آنسوی همهی دردها و رنجها، غمها و یأسها، شکستها و ناکامیها، دشمنیها و نامردیها، تنهاییها و بیکسیها، زخمها و قهرها، محدودیتها و محرومیتها، جوانی رعنا و رشید، زیبا و خندان، والا و بالا، محترم و باوقار به نام «امید» ایستاده است.
«باایمان و امید میتوان تحول عظیم ایجاد کرد» این جملهی کلیدی «افق فکری و رفتاری» وسیعی را پیش روی انسان قرار میدهد و در بردارنده ی پیامی شگرف و قابلتأمل است که در آنهم حرکت است هم برکت، هم دنیا هست هم آخرت، هم تلاش است هم توکل و اگر آدمی بتواند به آن آگاه باشد و عمل نماید زمینه سعادت دنیا و آخرت را برای خود فراهم خواهد آورد.
آدمی به امید زنده است. این را بارها و بارها شنیدهایم. گفتهایم و نوشتهایم. حکمتی جملهای که در جایگاهِ یکضرب المثل، گستره امید را به پهنای زندگی تعریف میکند.
«امید» - تک دُرنای سیبری - پرندهای در معرض خطر انقراض از خانواده «کلنگان» است. این درنا پرندهای بزرگ با قدی نزدیک به یکونیم متر و فاصله دو بال بیش از ۲ متر و بدنی یکدست سفید است که پاهای بلند سرخرنگ دارد و منقار بلند سیاهی روی صورت قرمزرنگ آن نشسته است.