×
×
جدیدترین‌‌ها

“براستی که انسان را در رنج آفریدیم ” سوره بلد آیه 3

  • کد نوشته: 82954
  • آبان 4, 1402
  • در زندگی سختی و رنج و غم هرچند ناسازگار و و جه نامطلوبی دارد اما تهدیدی ست که به فرصت تبدیل خواهد شد البته اگر به ذات زندگی و کنه وجود آدمی پی برده باشیم، اما درد ، غصه و مشکلات روحی اغلب عذاب آور است و کمتر موجب سازندگی می شود

    “براستی که انسان را در رنج آفریدیم ” سوره بلد آیه 3

    نخست نیوز: جواد ظفر امیلی _خداکند همیشه سختی، رنج  و غم باشد اما فراق نباشد، بیماری نباشد، مرگ نباشد و از عذاب و پوچی و افسردگی خبری نباشد .

    رنج، زحمت و مرارت اغلب به شکوفایی و ساختن انسان منجر می شود و دستاورد های معنوی و تجربی در پی دارد .

    خداکند همیشه سلامتی ، نعمات ،عزیزان، برکات، آرامش، انرژی و انگیزه باشد حالا هرچه سختی و رنج و زحمت که باشد ملالی نیست اما وای به وقتی‌که رفاه، ثروت، تجملات ،مکنت، قدرت و شهرت باشد اما سلامتی و آرامش وآسودگی خیال نباشد، فراق باشد یا عزیزی نباشد .

    واقعیت این است که هیچ‌گاه درد، رنج، سختی، غم و مشکلات زندگی نمی‌تواند  آدمی را به‌زانو درآورد  بلکه  او را توانمندتر، مجرب‌تر وقوی تر ساخته واز افسردگی ، پوچی و پریشانی دور می‌نماید  حتی موجب مضاعف شدن حلاوت و شیرینی و خوشی‌های زندگی  می‌گردد .

    درست مثل آدمی که بعد از تلخی حنظل مشغول خوردن خرما و شیرینی می‌شود به‌عبارتی‌دیگر سختی و رنج به زندگی معنا و درک و عمق می‌دهد و باعث شکوفایی و بالندگی می‌شود آنچه که برای انسان مضراست حرص ،حسد ،تنگ‌نظری ،خشم، کینه ،جاه‌طلبی ،خودخواهی ،بدخویی و بدزبانی ست این اوصاف است که همچون زهر هلاهل صاحبش را عذاب داده و در ناکامی و  شکنجه روحی قرار می‌دهد در این حالت عقربه ثانیه‌ها همچون پتکی بر فرد ضربه میزند و امید رهایی نیست مگر آنکه  خداوند  نجاتش دهد  یکی دیگر از انواع عذاب‌ها افکار منفی در ذهن بیمار انسان است که آرامش را سلب و حالت تقابل و تعارض را در شخص برپا می‌دارد که درآن حالت از صلح درونی اثری نیست و دارنده ذهن معیوب دایما دیگران را مشغول به توطه و اعمال مخرب علیه خود تصور می‌کند و برهر اقدام بیرونی انگ و برچسب منفی می‌زند بالتبع قضاوت‌هایش آزردگی فکر و خیال را به دنبال دارد و خودش را در مسلخ داوری‌های کریه المنظرقرارداده و قربانی می‌کند .

    فاصله‌اش با خود و اطرافیانش بیشتر و بیشتر می‌گردد آن‌قدر که مجال آرامش و آسودگی را ازدست‌داده و طعم شیرین محبت و دوستی و مهربانی را نمی‌چشد حال اگر بخواهم پندار ، قصورات و تاملات خود را به‌طور موجز و مختصر تبیین کنم می‌توان نتیجه گرفت که غصه پدیده‌ای کمی و غم ماهیتا کیفی است .

    غصه امیالش در شخص رو به افزایش بوده درحالی‌که غم در وجود هر فرد ، میل به کاهش و ترمیم و تعدیل دارد غصه رویکردش به نداشته ها ، کمبودها وکاستی هاست و از اینکه دیگران بیشتر از وی دارند و دارای موقعیت بهتری می‌باشند در تعب و عذاب و سرزنش قراردارد لذا به حسادت ، حرص و خشم و کینه روی می‌آورد و از قوای محرکه منفی برای اقتدار و ترمیم عقده‌های خود استفاده می‌کند .

    نقد عمرت ببرد غصه دنیا به‌گزاف گر شب و روز در این قصه مشکل باشی اما کسی که دارای غم است رنج و دردش متعالی ست او ناراحت است که چرا فقر و ظلم و عصبیت و جهل حاکم می‌باشد چرا فساد رواج دارد از اینکه همسایه و همنوعش گرفتار و درگیر است مغموم می‌شود صاحب غم به فکر اعتلای خویش و در فکر ارتقاء و اعتلای دیگران است .

    من از بینوایی نیم روی‌زرد                           غم بینوایان رخم زرد کرد

    برچسب ها شکوفایی کمبودها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *