نخست نیوز : غلامرضا بنی اسدی– “ایلِ عجم” های لشکر آخرالزمانی خدا، چنان بهیقین و ایمان فربه شده بودند که شکمگندههای عراقی در برابرشان کم میآوردند. ما امروز همبهایمانی چنان سازنده و دشمنشکن نیاز داریم. سلوک آنان در دوران حبس و اسارت، درسی است برای امروز و فردای ما. درسی که برای بزرگی خود و میهن خویش باید آن را به عمل بیاموزیم. اول اینکه آنان تا همیشه “ایرانی” ماندند. به وطن خود عشقی مومنانه داشتند. برای در اهتزاز بودن عظمت ایران در نگاه دشمن از هر رفتاری که باعث کوچکی شود پرهیز میکردند. آنان هرگز و هرگز و هرگز ناامید نمیشدند بلکه با امید به فضل خدا، خود را برای فرداهای ایران آماده میکردند. درسآموزی مدام، فراگیری علوم مختلف، غنیسازی شخصیتی به ایمان و علم و عمل، زبانآموزی و زمانشناسی و….ازجمله کارهایی بود که بهعنوان برنامه روزانه خود بدان همت میکردند. یادم هست این را که از آزاده سرفراز حجتالاسلام کمیلی شنیدم که شوق آموختن در بچهها چنان بالابود که وقتها پُر بود. یکبار که عزیزی از من خواست برایش درس بگویم. ساعت 24 را تعیین کردیم و او چند دقیقه مانده به زمان درس حاضر بود. شوقی چنین بود که سایه شوم اسارت را به بازی هم نمیگرفت. زندانبانان مترسکهای سر جالیز بودند. اگرچه میزدند و دستوپا میشکستند اما در جنگ ارادهها آنچه میشکست، امید و ارادی عراقیها بود که مغلوب زندانیان خود میشدند. درسی که امروز باید بگیریم همین است. با همه توان بر اراده الهی آبادانی ایران بمانیم. ما می تونیم فرداها را چنان بسازیم که آرزوی امروز ماست. راهش را آزادگان نشانمان دادند؛ اول خود را بسازیم تا به سازندگی وطن در گام دوم برسیم. گام سوم هم موفقیتی خواهد بود که حق بندگان کوشا و ساعی خداوند است.
دیدگاهتان را بنویسید