×
×
جدیدترین‌‌ها

تجربه تلخ یک ختم

  • کد نوشته: 143531
  • ۲۹ آذر ۱۴۰۴
  • طی روزهای گذشته در مشهد یک وکیل دادگستری در محل کارش جان به جان‌آفرین تسلیم کرد و بنا بر آنچه در دوربین‌ها دیده می‌شود و تشخیص پزشکی قانونی سکته قلبی عنوان‌شده، جان سپرد .
    تجربه تلخ یک ختم

    به گزارش نخست نیوز ، سعید کوشافر_ از همان اول مشخص بود فوت خسرو علیکردی که در زمره اپوزیسیون جمهوری اسلامی محسوب میشد ، با جنجال همراه می‌شود .درست به همین دلیل بود که باوجود مرگ طبیعی وی ، دستگاه قضایی از پلیس خواست که تحقیقات کاملی در این خصوص انجام دهد و ماموران با جمع‌آوری تصاویر دوربین‌های نصب‌شده در محل  تحقیقات خود را در خصوص رفت‌وآمدها و اتفاقات احتمالی آغاز کرده و نتیجه را با برادر وی ،جواد علیکردی به اشتراک گذاشتند و وی بعد از مشاهده مستندات و مدارک پذیرفت که کسی در فوت برادرش دخیل نبوده و مرگ وی طبیعی است . او همچنین تمام آنچه ماموران از دفتر کار برادرش امانت برده بودند بدون کم‌وکاست تحویل گرفت. اگرچه جواد علیکردی بعد سخنان خود را هم زیر سوال برد و احساس کرد می‌تواند بابیان برخی مطالب خود را به صدر اخبار برساند که البته همین‌گونه هم شد .  دعوت از برخی چهره‌های اپوزیسیون برای مجلس ختم برادرش این گزینه را جدی کرد که مراسم به میتینگ سیاسی تبدیل خواهد شد و از اولین دقایق مراسم هم روال بر همین قرار گرفت .

    اما مساله این بود  که باوجود اعلام قبلی و به‌اصطلاح فراخوان تجمع مخالفان جمهوری اسلامی تعداد حاضران در مراسم به‌قدری نبود که نیروهای امنیتی احساس خطر کرده و دخالت کنند . مراسم فقط زمانی مراسم  خشن شد که بین مردم و برخی حاضران درگیری رخ داد و ماموران انتظامی که سعی در آرام کردن تجمع داشتند از سوی برخی اوباش هدف ضربه چاقو قرار گرفتند .

    این در حالی بود که صبوری خود را ازدست‌نداده و همانند همیشه تلاش کردند تا درگیری به وجود نیاید .

    در مقابل اما همان‌گونه که از اپوزیسیون خارج از کشور نتوانستند باهم به تفاهم برسند و همان‌گونه که از ابتدای مراسم مشخص بود ، میان آن‌ها اختلافات جدی بوجود آمد .

    مجری مراسم که برادر مرحوم خسرو علیکردی بود سعی داشت در کانون توجه قرار گیرد و از سوی هر دو طیف برای خود کلاهی بدوزد ، اما میان آن‌ها اختلاف از زمین تا آسمان بود . سلطنت‌طلبان ، حاضر در مراسم حتی به دیگر مخالف جمهوری اسلامی هم رحم نکردند و او را با سنگ هدف قراردادند ، شعارها گاه با فحش و ناسزا به یکدیگر همراه می‌شد و هر گروهی ساز خود را می‌نواخت .

    ماموران حاضر در محل که شرایط را به سمت تندتر شدن برخورد دو گروه اپوزیسیون و سلطنت‌طلب ارزیابی کرده و احتمال سواستفاده برخی اوباش اجاره‌ای را میدادند، دست به کارشده و برخی عناصر حاضر را از صحنه خارج کردند تا مبادا در جریان این درگیری به آن‌ها صدمه‌ای وارد شود و از همین ضربه پیراهن عثمان بدوزند و نظام را متهم کنند .

    بنا به روایتی حدود 39 نفر بازداشت شدند که تنها تعداد محدودی از آن‌ها عناصر سیاسی بودند و بقیه را کسانی شامل می‌شود که اقدام به اعمال خشن کرده بودند . نگارنده بر این اعتقاد است که کم‌کاری و اهمال برخی مسوولان سیاسی در این ماجرا کاملا مشهود است و اگر زیرکی و صبوری نیروهای امنیتی نبود ختم به خیر شدن این مراسم تقریبا غیرممکن می‌نمود و تا هفته‌ها  و ماه‌ها مشهد را در صدر اخبار رسانه های خارج از کشور قرار میداد کما اینکه برادر مرحوم خسرو علیکردی  تلاش داشت تا حتی بعد مراسم تنور حضورش در فضای مجازی و رسانه‌های خارج  از کشور را گرم نگه دارد .

    این مراسم برای مسوولان سیاسی مشهد تجربه‌ای گران بود که نباید امنیت و آرامش شهر را فدای اماواگرهای ساخته‌ی ذهن خود نمایند،کمااینکه خوش‌بینی به برخی افراد و رفتارها هم همیشه نتیجه مطلوب نخواهد داد .

    سایر اخبار

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *