به گزارش نخست نیوز ـ سیروس محمودیان: در چهل سال گذشته شبهه افکنی در باب موفقیتها و دستاوردهای سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی در دو بخش اقتصادی، سیاسی و متقابلاً طرح شائبه هزینهساز بودن پای بندی ایران به آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی در عرصه سیاست خارجی و دفاع از مستضعفان عالم که ریشه در فرهنگ متعالی شیعه علوی و فلسفه انتظار مهدوی دارد همواره با فراز و نشیبهای قابلتأملی در دستور کار مخالفین و معارضین نظام قرار داشته است. همچنین مرتبط دانستن سازش برخی دولتهای عربی وابسته به صهیونیستها با عملکرد نهائی سیاست خارجی نظام از ابعاد دیگر این شبهه افکنی ها است. البته همواره تاریخ سیاسی؛ اجتماعی ایران لبریز از افراد خودکامه و هرهری مسلک موجه و ناموجهی بوده است که برای دستمالی قیصریه را به آتش کشیده و در پایان کار با آبکشیهای ناشیانه جانماز، دانسته و ندانسته آب به آسیاب دشمن ریختهاند. اخیراً در داخل کشور عدهای که فاقد توان تخصصی و یا تحلیل سیاسی در عرصه سیاست خارجی هستند فضا را برای شبهه افکنی مجدد مناسب دیدند. درواقع آنها عملاً سعی دارند با آسمانوریسمان بافی های شبه تحلیلی در قالب پیامهای بی مبنا سیاست خارجی جمهوری اسلامی را مخدوش نشان داده و بنیان وحدت ملی و وفاق اسلامی ایجادشده در داخل و خارج از کشور را آماج حملات خود قرار دهند. البته همزمانی این فضاسازی با بروز و ثبوت اقتدار ملی ایرانیها در برابر غربیها در بحبوحه شروع مجدد مذاکرات برجامی در وین بسیار قابلتأمل است. طبیعی است روند مرسوم آنان سیاه نمائی و تکیهبر استدلالهای غلط مبتنی بر پیشفرضهای باطل باشد. از سوی دیگر اشتهار عمده افراد مذکور به بلاتکلیفی اصولی در میانه انقلابی گری سابق و وادادگی کنونی امکان تشخیص این فتنه جدید رسانهای را برای برخی مشکل و پیچیده مینماید. این طیف اخیراً با انتشار مطالبی از خود و دیگران مدعی شدند که سیاست خارجی نظام دست آوردی جز فقر و فلاکت برای مردم نداشته است. همچنین شرایط کنونی سبب شده تا جنگ اعراب با اسرائیل به اتحاد اعراب با اسرائیل علیه نظام مبدل شود. در این رابطه لازم به ذکر است:
1. فلسفهبافی انتزاعی، پیش کشیدن مباحث نظری تاریخی منتشر در متن مکاتب مختلف فکری مانند زیربنا یا روبنا بودن اقتصاد، برتری فرهنگ و سیاست و اخلاق و معنویت بر اقتصاد از ویژگیهای بارز این دست از جوسازیها است. از سوی دیگر بهطور عمومی تمسک به مصادیق اجتماعی مانند حجاب، ظواهر مناسک و بزرگنمائی وجود یک تقابل دستساز میان آرمانهای سیاسی انقلاب اسلامی نظیر صدور انقلاب و مبارزه با استکبار جهانی با موضوع مهم تحقق قسط و عدالت و رشد و رفاه اقتصادی جامعه برای تخطئه سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران و ناچیز نشان دادن دستاوردهای اقتصادی و سیاسی نظام از دیگر خصوصیات فکری و رفتاری آنان است.
