×
×
جدیدترین‌‌ها

هیچ انسانی دوبار زندگی نمی‌کند

  • کد نوشته: 84581
  • آبان 18, 1402
  • تلاش کنید، برنامه‌ریزی داشته باشید، هدفمند زندگی کنید، امید و شادمانی خود را از دست ندهید، هر چه در چنته دارید رو کنید و برای رسیدن به اهداف و آرزوهایتان سر از پا نشناسید اما فراموش نکنید آن چه نقد است و قطعا در اختیار شماست «اکنون» است و هیچ آینده‌ی قطعی و ضمانت شده‌ای برای احدی از مخلوقات خداوند وجود ندارد

    هیچ انسانی دوبار زندگی نمی‌کند

    نخست نیوز :دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی _فردای هیچ‌کس حتمی نیست پس امروز را دریابید که شاید فردا دیر باشد. برخی می‌دوند، حرص می‌خورند، خود را به زمین و آسمان می‌زنند برای رسیدن به آینده‌های دوردست که نه قطعی است و نه قرار است که اتفاق خاصی در آن رخ بدهد.

    باور کنید «دوردست‌ها خبری نیست» و هر آن چه هست صرفا اکنون است پس دم را غنیمت شمارید و غم فردا نخورید که خدای امروز ما فردا و فرداها هم زنده است، صدای ما را می‌شنود، از غم‌های ما خبر دارد و هر جا لازم باشد ما را یاری می‌رساند.

    برخی انسان‌ها آن‌قدر کمال‌گرا و ایده آل گرا هستند و به رویاهای بزرگ و دور خود می‌اندیشند که امروز را از یاد می‌برند و فراموش می‌کنند این روزهایی که در آن هستیم جز مهم و قطعی زندگی ماست و فرداهای دوردست هرچقدر هم مهم باشد (یا حتی مهم‌تر از امروز) حتمی و قطعی نیست و معلوم نیست کدام‌یک از ما به آن می‌رسیم.

    اصلاً چه کسی گفته فردا مهم‌تر است؟ مگر قرار است فرداها یا دوردست ها چه اتفاقی بیفتد که امروز را از رونق انداخته است؟ کمی دقیق‌تر به آن چه پیرامون شماست نگاه کنید، کمی نسبت به خلقت آدمی و عدم قطعیت‌های آن بیاندیشید شاید بسیاری از رفتارهای شما نیاز به‌اصطلاح و تغییر داشته باشد.

    نباید آن‌قدر مقصد (هدف) مهم، اساسی و حیاتی باشد که مسیر فراموش شود. باور کنید گاهی خود «مسیر» می‌تواند «هدف» خیلی خوبی برای افزایش مطلوبیت و لذت بردن از زندگی باشد. مسیری که در آن قرار داریم جزیی مهم و حیاتی از زندگی ماست پس قدر بدانید و از آن لذت ببرید که «هیچ انسانی دوبار زندگی نمی‌کند» و هرگز نمی‌توان در یک رودخانه دوبار شنا کرد.

    ما برای زنده‌بودن وزندگی کردن در معنای واقعی آن نیاز به مهارت داریم.

    بخش قابل‌توجهی از مسایل جاری و روزمره‌ی ما آموختنی است. بسیاری از ما به‌غلط فکر می‌کنیم همه‌چیز را درباره آن می‌دانیم و یا اینکه این‌ها موارد عادی هستند که در ذات آدمی وجود دارد و نیازی به تمرین و آموختن نیست. این در حالی است که بسیاری از ما حتی شاد بودن را بلد نیستیم و یا توانایی بهره‌گیری مناسب از امکانات و استعدادهای خویش هرچند هم که محدود باشد را نداریم.

    به زمین و زمان نق می‌زنیم و از همه‌کس حتی خالق بی‌همتا گلایه داریم اما هیچ‌گاه به خودمان رجوع نکرده‌ایم که شاید من هم کم و کاستی دارم یا این‌که شاید برخی مسایل را برای بهتر زندگی کردن یاد ندارم و باید برای رسیدن به آن تلاش کنم.

    ما کارگزار آروزهایمان نیستیم، ما برای خدمت به رویاهایمان خلق  نشده‌ایم گاهی یک روز آرام و شاد می‌تواند مطلوبیت دوچندان در کیفیت زندگی ما ایجاد کند. پس کمی آهسته تر قدم بردارید، تخت گاز به‌سوی آینده‌های نامعلوم حرکت نکنید کمی تامل کنید و از خود سوال کنید سهم امروز، سهم اکنون و دمی که در آنیم چیست و چقدر برایمان اهمیت دارد و می‌تواند حال ما را خوب کند و آرامش و شادمانی را برایمان به ارمغان آورد.

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *