نخست نیوز – شاهرخ عربشاهی
در فلسفه وجودی و آداب این شب آمده است که :
🔹«روشنکردنِ آتش» : ایرانیان باستان، خالق تاریکی را اهریمن میدانستند و لذا از “ایزد خورشید” روشنایی میطلبیدند تا همه طولانیترین شب سال را در پرتو چراغ و نور و آتش بگذرانند و اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابدواندوه ناشی ازغیبت خورشید، روحشان را تضعیف نکند و به راحتی استراحت کنند. آنان در آن شب، آتش درست میکردند تا از گزندِ جادوگران، پریان و دیوان در امان باشند، چراکه آنها باور داشتند مکانی که در آن آتش روشن شود موجودات اهریمنی نمیتوانند به آن خانه راه یابند. در واقع، خاستگاه یلدا در پیوند با باور مردم ایران باستان درباره خورشید است. در طول پاییز، روزها کوتاه و کوتاهتر میشدند و مردم این روند را نشانه کاهش توان وقدرت خورشید میدانستند. امّا پس از گذشت شبِ یلدا، روزها دوباره طولانیتر میشدند. همین موضوع نیز سبب شد که ایرانیان در آن زمان، از درازترین شب سال، تحت عنوان “یلدا” به مفهوم «تولد دوباره نور» یاد کنند. واژه یلدا از ریشه سریانی برگرفته شده است و معنی آن میلاد و ولادت می باشد. یعنی ولادت و میلاد خورشید. این جشن نشان دهنده آن است که ایرانیان باستان به حرکت خورشید پیبُرده بودند، بنابراین در شب یلدا در انتظار خورشید میماندند تا در مقابل تاریکی پیروزِ میدان گردد و به همین دلیل تا صبح بیدار میماندند.
🔹«پهنکردنِ سفره» : از نظر ایرانیان باستان، “سفره شب یلدا”؛ جنبه دینی داشته و مقدس بود. آنان با پهنکردنِ سفره در شب یلدا، از “ایزد خورشید” برکت میطلبیدند تا زمستان را به خوشی سر کنند. گذاشتن میوههای تازه و خشک و سایر خوراکیها در سفره، تمثیلی بود که بهار و تابستانی پُر برکت داشته باشند.
🔹«دورهمی وقصهگویی» : در دوران باستانِ ایران، تا قرنها بعداز آن، زمستانها سخت و طولانی بودند؛ سرمای شدید و تاریکیِ طولانی میتوانست به نوعی، “حس ناامنی” ایجاد کند. به همین جهت بود که مردم در طولانیترین شبِ سال کنار هم جمع میشدند تا با روشن کردنِ آتش و روشنایی و خوردن خوراکیهای گرم و نیز قصهگوییها، بر تاریکی غلبه کرده و روحیه خود را تقویّت نمایند.
🔹«ایرانیان امروز و شب یلدا» : شب یلدا و آداب و رسوم آن فراتر از یک جشنِ ظاهری است. این شب حامل پیامهای معنویِ عمیقی است که در طول تاریخ منتقل شدهاند. امروز نیز مردم ایران، برای دلایلی مشابه دوران گذشته، “یلدا” را جشن میگیرند. از گذشته تا امروز این جشن نمادی از “امید”، “روشنایی”، “عشق خانوادگی” و “پیوند با ریشههای فرهنگی” بوده است. گردآمدن دور سفره یلدا، خواندن شعر و خوردن میوههای نمادین، علاوه بر شادی، نوعی احترام به میراث ایرانیان است. پس اگر بپرسیم چرا شب یلدا را جشن میگیریم ، پاسخ روشن است : چون این شب یادآور پیروزیِ نور، صمیمیّتِ خانوادگی و ارزشهای مشترک است. در باور ایرانیان، نور همیشه نشانه خیر، روشنایی و زندگی بوده است. تاریکی نیز نُماد سختی، ترس و رکود. “یلدا” یادآور این است که تاریکی هرچقدر هم طولانی باشد، سرانجام روزی نور بازمیگردد. همین معناست که باعث شده بسیاری “شب یلدا” را “زمانِ امیدواری” و “آرزوهای تازه” بدانند. حالا بهتر میتوانیم برای سؤال چرا شب یلدا را جشن میگیریم پاسخی مناسب پیدا کنیم. بر خلاف “عید نوروز” که دید و بازدید رُکنِ مهم آن بوده و از این نظر “جشن خویشاوندان، دوستان و آشنایان” است؛ “شب یلدا” و آداب و رسوم آن اساساً “جشن خانواده” است؛ جشنی که ستون اصلی آن “کنارِ هم بودن”، “عشق” و “گفتگو” میان اعضای خانواده و بستگان نزدیک است. با همه اینها، امروزه ایرانیان در یک جابجاییِ معنایی و مفهومی، با گسترش سفرهای نوروزی به صورت خانوادگی، “عید نوروز” را به “جشن خانواده” و با برگزاریِ جشنوارههای شب یلدا، “جشن یلدا” را به “جشن دوستان و آشنایان” تبدیل کردهاند!! به هردحال، بسیاری از پژوهشگران معتقدند پاسخ سؤال ” چرا شب یلدا را جشن میگیریم ” را باید در ایجاد همین حسِ امنیّت و آرامش در دل تاریکی پیدا کرد. خانوادهها و بستگان نزدیک، با حضور در کنار هم، و تولید “سرمایه اجتماعی” و “جلب حمایتهای اجتماعی” طولانیترین شب سال را به دلپذیرترین شب تبدیل میکنند.
🔹«یلدا» و «تنهایی» : همانگونه که ملاحظه میشود، یکی از اهداف مهم ایرانیان در برگزاریِ “عید و جشن شب یلدا”، چه در دوران باستان و چه در ایرانِ امروز، “جمعشدن و کنار هم بودنِ اعضای خانواده و خاندان” است. با این تفاوت که در گذشتهها این دورِهمیهای شب یلدا به منظور ایجاد “احساسِ امنیّت” بوده، و در زمانه حاضر به جهت “مهرورزی، گفتوگو و همدلی” میباشد. امّا، در سالهای اخیر در ایران، دگرگونیها در کیفیّتِ برگزاریِ رسم و رسومات شب یلدا از یک سو، و تغییراتِ اجتماعی و نیز تحول در نهاد خانواده از سوی دیگر؛ سبب شدهاند که در شبهای یلدا، تنهاییهای انسان ایرانی بیشتر خود را نشان بدهند. بنده معتقدم، پژوهشگران و صاحبنظرانی که تاکنون در زمینه آثار مثبتِ مراسم شب یلدا از جمله به جهت “دورهمیهای خانوادگی” بر جامعه ایرانی مطالب بسیاری را گفته یا نوشتهاند، جا دارد اکنون “یلدا” را به عنوان شاخص و معیاری برای ارزیابیِ وضعیّت تنهاییهای امروز ایرانیان نیز مورد توجه قرار دهند. به نظر بنده، “یلدا” میتواند فرصت مناسبی برای توجه و اندیشیدن پیرامون مقوله “تنهاییهای امروز ایرانیان” نیز باشد.
🔹تنهایی در جمع : دوستان عزیز و گرانقدرم، یقیناً استحضار دارند که “تنهایی” پاسخی پیچیده و عمدتاً ناخوشایند به “انزوا” یا “کمبودِِ همصحبتی” است. و امّا، این “احساس تنهایی” ممکن است زمانی که فرد در اطراف خود افرادی را دارد نیز وجود داشته باشد. “تنهایی” میتواند حاصل عوامل گوناگونی چون عوامل اجتماعی، ذهنی و احساسی باشد. “تنهایی” زمانی به وجود میآید که سطح مطلوب روابط اجتماعی فرد با سطح واقعی آنها از نظر تعداد یا کیفیّت متفاوت باشد. البته “تنهایی” با “بیکسی” متفاوت است. “تنهابودن” حالتی احساسی است، در حالیکه “بیکس بودن” یک حالت فیزیکی است.
