به گزارش نخست نیوز، هزینههای خوراک، پوشاک و مسکن خانوادههای ایرانی باید از فیلتر تورم فزایندهای عبور کند که به زعم برخی تحلیلگران اقتصادی در صورتعدم مهار، به یک ابربحران تبدیل میشود. علی قنبری، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، به بررسی این موضوع پرداخته است:
خطر افزایش کم خونی در دختران ایرانی و شیوع بیماریهای مزمن در جامعه
علی قنبری به فرارو گفت: «بحث معیشت مردم در شرایط کنونی دیگر یک عبارت کلی یا یک دغدغه روزمره نیست، بلکه به یکی از متغیرهای تعیینکننده در ثبات اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شده. طی سالهای اخیر، فشار معیشتی بهصورت مستقیم از مسیر تورم مزمن و کاهش درآمد واقعی خانوارها خود را نشان داده. زمانی که اقتصاد بهطور مستمر با نرخهای تورم بالای ۳۰ و حتی ۴۰ درصد مواجه است، حتی افزایشهای اسمی دستمزد نیز عملاً اثر خود را از دست میدهد. برای نمونه، در حالی که حداقل دستمزد طی برخی سالها حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش یافته، تورم نقطهبهنقطه در همان دورهها به بیش از ۴۵ درصد رسیده و این به معنای کاهش خالص قدرت خرید اقشار حقوقبگیر بوده است.»
وی افزود: «نتیجه طبیعی این روند، کوچک شدن سبد مصرفی خانوار و تغییر الگوی مصرف به سمت اقلام ارزانتر و کمکیفیتتر است. آمارهای رسمی نشان میدهد مصرف سرانه گوشت قرمز در کشور که در دهههای گذشته در برخی سالها به بیش از ۱۲ کیلوگرم در سال میرسید، اکنون به حدود نصف این میزان کاهش یافته است. در مورد لبنیات نیز مصرف سرانه فاصله قابلتوجهی با استانداردهای توصیهشده جهانی دارد؛ در حالی که سازمانهای بینالمللی مصرف سالانه بیش از ۱۶۰ کیلوگرم لبنیات برای هر نفر را توصیه میکنند، برآوردها نشان میدهد مصرف واقعی در ایران به مراتب پایینتر از این سطح قرار دارد.
این ارقام صرفاً دادههای آماری نیستند، بلکه نشانهای از تضعیف امنیت غذایی و کاهش کیفیت تغذیه در بخش بزرگی از جامعهاند. کاهش مصرف اقلام پروتئینی و لبنی، پیامدهای مستقیمی برای سلامت عمومی دارد. افزایش شیوع کم خونی، بهویژه در میان دختران نوجوان و زنان، کاهش رشد جسمی کودکان و افزایش ریسک بیماریهای مزمن در آینده، بخشی از هزینههای پنهانی است که امروز در حال شکلگیری است. این وضعیت در بلندمدت میتواند به افزایش مخارج نظام سلامت و کاهش بهره وری نیروی کار منجر شود؛ مسائلی که خود فشار مضاعفی بر بودجه عمومی وارد میکنند و چرخه معیوب فقر و تورم را تشدید میکند.»
مردم بدشان نمیآید به جای یقه یکدیگر، یقه مسئولان را بگیرند
این اقتصاددان در ادامه گفت: «از منظر رفاه اجتماعی، شاخصها تصویری نگرانکننده ارائه میدهند. کاهش مصرف واقعی خانوار، افزایش سهم هزینههای ضروری مانند مسکن و خوراک از کل مخارج، و افت توان پسانداز، نشاندهنده نزول سطح رفاه است. در بسیاری از خانوارهای شهری، سهم هزینه مسکن به بیش از ۴۰ درصد کل درآمد رسیده و این به معنای محدود شدن شدید منابع باقیمانده برای آموزش، بهداشت و تغذیه مناسب است. همزمان، ضریب جینی که نشاندهنده نابرابری درآمدی است، طی سالهای اخیر در سطوح بالاتری تثبیت شده و این امر بیانگر تعمیق شکاف طبقاتی و توزیع نامتوازن فشارهای اقتصادی است.»
وی افزود: «فشار معیشتی تنها در اعداد و شاخصها خلاصه نمیشود، بلکه اثرات آن در رفتارهای اجتماعی نیز قابل مشاهده است. افزایش تنشهای روزمره، درگیریهای خیابانی و حتی افزایش اختلافات خانوادگی را میتوان در چارچوب همین فشار اقتصادی تحلیل کرد. زمانی که تورم بالا بهطور همزمان قدرت خرید را کاهش میدهد و نااطمینانی نسبت به آینده را افزایش میدهد، جامعه وارد وضعیتی میشود که در آن تحمل اجتماعی کاهش یافته و سرمایه اجتماعی تضعیف میشود. این مسئله بهویژه زمانی تشدید میشود که مردم احساس کنند هزینه ناکارآمدیها بهطور نامتوازن بر دوش آنها قرار گرفته است. مردم بدشان نمیآید به جای یقه یکدیگر، یقه مسئولان را بگیرند.»
منبع فرارو
خدمترسانی سازمان همیاری در راستای تقویت لجستیکی و ارتقای توان عملیاتی شهرداریها





دیدگاهتان را بنویسید