری مخالفت کرد. در واقع، چارچوب قانونی ایالات متحده برای همکاریهای هستهای غیرنظامی که بر اساس آن واشنگتن توافقنامههایی را با بیست و سه کشور امضا کرده است، به صراحت غنیسازی و بازفرآوری را ممنوع میکند.
با این حال استثناهایی، مانند هند وجود داشته است. اوایل سال جاری، ایالات متحده غنیسازی را در توافقنامه هستهای غیرنظامی که با بریتانیا، کانادا، فرانسه و ژاپن امضا کرد، گنجاند که هدف آن مصون نگهداشتن متحدان از تحریمها علیه روسیه، تأمینکننده برتر سوخت هستهای غیرنظامی در جهان بود.
حتی در حالی که آمریکا عادیسازی بین ریاض و تلآویو را تشویق میکند، واشنگتن احتمالاً در تلاش است تا بین سیاستهایی که ایران را محدود میکند، گزینههای دیپلماتیک ایالات متحده را حفظ کرده و نگرانیهای مربوط به گسترش تسلیحات هستهای در خاورمیانه را کاهش میدهد، تعادل برقرار کند. اعتقاد بر این است که مصر، عربستان سعودی، ترکیه و امارات متحده عربی فناوری لازم برای چنین تلاشهایی یا دسترسی به آن را دارند، در حالی که روسیه، چین و شاید حتی فرانسه نیز میتوانند به برنامههای آنها کمک کنند.
دیدگاهتان را بنویسید