2. مقصر نشان دادن سیاست خارجی نظام در قبال فقر کنونی جامعه از سوی اصلاحطلبان فقط در بوته پاک کردن صورتمسئله و کمرنگ سازی نقش منفی و تخریبی دولت اصلاحات در پیش آمد وضع کنونی قابل رصد است. همواره میزان رشد اقتصادی ایران در یک دهه گذشته فارغ از مشکلات معیشتی و اقتصادی پیشآمده در دو، سه سال اخیر که ریشه در افزایش افسارگسیخته نقدینگی، تورم، بیبرنامگی اقتصادی و بیانضباطی مالی دولت روحانی و همچنین تبعات گریزناپذیر بیماری کرونا دارد؛ به شکلی انکارناپذیر مطلوب بوده است. ایران با وجود همه دشمنیهای نظام سلطه و تحریمهای ظالمانه همواره در جمع ۳۰ اقتصاد بزرگ جهان قرار داشته است و مطابق پیشبینی صندوق بینالمللی پول این حضور تا سال ۲۰۲۴ ادامه خواهد داشت. بر اساس گزارش اخیر وبگاه خبری «اینتل نیوز» نرخ پسانداز ناخالص ملی ایران حدود 38 درصد است؛ این نرخ در قیاس با اتحادیه اروپا (22 درصد)، انگلستان (13 درصد) و ایالاتمتحده (18 درصد)؛ گویای توان اقتصادی ایران است که در طول سالیان گذشته دوام و قوام یافته است. سادگی است که اتفاقات دو سال اخیر رخ داده در حوزه اقتصادی کشور را به بنیان اقتصادی تنومند چهلساله انقلاب اسلامی و شعارهای اصیل و رهائیبخش آن ارتباط داد.
3. بیشک در هشت سال گذشته تلاش برای سازش با قدرتهای سلطهجوی غربی، اعتقاد مذموم به کدخدا محوری دولت آمریکا، تمرکز بر ایده مذاکره با دنیا، تفکیک دیپلماسی سیاسی و میدانی، تفوق دادن دیپلماسی سیاسی بر میدانی، گشودن دروازههای کشور بر روی غربیها، تسلیم شدن کامل در برابر سیاستهای پولی و مالی غربیها و متقابلاً بیاعتنائی فراگیر به ظرفیتهای اقتصادی داخل کشور همواره در دستور کار دولت روحانی قرار داشته است که نتیجه آن چیزی جز مشکلات اقتصادی امروز ایران نیست. گره زدن زلف مشکلات داخلی به موضوع تحریم و ناکارآمدی سیاست خارجی یک خطای استراتژیک محاسباتی است که در این میان عدهای با شیطنت سیاسی و دادن آدرس غلط در خصوص ریشه مشکلات فعلی به دنبال تخریب و تخطئه اصول سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی هستند.
4. طبیعی است کلید حل مسائل اقتصادی کشور الزاماً در عرصه سیاست خارجی آنهم مشخصاً در رابطه گرگومیشی با آمریکا و اروپا معنا نمییابد. برای رفعورجوع مسائل اقتصادی و بهبود اوضاع پیش روی، توجه ویژه به تعامل سازنده اقتصادی با کشورهای غیر متخاصم شرق و غرب، احیاء ظرفیت اقتصادی 40 درصد معطل کنونی، جلوگیری از قاچاق ارز و کالا، سرمایهگذاری بنیادین و اصلاح ساختار بنگاههای اقتصادی، اجرای اصولی اصل 44، اصلاح ساختار نهادهای بانکی و مالی، گمرک و اقتصاد و دارائی، گشودن فضای رقابتی برای تولید و کسبوکار، رفع موانع تولید و صادرات، پرهیز مدیریت دولتی از مداخله مخرب در بخش اقتصاد خصوصی و غیر حاکمیتی، توجه به توان تولید داخل، تقویت بازارهای رقابتی و دهها شاخصه دیگر الزامی است.
5. ایجاد شکاف کاذب میان حوزه اقتصاد، فرهنگ انقلابی و سیاست خارجی کارآمد، شگرد نخنما شده این طیف در هجمه به تحرک پیشآمده در فضای سیاسی داخل و خارج از کشور بشمار میرود. بدیهی است در متن آموزههای دینی اسلام و متأثر از آن از بدو پیروزی انقلاب اسلامی توجه ویژه به موضوع اقتصاد چه در قانون اساسی و چه در تأکیدات رهبری انقلاب اسلامی یکی از وجوه غالب و اصول راهبردی انقلاب اسلامی بوده است. همواره نگاه حاکمیت انقلابی به مقوله اقتصاد اسلامی و تلفیق آن با فرهنگ دینی در سیاستهای کلی نظام و مشخصاً در متن بیانیه گام دوم انقلاب تبلور عینی دارد. یک توجه ساده به نامگذاریهای ده سال اخیر کشور توسط مقام معظم رهبری مبین چنین نگاه راهبردی است.
6. اما در رابطه با نقش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سازش برخی دولتهای خودفروخته عربی با صهیونیستها میتوان گفت: اولاً ) پیام جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی مبتنی بر اصل حسن همجواری، همواره صلح و دوستی و صیانت از امنیت پایدار منطقه بوده است. حمایت از جبهه مقاومت و تلاش برای تأمین حقوق غصب شده فلسطینیها و سایر ملل محروم از اصول مترقی آن بشمار میرود. ثانیاً ً) در حال حاضر رژیم صهیونیستی در زندان بزرگی به نام سرزمینهای اشغالی محبوس شده است. سازش چند کشور سکولار و وابسته عربی تأثیری در رهایی این رژیم ندارد. از سوی دیگر سازش دولتهای مذکور که عملاً فاقد پایگاه مردمی بوده و تمام دوام و قوام آنها در وابستگی به غربیها معنا پیدا میکند با رژیم جعلی صهیونیستی را نمیتوان با سیاست خارجی ایران مرتبط دانست. ذات دولتمردان چنین کشورهایی خوشخدمتی به غرب است. ثالثاً ) در چهل سال گذشته با کندوکاو اسناد و اتفاقات ریزودرشت منطقه نمیتوان کمترین نشانه عملی از تعارض فکری و یا عملی سران خودباخته کشورهای عربی وابسته با صهیونیستها یافت. به گواه تاریخ در همه این سالها اتکای جبهه مقاومت در عرصه مبارزه با صهیونیستها فقط به انقلاب اسلامی بوده است و در این میان کارآمدی سیاست خارجی ایران در منطقه و جهان اسلام بر کسی پوشیده نمانده است. رابعاً) در تبارشناسی این سازش باید گفت روند سازش نه امروز بلکه از دوره قرارداد کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ شروع شده است. اندکی بعد توافق اسلو (۱۹۹۳) و سپس توافق وادی عربه (۱۹۹۴) از گامهای جدی دولتهای عربی در سازش با رژیم جعلی صهیونیستی بوده است. در همه این سالها انقلاب اسلامی ایران یکتنه بار مقاومت در برابر صهیونیستها را بر دوش گرفته و در قالب مفاهیم مقاومت، استکبارستیزی و مردمسالاری دینی گفتمان جدیدی را در تقابل با گفتمانهای دیکتاتوری رقم زده است.
درواقع بهواسطه توانمندی ذاتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی معاهده ننگین قرن ترامپ با همه تمهیدات و زمینهچینیهای از پیش طراحیشده یک شکست بزرگ بشمار میرود و عملاً از حیز انتفاع ساقط شده است. محدود شدن روابط دیپلماتیک برخی دولتهای عربی تحقیرشده آنهم تحت تأثیر فشار آمریکا با صهیونیستها در یک بیانیه بیخاصیت دیپلماسی به نام پیمان ابراهیم مبین بطن هیاهوهای تبلیغاتی غربیها در بزرگنمائی روابط بدون پشتوانه عربستان و امارات با صهیونیستها است. خلاصه کردن جهان اسلام در چند کشور بهشدت در معرض آسیب مانند بحرین، امارات، عربستان و مراکش بهقدری مضحک است که نیازی به بحث ندارد. بهزودی سران این کشورها مفهوم گاو شیرده بودن را با تمام وجود لمس کرده و صدمات ائتلاف شیطانی با صهیونیستها را در مواجهه با ملل آزاده بهروشنی درک خواهند کرد. در حقیقت این ارتباطگیری ذلیلانه نه به خاطر سیاست خارجی جمهوری اسلامی بلکه متأثر از ذات وابسته، فرسوده و دستخوش تحریف آنها است.
7. در خاتمه لازم به ذکر است خالی کردن دل مردم، شکستن ابهت مقاومت و سست کردن بنیانهای دفاع مردمی از انقلاب اسلامی از عمده اهداف کنونی این جریانات در داخل کشور میباشد. بدیهی است مقاومت واکنش طبیعی و زائیده آزادگی و شرف یک ملت بزرگ و آزاده است. مقاومت عملاً موجب عقبنشینی دشمن است اما طبیعی است مقاومت در برابر دشمن هزینه دارد ولی هزینه مقاومت کمتر از هزینه سازش است. رهبر انقلاب اسلامی در این رابطه میفرمایند: «مقاومت واکنش طبیعی هر ملت آزاده و باشرفی در مقابل تهدید و زورگویی است… مقاومت برخلاف تسلیم، موجب عقبنشینی دشمن میشود. مقاومت هزینه دارد اما هزینه سازش و تسلیم، از هزینه مقاومت بهمراتب بیشتر است…وعده الهی در قرآن این است که طرفداران حق، ممکن است قربانی بدهند اما پیروز نهاییاند. مقاومت یک امر ممکن است درست نقطه مقابل فکرِ غلط کسانی که میگویند مقاومت فایدهای ندارد.»
دیدگاهتان را بنویسید