به گزارش نخست نیوز ،
دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی
دیگر نمیتوان هوش مصنوعی را صرفاً یک ابزار فناورانه دانست؛ بلکه باید آن را زیرساختی نوین برای توسعه اقتصادی، حکمرانی هوشمند و ارتقای مهارتهای حرفهای تلقی کرد. غفلت از این تحول، به معنای عقبماندگی ساختاری در عرصه رقابت جهانی است.
از منظر اقتصادی: هوش مصنوعی نقش تعیینکنندهای در افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها و بهینهسازی فرآیندهای تولید و خدمات دارد. تحلیل کلاندادهها، پیشبینی رفتار بازار، مدیریت زنجیره تامین و اتوماسیون هوشمند، به بنگاههای اقتصادی امکان میدهد تصمیمهایی دقیقتر، سریعتر و کمریسکتر اتخاذ کنند. اقتصادهای پیشرو با سرمایهگذاری هدفمند در هوش مصنوعی، مزیت رقابتی پایدار ایجاد کردهاند و کشورهایی که در این مسیر تعلل کنند، با شکاف دیجیتال عمیقتری مواجه خواهند شد.
در بعد سیاسی و حکمرانی: هوش مصنوعی به ابزاری موثر برای تصمیمسازی پیشبینانه، افزایش شفافیت و ارتقای کارآمدی دولتها تبدیل شده است. تحلیل دادههای اجتماعی و اقتصادی میتواند به سیاستگذاران در شناخت دقیقتر مسایل عمومی ، پیشبینی بحرانها و طراحی سیاستهای مبتنی بر شواهد کمک کند. همچنین، دولتهای هوشمند با استفاده از هوش مصنوعی در ارایه خدمات عمومی، میتوانند رضایت شهروندان و اعتماد اجتماعی را افزایش دهند ؛ هرچند این امر مستلزم توجه جدی به اخلاق، امنیت داده و حریم خصوصی است.
از منظر حرفهای و شغلی: هوش مصنوعی ساختار بسیاری از مشاغل را دگرگون کرده و مهارتهای جدیدی را به ضرورت تبدیل نموده است. مشاغلی که توان همافزایی باهوش مصنوعی را پیدا کنند، نهتنها حذف نخواهند شد، بلکه ارزشافزوده بیشتری ایجاد میکنند. متخصصان روابط عمومی، روانشناسان، مدیران، مهندسان و حتی مشاغل خدماتی، با بهرهگیری هوشمندانه از ابزارهای مبتنی بر AI میتوانند کیفیت تصمیمگیری، خلاقیت و اثربخشی حرفهای خود را ارتقا دهند. درمجموع، بهرهگیری از هوش مصنوعی دیگر یک انتخاب لوکس یا آیندهنگرانه نیست، بلکه ضرورتی راهبردی برای بقا، پیشرفت و حکمرانی اثربخش در جهان پیچیده امروز است. شرط موفقیت در این مسیر، نگاه آگاهانه، سیاستگذاری هوشمند و توانمندسازی سرمایه انسانی است.
تجربه تلخ یک ختم





دیدگاهتان را بنویسید