به گزارش نخست نیوز، رضا نهاوندی فر
همیشه مورد سوال بودم که با داشتن پیشینهای بیش از نیمقرن در حرفه روزنامهنگاری بعد از ظهور فضای مجازی چرا هیچگاه در این فضا نبوده و نیستم ، پاسخ این سوال همیشه یک جمله بود و آن ، تجربه … تجربه … تجربه … چون به مصداق” آنقدر آش داغخوردهایم که به فالوده هم میرسیم” پوف میکنیم! “میدانستم که مضرات این پدیده بیشتر از فواید آن است ، فضای مجازی اغلب پستویی است برای آدمنماهای بزدل ، ترسو و بیهویت که هنرشان لجن پراکنی است و متاسفانه داوریام درست بود و چنین هم شد … بارها به شاگردانم ، جوانان علاقهمند به حرفه شریف روزنامهنگاری گفتهام که حکایت روزنامهنویسی “بخوانیم روزنامه کاغذی ” فقط جولانگاه سواد و بینش یک روزنامهنگار نیست که میدان مبارزه جانانه و تنبهتن روزنامهنگار بر اساس اصول اخلاقی قانون مطبوعات در برخورد با معضلات اجتماعی در عرصه فرهنگ ، سیاست ، اقتصاد و هنر است و هر کس که در این حوزهها معضل آفرین باشد .
و اما بزرگترین حسن نشریات مکتوب هویدا بودن هویت منتقد یا نویسنده و مشخص بودن انگیزه ورود او به موضوع است .
مدتی است فرصتطلبان فضای اقتصادی کشور با پنهان کردن درد واقعیشان که جمع شدن سفره مفتخوری و غارت بیتالمال است به بهانه دلسوزی و به نام منافع ملی به بابک زنجانی هجمه کرده و میکنند … !!
نمیدانم این” بابک زنجانی ” که بزرگترین جرمش بلد بودن تجارت بینالملل است و بر اساس مستندات تاریخی و مشهود دوران معاصر ناجی یک برش از تاریخ تحریم آمریکا و اروپا علیه ایران بوده و یک وطنپرست امتحان پس داده است “ناظر بر مقاله بابک خرمدین هم زنجانی بود ” که در تاریخ دوم اردیبهشت 1404 در همین ستون به زیور طبع آراسته شد ( و هماینک در گوگل قابل رویت است )چرا اینچنین همزمان توسط بعضی رسانههای داخلی و خارجی تخریب میشود !
او در حساسترین گردنه تاریخ انقلاب اسلامی با نبوغ مثالزدنی توانست مدل جدیدی از دور زدن تحریم دشمنان را عملیاتی کند و گرههای فراوان از مشکلات دولت و مردم باز کند که حاصل آن بازگشت میلیاردها یورو پول نقد به بدنه اقتصاد کشور بود . نگاه کارشناسانه به کارنامه بابک خواهد گفت که معجزه در سایه ایمان ، خرد و نبوغ اتفاق میافتد نه دعا و ادعا . دیدیم که بعد از او هم نفت فروخته شد و میشود اما آن کجا و این کجا ؟…
یکی از دلایل توفیق بابک که مایه حسادت و دسیسه در دولت یازدهم شد اعتبار بینالمللی او بود که توانست با پایینترین سطح تخفیف ( حراج ثروت ملی ) زیر پلک آمریکا و انگلیس نفت بفروشد و ارز به کشور وارد و تحریمها را کم اثر کند .
کاسبان تحریم منتقد بابک همچنان به ریسمان تهمت اواخر دهه 80آویزان شده و مکرر در هر فضا و رسانه همسوی خود بدگویی میکنند . البته اینکه نفت یک کشور صاحب شناسنامه تاریخی و سرافراز در منطقه و جهان توسط یک فرد و افراد فروخته شود جای سوال دارد و پذیرفتنی نیست چون ادله این است که مملکت دولت دارد ، دولت وزارت نفت دارد و باید هر نوع معامله خارجی بر اساس فرمول و حسابوکتاب قانونی صورت بگیرد اما وقتی شمشیر تحریم کمر دولتهای اخیر را شکسته و میشکند و تنها شریان عبور درآمد نفت و بازگشت ارز به کشور زبان مشترک اقتصاد جهانی یعنی سیستم بانکی دچار تحریم است چه باید میکردیم آنهم برای اقتصاد کشوری که همه چرخ هایش برای چرخش به پول نفت محتاج اند . اگر یادمان باشد “اوباما” مطالبات میلیاردی ایران را بهصورت نقد و در کیسههای نایلونی با یک هواپیمای هرکولس مندرس به تهران فرستاد و این توهینی آشکار به قامت رشید ملت بزرگ ایران بود که متاسفانه در آن مقطع دولتی به بلندای اعتبار ملت ایران نداشتیم …
صدالبته باید نگران ریخت و ریز ها و قاطی شدن حسابوکتابها و احتمال مصادره شدن مقداری از پول نفت در لابهلای انتقال چمدانی ارز و تخفیف به شرکتهای خریدار نفت هم باشیم .
اما عنصری که در صف مقدم تهمت و افترا و بدبینی می ایستند و سینهاش را آماج حملات مغرضانه حسودان میکند و چوب نامردی از رقبای سیاسی میخورد باید یا عاشق باشد یا دیوانه ، حال پیدا کنیم بابک کدام روی این سکه ایستاده است ؟
انصاف حکم میکند به نام ایران ، برای بازگرداندن تکریم به سفره ملت ستمدیده ایران و به احترام خون پاک شهدای هشت سال دفاع مقدس به موضوع ضرورت ورود دوباره بابک زنجانی در عرصه اقتصاد ورشکسته کشور داوری معقول داشته باشیم . بپذیریم این عنصر وطندوست که بر اساس دسیسه چند مهره کلیدی دولت یازدهم به محاق حبس افتاد و کسب درآمد فروش نفت از روال جاافتاده خارج شد و ایران و ایرانیان گرفتار معضلات سختی شدند که امروز باپوست و گوشت خود آن را تجربه میکنند لایق تمجید است . آنهایی که میگویند بابک زنجانی میلیاردها دلار از ثروت ملی را به غارت برده پاسخ دهند چگونه میشود چنین آدمی بااعتبار جهانی با یک تلفن دادستان وقت تهران برای روشن شدن حسابوکتاب فروش نفت بدون فوت وقت به تهران میآید و همه آنچه را که در خورجین دارد ! به رقبای به کمین نشسته در زیر علم وامصیبتا تحویل میدهد گرچه شاید در آن لحظه این جمله را هم گفته باشد ” گر تو بهتر میزنی بستان بزن … “، که صدالبته رقبای حسود بهتر زدند ! ریشهی اقتصاد و شاید انقلاب …
مردم حواسمان باشد …
به قول آلبرت کامو فیلسوف فرانسوی ، بهترین برنامهریزی برای آینده و رها شدن از گرفتاریها بهرهگیری درست و بهموقع از زمان حال است .
عدمحمایت از بابک زنجانی در زمان دستگیری را بگذاریم بهحساب مهندسی پیچیده جوسازی دشمنان در آن ایام همینطور بهحساب گفته این حکیم که اگر یکبار اشتباه کنیم داریم میآموزیم اما اگر اشتباه را تکرار کنیم داریم میبازیم.
فرصت زیادی برای باور حقایق نداریم، لذا بی دلیل بر طبل خالی انتقاد و تهمت نکوبیم .
چو ایران نباشد ، تن من مباد
آفریقا پیشتاز شد؛ اروپا به صدر آمد






دیدگاهتان را بنویسید