به گزارش نخست نیوز ، غلامرضا بنی اسدی
تا شهادت را نفهمیم، درکمان از کربلا و عاشورا در حد یک پندار مناسکی محدود خواهد ماند. مگر نه اینکه بسیاری بر کربلا میگریند و مناسک اشک دارند اما در برابر تکرار یزیدهای عالم، صدای پرتکرار هل من ناصر ینصرنی اباعبدالله را نمیشنوند؟! مگر نه اینکه تا دعوت به حسین(ع) میشود خیلیها کتاب میگشایند تا حساب کنند که منافعشان در کجاست؟ در کربلای 61 هجری فقط 72 نفر بودند که هزینه ماندن را با شهادت دادند و کاروانی که با اسارت حساب ابدیت را تسویه کردند. دیگران هرکه بودند و هرجا که ماندند رفوزه شدند. همه حسابوکتاب هاشان اشتباه درآمد. همین حقیقت همدرس شد برای نسل ما که در همهروزهای دفاع مقدس با قدسیت شهادت سرفراز ماندند. بچههای کربلای 4، قهرمانان مظلوم و گمنامی بودند که کتاب شهادت خواندند بیآنکه مهرههای چرتکه دنیا را بالا و پایین کنند. بیآنکه ضرب و تقسیم مادی آنان را از قسمت شهادت محروم کند. من هر وقت به سالگرد کربلای 4 میرسیم بهعنوان یک تکلیف شرعی، انقلابی، و ملی، قلم برمیدارم برای نوشتن. برای هجی کردن این حقیقت که در کربلای 4، رزمندگان ما به تکلیف خود چنان عمل کردند که خدا هم به شهادت جوابشان داد و هم درگذر زمان با تعظیم و تکریمشان، ماندگاری کربلای 4 را جاودانه کرد. ما عملیاتهای به فتح رسیده در جنگ فراوان داشتیم اما هیچ کدامشان حلاوت و عظمت کربلای 4 را به یاد نمیآورد. مظلومیت شهدای غواص، ظلم بیحدوحصر بعثیها و حامیان شرقی و غربیشان را افشا کرد. دستهای بستهشان راه آسمان را گشود. به هر نوبت که غواصی بازمیآید از غربت شهادت، ایران نفس تازه میکند. پیکر هر شهیدی که پیدا میشود، شهادت نوخوانی میگردد. ما به این نوخوانی فراوان نیاز داریم و الا حربههای نو و کهنه شیطان ما را از میدان به درمیکند. ما اما در میدان میمانیم به حرمت شهدای کربلای4. زمین را از زیر پای شیاطین بیرون میکشیم. ما ایستاده میمانیم.
سال سخت مردم





دیدگاهتان را بنویسید