×
×
جدیدترین‌‌ها

گرانی و صدای خسته مردم

  • کد نوشته: 143534
  • ۳۰ آذر ۱۴۰۴
  • مردم سال‌هاست تلاش کرده‌اند با تکیه بر آخرین ذخایر امید، از روزهای سخت عبور کنند؛ اما امروز فشار اقتصادی چنان سنگین شده که دیگر با هیچ سخنرانی، وعده یا آمار رنگ‌و‌لعاب‌دار، تسکین نمی‌یابد.
    گرانی و صدای خسته مردم

    به گزارش نخست نیوز ، دکتر علی خسروشاهی_زمستان رسیده، اما سرمای هوا در برابر سرمای معیشت، مساله فرعی است.

    مردم سال‌هاست تلاش کرده‌اند با تکیه بر آخرین ذخایر امید، از روزهای سخت عبور کنند؛ اما امروز فشار اقتصادی چنان سنگین شده که دیگر با هیچ سخنرانی، وعده یا آمار رنگ‌و‌لعاب‌دار، تسکین نمی‌یابد.

    در آستانه شب یلدا، بسیاری از خانواده‌ها به‌جای فکر کردن به دورهمی و شادی، درگیر حساب‌وکتاب نان، دارو و قبض‌هایی هستند که هر ماه غافلگیرکننده‌تر می‌شوند.

    گرانی‌های پی‌درپی تجربه روزمره شده که از سفره مردم بالا می‌رود و به روان جامعه فشار می‌آورد.

    مردمی که از بحران‌های سیاسی، تحریم، کرونا و شوک‌های پیاپی عبور کرده‌اند، امروز در جنگی فرسایشی با گرانی و بی‌ثباتی اقتصادی کم‌رمق شده‌اند.

    هیچ دستاورد سیاسی یا منطقه‌ای، هرچقدر هم پررنگ، نمی‌تواند شکست‌های روزانه مردم در برابر قیمت‌ها را جبران کند.

    خسارت واقعی اکنون نه در میدان‌های بیرونی، بلکه در خانه‌ها اتفاق می‌افتد؛

    جایی که خانواده‌ها از هزینه‌های ضروری می‌زنند، از آموزش و آینده فرزندانشان کم می‌کنند و گاه از عزت‌نفس خود خرج می‌کنند تا فقط دوام بیاورند.

    حقوق‌های ثابت، درآمدهای بی‌اثر، افزایش قیمت‌های طاقت‌فرسا و افزایش مداوم هزینه‌های انرژی، معیشت را به باری تبدیل کرده که برای بسیاری دیگر قابل‌حمل نیست.

    فرسایش اعتماد عمومی نیز نه محصول «دشمن بیرونی»، بلکه نتیجه مستقیم تصمیم‌های ناگهانی، سیاست‌های متناقض، مدیریت‌های بی‌برنامه، فساد مزمن و وعده‌هایی است که هرگز به عمل نرسیده‌اند.

    مردم سال‌هاست صرفه‌جویی می‌کنند؛

    اما اسراف بزرگ در خانه‌ها نیست، در بدنه دولت، بودجه‌های بی‌حساب، پروژه‌های نیمه‌تمام و ساختارهای غیر پاسخگو جریان دارد.

    مساله آب نیست؛ مساله مدیریت است.

    مساله نان نیست؛ مساله فرسودگی توان و انگیزه مردم است.

    مساله بنزین نیست؛ مساله سوختن سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است.

    مردمی که بارها در بزنگاه‌ها ایستاده‌اند، امروز زیر فشار اقتصادِ بی‌ثبات و تصمیم‌های غیرکارشناسی، خسته‌اند؛ نه بی‌وفا، نه بی‌صبر، بلکه فرسوده.

    اگر این شیب ادامه یابد،

    اگر معیشت همچنان نادیده گرفته شود،

    اگر اعتماد عمومی‌ترمیم نشود،

    هیچ تهدید بیرونی قادر نخواهد بود ضربه‌ای سنگین‌تر از فرسایش درونی وارد کند.

    کشور با شعار، سخنرانی و آمارهای خوش‌نقش اداره نمی‌شود.

    راه نجات از اصلاح واقعی ساختار اقتصادی، شفافیت، مبارزه عملی با فساد، پاسخگویی و احترام به عقل جمعی می‌گذرد.

    این، صدای خسته مردم است؛

    صدایی آرام، نجیب و صبور

    که سال‌هاست فقط یک‌چیز می‌خواهد: دیده و شنیده شدن.

    سایر اخبار

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *