نخست نیوز :دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی _ این جمله تامل برانگیز بخشی از فرمایش امام علی علیه اسلام در خطبه 107 نهجالبلاغه است .
دقیقاً همانجایی که حضرت با چشم بصیرت و مردمشناسی فرای زمان و پردههای غیب را میبیند و بهروشنی و درستی برای تاریخ و مردمان آن به تصویر میکشد.
«پوستین» ظاهر و نمای بسیار زیبایی دارد اما درونش بهشدت نازیبا است. اگر فردی ظاهر زیبایش را ببیند جذب آن میشود و مایل است به هر قیمتی آن را به دست آورد و بپوشد، ولی اگر جهت وارونه آن را دید، تعلقخاطر پیدا نمیکند و از آن میگریزد.
در کلام بزرگان و اوتاد همواره این موضوع به مسلمانان تذکر داده میشود که اسلام را با عمل شایسته و زیبای خود تبلیغ کنید، نه با زبانهایی که در گفتار سنگ خارا را میشکند و در رفتار آب را هم نمیبُرد.
این درواقع توصیهای است برای اخلاص در عمل، همراهی رفتار با گفتار، عدم فاصله بین ادعا و عمل و تکریم اخلاق و انسانیت و پرهیز از تناقض.
مگر میشود فرزند آدم ادعای انسانیت و مسلمانی داشته باشد ولی با زبانش دیگران را بیازاد، در فکر و ذهنش مردم را خوار بشمارد، بیتالمال را تضییع کند، حقوق دیگران را پایمال نماید و منافع شخصی خود و اطرافیانش را به مصالح عمومی و اجتماعی ترجیح دهد؟ خصوصا عدهای که ظاهر مسلمانی به خود میگیرند، دم از اسلام میزنند، مسوولیتی دارند و درجایی مصالح و منافع مردم در اختیار آنهاست باید بیشتر از دیگران مراقب خود باشند و تقوای فردی و اجتماعی پیشه کنند.
یکی از فضیلتهای اخلاقی که اثرات ویژهای در رشد و بالندگی آدمی دارد، صداقت و اخلاص در گفتار و رفتار است. انسانها بهگونهای خلقشدهاند که با توجه به نیازمندیهای گستردهی روحی و جسمی مجبور هستند بهصورت اجتماعی زندگی کنند.
بدون شک چیزی که تدوام و مطلوبیت چنین حیاتی را ضمانت مینماید، درستکاری میان آحاد جامعه است. ازاینرو درصورتیکه همهی فعالیتهای انسان بر مبنای صداقت و درستکاری بنانهاده شود و از هرگونه کژی و ناراستی مبرا باشد، زمینههای نیک بختی و ارزشمندی او فراهم میآید، به صورتی که گشوده شدن پنجرههای کمال و بهروزی به روی جامعه بشری، تنها با استوار کردن پایه همه فعالیتها بر صداقت و پاکی فراهم میشود.
بر اساس آموزههای دینی بالاترین درجه ایمان این است که درون و یا بهاصطلاح باطن انسان در پاکی و درستی به نقطهای میرسد که هرگز پروایی ندارد اگر باطن او ظاهر شود و نگرانی ندارد از کیفرش اگر پنهان گردد. به تعبیر سادهتر انسان ازلحاظ درجه پاکی و اخلاص باطن به نقطهای میرسد که ظاهر و باطنش یکی میشود و صدق و سلامت در گفتار و کردار او قابلمشاهده خواهد بود.
خصوصا این موارد زمانی اهمیت بیشتری مییابد که فردی در جایگاه مدیریت مینشیند و مسوولیت و هدایت گروهی از افراد جامعه در اختیار اوست و مصالح و منافع مردم را تعیین میکند.
در این صورت علاوه بر مراقبت و نظارت ویژه بر عملکرد خود باید از اثرات تصمیمات، رفتار و گفتارش در باور و مراتب اخلاق و گفتار آنهایی که با او در ارتباط هستند و بهگونهای از او تبعیت میکنند نیز باخبر باشد و حساسیت بیشتری نسبت آن نشان دهد.
دیدگاهتان را بنویسید