به گزارش نخست نیوز، سالهاست فوتبال کشور ما میان دوگانه اعتماد به مربیان خارجی و اتکا به نامهای قدیمی داخلی سرگردان است، در حالیکه جهان فوتبال مسیر خود را بر پایه علم، ساختار و تفکر نوین تعریف کرده است. نتیجه این سرگردانی، چیزی جز سردرگمی تاکتیکی تیم ملی، یأس در باشگاهها و بیاعتمادی افکار عمومی نبوده است.
در چنین شرایطی، پرسشهای ساده اما اساسی وجود دارد که اگر پاسخی روشن و شفاف بیابند، میتوانند دریچهای تازه برای بازسازی فوتبال ملی با کمک کارشناسان دلسوز باشند.
*پرسشهای کلیدی از کادر فنی تیم ملی*
1. سبک بازی تیم ملی بر پایه کدام مدل علمی حال حاضر در فوتبال کُددار دنیاست؟
2. فلسفه و مدیریت فوتبال تیم ملی بزرگسالان کشور بر پایه چیست؟
3. سبک بازی در فاز حمله برای خلق موقعیت چیست؟
4. در فاز دفاع، تیم ملی چه الگوی مشخصی دارد؟
5. در لحظه انتقال مثبت (از دفاع به حمله)، اولویت با چه اصولی است؟
6. در لحظه انتقال منفی (از حمله به دفاع)، تیم چه رویکردی دارد و آیا بازیکنان به آن آگاهاند؟
7. آرایش تیم ملی بر اساس توانایی بازیکنان فعلی طراحی میشود یا بر پایه یک مدل تاکتیکی هدفدار؟
8. نقاط ضعف تیم ملی را جدای از ساختارهای بنیادی، در کدام سبک یا پارادایم علمی میدانید؟
9. کادر فنی چه شاخصهایی را برای انتخاب بازیکنان در نظر میگیرد؟
10. آیا برای استعدادیابی و جایگزینی نسل آینده برنامهای مدون و هماهنگ با DNA فوتبال ایران طراحی شده است؟
11. از نگاه شما چه تغییراتی پیش از ورود به جام جهانی ضروری است؟
12. پاسخگویی شفاف، علمی و ساده به افکار عمومی و بهویژه کارشناسان تا چه اندازه در برنامه شما جای دارد؟
در کنار این پرسشها، یک مسئله کلیدی همچنان برای بسیاری از کارشناسان روشن نشده است،تفکرات کادر فنی تیم ملی کنشگراست یا واکنشگرا؟ شرایط کنونی فوتبال ایران ایجاب میکند این مرزبندی مشخص شود. بهعنوان مثال، در دوران کارلوس کیروش، تیم ملی با رویکردی غالباً واکنشگرا مدیریت شد. امروز این پرسش جدی مطرح است، آیا تیم ملی ایران با تفکری نو و کنشمحور به میدان میآید یا همچنان در چارچوب واکنش به حریف باقی میماند؟
تجربههای جهانی در این زمینه راهگشا هستند. نمونه بارز آن برزیل است، کشوری با پنج دوره قهرمانی جهان که با وجود استعدادهای بیپایان و فرهنگی سرشار از فوتبال، وقتی احساس کرد به تئورسین داخلی مناسب دسترسی ندارد، بدون تعصب به مربی ایتالیایی اعتماد کرد. این انتخاب نشان میدهد حتی بزرگترین قدرتهای فوتبال نیز برای بقا و پیشرفت، شجاعت عبور از تعصبات را دارند و علم و تخصص را بر نامها و غرور ملی ترجیح میدهند.
فوتبال ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند چنین شفافیت و جسارتی است. آینده تیم ملی در گروی آن است که تصمیمگیران از نگاه سنتی و روابط غیرکارشناسی فاصله بگیرند و میدان را برای علم، تخصص و اندیشه نوین بازتر کنند. تنها در این صورت است که میتوان به افکار عمومی آرامش داد و به هواداران میلیونی امید بخشید.
با تشکر و آرزوی موفقیت در رشته اجتماعی، تجاری و سیاسی به نام فوتبال
جهانشاهلو – مربی آکادمیک فوتبال ایران
تهیه و تنظیم:
مهرشاد عنبری
راه نجات بازار خودرو؟






دیدگاهتان را بنویسید