صبح روز جمعه یازدهم اسفندماه درهای ۵۹ هزار شعبه اخذ رای به روی بیش از ۶۱ میلیون نفر واجد حق رای گشوده شد تا مردم در ۳۱ استان و برای ۲۹۰ حوزه آرای خود را در صندوقها بیاندازند.
به گزارش نخست نیوز، در انتخابات دیروز بیش از ۲۵ میلیون نفر شرکت کردند تا مشارکتی معادل ۴۱ درصد به ثبت برسد.
با پایان زمان رایگیری و البته به جز حوزههایی که در آنها رقابتها در دور دوم ادامه خواهد یافت، در کنار منتخبان ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، بهارستان صاحبان کرسیهای سبز خود را خواهد شناخت؛ افرادی که بر اساس اصل هشتاد و چهارم قانون اساسی در برابر تمام ملت مسئولند و حق دارند در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر کنند.
اعتراض حق قانونی همه شهروندان است و قانون اساسی صراحتا آن را مورد پذیرش قرار داده است اما بسیاری از نمایندگان این دوره از مجلس با همین هم مشکل داشتند
مسئولیت و وظیفه اصلی برگزیدگان اما قانونگذاری در خانه ملت است ضمن این که قانون تکالیف و اختیارات نظارتی را نیز برای نمایندگان در نظر گرفته است.
در پرونده «نمایندگان و وظیفه نمایندگی»، پژوهشگر نخست نیوز با «زهرا نژادبهرام» فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو پنجمین دوره شورای اسلامی شهر تهران گفتوگویی داشته که در ادامه شرح آن را میخوانید:
نیمی از کشور زن هستند در حالی که مجلس فعلی فقط ۱۶ نماینده زن دارد
نمایندگان کنونی مجلس چقدر مردم کشور را «نمایندگی» میکنند؟ از نظر سنی، جنسیتی، طبقاتی، سطح تحصیلات، دیدگاههای سیاسی، نگاه فرهنگی و …
به چند دلیل نمایندگان مجلس شرایط لازم را برای نمایندگی همه بخشهای کشور ندارند؛ اولین مساله این است که تعادل جنسیتی وجود ندارد. نیمی از جمعیت کشور زن هستند این در حالی است که در مجلس قبلی ۱۷ نماینده زن بودند و در مجلس یازدهم تنها ۱۶ زن به عنوان نماینده حضور دارند.
عامل دوم این که این مجلس نمیتواند بیانگر همه دیدگاههای جامعه باشد چون تنها با یک جهت فکری حرکت میکند و نمیتواند همه مطالبات، پیگیریها، خواستهها و نیازهای جامعه را پاسخ دهد. به عنوان مثال کدام یک از نمایندگان مجلس پاسخگوی وقایع سال ۱۴۰۱ بودند؟ آنان تنها با نوشتن یک نامه علیه معترضان با سختترین شیوه، رویکردی امنیتی داشتند و طبیعی است که متوجه نیازهای این بخش از جامعه نبودند. این بخش از جامعه خواستهها و تقاضاهایی داشت اما آنان حتی نخواستند این اعتراضات را بشنوند چون بر این باور بودند که اعتراضات به اغتشاش تبدیل شده است، این در حالی است که اعتراض حق قانونی همه شهروندان است و قانون اساسی صراحتا آن را مورد پذیرش قرار داده است اما بسیاری از نمایندگان این دوره از مجلس با همین هم مشکل داشتند.
بحث بعدی این است که نمایندگان مجلس چقدر پاسخگوی نیازهای جامعه بودند؟ چقدر توانستند مشکل اقتصاد کشور حل کنند؟ چقدر توانستند مشکل معیشت مردم حل کنند؟ و چقدر توانستند نسبت به مسائل کشور حساس باشند؟ در این دوره فعالیت مجلس ما چند تا اختلاس بزرگ در کشور داشتیم. چقدر این نمایندگان توانستند بر رفتار بخشهای مختلف نظارت و نمایندگی کنند و مجازات متخلفان را پیگیری کنند؟ نمایندگان باید توضیح دهد در پروندههایی مانند چای دبش چه اقداماتی انجام دادند. نمایندگان مجلس برای نمونه به منظور آسانسازی کسبوکارها یک سامانه درست کردند اما در بقیه موارد کار خاصی صورت نگرفت.