🔹آثار مثبت و منفیِ «تنهایی» : “تنهاییِ” میتواند تأثیرات مثبتی در افراد نیز داشته باشد. یک مطالعه نشان داده است، اگرچه گذراندن زمان در تنهایی، تمایل به افسردگی و تغییرات خلق و خو و افزایش “احساس تنهایی” را باعث میشود، امّا در کنار اینها، به بهبود وضعیّت شناختیِ افراد، مانند بهبود تمرکز نیز کمک میکند. علاوه بر این با گذراندن زمان به تنهایی، روحیه افراد افزایش چشمگیری پیدا میکند. همچنین “تنهایی” در کسب تجربیات و ایجاد هویّت کمککننده بوده و مطالعات معدودی نشان دادهاند که میتواند مزایای دیگری نیز داشته باشد، از جمله افزایش درک درستی از موقعیّتهای اجتماعی. تنهایی میتواند از این نظر که انسان را به تقویّت روابط تشویق میکند نیز سودمند باشد. در هنرهای غربی این باور طولانی وجود دارد که “سختیهای روانی”، از جمله “تنهایی”، میتوانند منبع خلاقیّت نیز باشند. امّا “تنهاییِ مزمن” بهطور گسترده زیانبار تلقی شده، اغلب به عنوان یک پدیدهای کاملاً منفی از منظر علوم اجتماعی و پزشکی دیده میشود. در گونهشناسیِ “تنهایی” همچنین میتوان به گونههایی مانند : “تنهاییِ اجتماعی”، “تنهاییِ عاطفی”، “تنهاییِ خانوادگی”، “تنهاییِ رمانتیک”، “تنهاییِ فرهنگی” و… اشاره داشت که هر یک تعریف خاص خود را دارد.
🔹تنهاییهای یلدایی : و امّا، “واگراییهای فرهنگی و اجتماعی” و “دوقطبیشدن اقتصادیِ” ناشی از شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادیِ امروز ایران؛ و همچنین وجود پدیدههای جدیدی همچون : “افزایش سرعت زندگی”،”گسترش وتوسعه فناوریهای مختلف اطلاعاتی و ارتباطی”، “رشد آپارتماننشینی” و “تحولات مختلف در نهاد خانواده از جمله گسترش تکفرزندیها و کوچکشدن دائره خویشاندی”؛ در کنارِ “تشریفاتی” و “جشنوارهای” شدن مراسم شبهای یلدا؛ سبب گسترش “تنهاییهای یلدایی” نزد ایرانیان شدهاند! در این رابطه میتوان گفت : حضور اعضای خانواده و بستگانِ نزدیک در کنارِ هم در شبهای یلدا، “بی گفتگو” و سرگرم با گوشیهای موبایل، نشانه وجود و گسترش “تنهاییِ خانوادگی” در شبهای یلدا است. همچنین به دلایل مختلف، بسیاری از فرزندان امروز از داشتن عمو یا عمه یا دایی یا خاله محرومند و این کوچکشدنِ دایره بستگان نیز به نوبه خود یک تنهاییِ نوپدید، تحت عنوانِ “تنهاییِ خویشاوندی” را سبب شده که در شبهای یلدا خود را نشان میدهند. گسترش برنامههای جشنوارهای در شبهای یلدا، و استقبال از چنین برنامههایی نیز به نوبه خود فرار از تنهاییهای خانوادگی را تداعی میکنند! برنامهریزان این قبیل جشنها خوب است بدانند که هدف از شب یلدا، خوردن و نوشیدن و شادمانی کردن نیست، بلکه گفتگو، مهرورزی و همدلی است
«گنگ» علی ضیاء توقیف شد






دیدگاهتان را بنویسید