نمایندگان مجلس باید نظارت کنند و ببینند خواسته مردم چیست. اگر به خیابان آمدند حرف برای گفتن دارند. مردم به اینها رای دادند اما بسیاریشان مردم را نمیشناسند. جامعه ایران جامعه متنوعی است؛ پر از اقوام مختلف، پر از مذاهب و دیدگاه ها مختلف است. شما چطور میتوانید با این رویه به این تنوع پاسخ دهید؟ انتظار ما این است که مجلسی وجود داشته باشد که پاسخگوی نیازهای مربوط به پارلمان ملی کشور باشد که متاسفانه در حال حاضر شاهد آن نیستیم.
دولت اگر جاهایی کمتوان است نمایندگان مجلس باید کمک کنند و نمایندگان هم باید از ظرفیت کارشناسها استفاده کنند
نمیشود برای رای آوردن قول ساخت جاده و فرودگاه داد
دغدغههای نمایندگان مجلس، چه میزان با دغدغههای مردمی که وکالتشان را برعهده گرفتهاند تناسب دارد؟
غالب نمایندگان مجلس معتقدند که نماینده طیف خاصی از مردم هستند؛ این در حالی است که آنها ۸۵ میلیون جمعیت را باید ببینند. نمایندگان وقتی وارد مجلس میشوند تنها نماینده شهر یا روستای خود نیستند، نماینده ملی هستند. باید تصمیمگیری ملی برای مصالح کشور صورت بگیرد. منافع ملی بر منافع محلی اولویت دارد، اگر توان این کار ندارند در معرض رایگیری قرار نگیرند.
نمیتوان قول ساخت جاده یا فرودگاه را برای به دست آوردن رای داد. نمایندگان باید یاد بگیرند در سطح ملی بیاندیشند. نخستین ویژگی یک نماینده خوب این است که ویژگی ملی داشته باشد. دوم اینکه پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. نماینده مردم وظیفهاش این است با توجه به منافع ملی پاسخگوی نیازهای مردم باشد. مردم معترض به هزینههای زندگی و به وضعیت اقتصادی معترضند و همین طور به مسائلی مانند بیکاری. باید برای حل این مشکل یک طرح درست و یک رویکرد مشخص داشته باشند. دولت اگر جاهایی کمتوان است نمایندگان مجلس باید کمک کنند و نمایندگان هم باید از ظرفیت کارشناسها استفاده کنند.
در حال حاضر و براساس آمار نزدیک به پنج هزار فارغالتحصیل دکتری بیکار هستند. دکتری تربیت کردن کار هر کسی نیست و کلی هزینه شده برای اینکه فرد به این مرتبه برسد. مگر میشود جامعهای ۵هزار دکتر تربیت کند اما امکان جذب آنها را نداشته باشد؟ پس این چه نمایندگی است؟ این چه قانونی است؟ این چه نظارتی است؟ نمایندگان مجلس باید این مشکلات را حل کنند. چرا فارغالتحصیلان نباید وارد بازار کار شوند؛ یا آموزش خراب است که نمیتوانند وارد بازار کار شوند یا ما توان استفاده از نیروی نخبه نداریم. سازمان ملی نخبگان چه کاری دارد انجام میدهد؟ وزارت علوم و وزارت کار چه کار میکنند؟ وزارت صنعت دارد چه کار میکند؟ اینها را باید نماینده نظارت کند.
باید پرسید نمایندگان برای مساله فیلترینگ چیکار کردند؟ این همه آدم داشتند از این راه نان میخوردند؛ ده میلیون شغل در فضای مجازی وجود داشت. باید به این مهم توجه کرد که چطور میشود معیشت مردم را بهتر کرد؟ چه اقداماتی باید انجام داد که معضل بیکاری حل شود؟ با ارائه طرحها مناسب این مسائل را باید حل کرد. نماینده باید در این عرصهها گام بردارد نه دعواهای جناحی و سیاسی انجام دهد نه اینکه دنبال این باشد که لایحه مصوب کند تا جرمها را بیشتر کند.
به چه دلیلی شورای عالی فضای مجازی تصمیماتش بر مجلس سایه میاندازد؟ به چه دلیلی شورای قوا و شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوباتشان بر مجلس ارجحیت دارد و این در حالی است شوراها حق کار قانونگذاری را ندارند
میثاق ملی ما حق قانونگذاری را متعلق به مجلس میداند
برخی میگویند مجلس اکنون در راس امور نیست. از منظر آنان جایگاه و اختیارات مجلس در سالهای اخیر با فعالتر شدن شوراهای عالی، شورای سران قوا یا فرایندهایی مانند تطبیق با سیاستهای کلی در مجمع تشخیص دچار تغییراتی شده است؟ نظر شما در این باره چیست؟
جایگاه و اختیارات مجلس در سالهای اخیر به شکل ملموسی تضعیف شده است. کارکردهای نهاد قانونگذاری ما کاملا مشخص است. ما یک قانون اساسی داریم که میثاق ملی مردم ایران است. هر چند من منکر نقاط ضعف نیستم اما تکرار میکنم قانون اساسی میثاق ملی ما است. میثاق ملی، قوای سیاسی کشور را به سه دسته تقسیم میکند؛ قوه مقننه، قوه قضاییه و قوه مجریه. قانونگذاری متعلق به مقننه است. به چه دلیلی شورای عالی فضای مجازی تصمیماتش بر مجلس سایه میاندازد؟ به چه دلیلی شورای قوا و شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوباتشان بر مجلس ارجحیت دارد و این در حالی است شوراها حق کار قانونگذاری را ندارند.
مجمع تشخیص مصلحت برای اینکه معترض است لوایح FATF را نگه داشته است و شوراهای عالی و مجامع بالادستی نهاد قانونگذاری یعنی قوه مقننه را تضعیف کردهاند. نمایندگان کنونی باید جایگاه خودشان را پیدا کنند. برای نمونه ماها که عضو شورای شهر بودیم پیام رفع تحریم برای شوراهای شهر پایتختهای جهان ارسال و انتطارات خود را از رئیس جمهور بیان میکردیم. شهردار هم که در هیات دولت حضور داشت، جلسات جدی با وزرا برگزار میکرد و خواستههای خود را بیان میکرد. نمایندگان مردم هم باید سطح خود را پیدا کنند و حق قوه مقننه را با واگذار کردن به شوراها زیر سوال نبرند. با این موازیکاریها سیستم سیاسی کشور به جواب نمیرسد، نهاد قانونگذاری را تضعیف میکند و فضاهای قانونگذاری را متعدد میسازد.
در این وضعیت، حالت ملوک الطوایفی پیش میآید که هر کسی میخواهد سهم خود را از حق مجلس بردارد. این قانونگذاریهای اخیر که در شوراها صورت میگیرد کاملا با قوانین مجلس در تضاد است.
شفافیت ممکن است چالشزا باشد اما نمایندگان باید خود را در معرض دید موکلهایشان قرار دهند
در این وضعیت تهدیدها و فرصتهای شفافیت آرای نمایندگان چیست؟
به شدت موافق شفافیت هستم. درست است که ممکن است در برخی از موارد چالشهایی به وجود بیاید و ممکن است در برخی از مواقع نتوانید نظر واقعی خود را بیان کنید اما اصلیترین نکتهاش این است که شما خود را در معرض دید موکلهای قرار میدهید. موکلهایتان باید شما را بشناسند؛ اگر میتوانید آنها را توجیه و قانع کنید و اگر نمیتوانید رای خود را پنهان کنید.
دیدگاهتان را بنویسید