×
×
جدیدترین‌‌ها

چرا در “اقتصاد” پیوسته می‌بازیم‌؟!

  • کد نوشته: 43153
  • خرداد 19, 1401
  • اگر یک نگاه به چهار دهه گذشته داشته باشیم، شاهد یک رشد غیرمنظم خواهیم بود.
    چرا در “اقتصاد” پیوسته می‌بازیم‌؟!

    نخست نیوز : به این معنا که در برخی امور علمی، نظامی، سیاست‌گذاری‌ در حوزه‌های مختلف آموزشی و پژوهشی، جهش مطلوبی داشتیم و در برخی حوزه‌ها پیشرفت ما کم بود و در برخی امور هم پیشرفت سینوسی داشتیم اما در حوزه اقتصاد، رفاه عمومی، ثبات ارزش پول ملی و معیشت مردم هرسال پسرفت داشتیم و تقریبا هیچ گلی به سرِ اقتصاد نزده‌ایم و این روند حتما باید دلیلی علمی داشته باشد. این نوشتار تلاش دارد به زبانی نه‌چندان تخصصی، به طرح و بررسی این نکته بپردازد که چرا پیوسته به اقتصاد باخته‌ایم‌؟ باید صادقانه اعتراف کنیم ریشه عمده غالب رخدادهای تلخ، اوضاعِ بد معیشت و غمِ نان است اخباری از افزایش طلاق، رها کردن نوباوگانِ چندروزه در کنار خیابان و اقسام آسیب‌های اجتماعیِ دیگر بخشی از آن هستند.
    شاید در نگاه و نظر شهروندان عادی و افراد معمولی، “گرانی” و “تورّم” دو نام برای یک پدید شوم باشند که بر زندگی و معیشت آنان چنگ انداخته اما حقیقت عمیق و علمی این است که “گرانی”، پدیده‌ای است که در صورت به هم خوردن رابطه منطقی بین عرضه و تقاضا ایجاد می‌شود به این صورت که هرگاه تقاضا برای کالا و خدمات افزایش یابد اما عرضه ثابت بماند، قیمت آن کالا یا خدمات، افزایش می‌یابد اما “تورّم” وضعیتی است که در اثر اجرای سیاست‌های نادرست، قانون‌گذاری‌های غیرضروری و عموماً کنترلی بر اقتصاد، ایجاد می‌شود و اصولاً گرانی بر ارزش پول ملی تاثیری ندارد اما تورّم می‌تواند طرف چند ساعت، ارز ملی را تا چند ده درصد بی‌ارزش کند.
    امروز هم که طرح جراحی اقتصادی در دستِ اجراست همین نگرانی وجود دارد که افرادی که در پسِ پرده، رای به اجرای آن دادند، نه اقتصاددان بودند و نه اقتصاد خوان و نه حتی عدد و رقم در مقیاس کلان سرشان می‌شود.
    حقیقت این است که طرح تعدیل یا جراحی اقتصادی که نام واقعی آن “آزادسازی قیمت‌ها” است در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز به اجرا درآمد و قیمت بسیاری از کالاها و خدمات به چرخه افزایش افتادند و یکی از برگه‌ای بُرّنده که در دست “احمد توکلی” کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۷۲ برای نقد هاشمی قرار داشت همین سیاست تعدیل بود و عمده حملاتی که به رقیب اصلی خود داشت از همین منظر بود و تاحدی هم توانست نظر افکار عمومی را به خود جلب کند و در برابر رای ده‌میلیونی هاشمی رفسنجانی، حدود چهار میلیون رای آورد و دوم شد.
    امروز که سخنگوی دولت سیزدهم ادعا می‌کند جراحی اقتصادی یک‌بار برای همیشه باید اجرا می‌شد و حتی در برخی تریبون‌ها از شهامت و شجاعت مدیران اقتصادی و رییس دولت قدردانی ویژه به عمل می‌آورند نیز لازم است صادقانه به افکار عمومی بگویند سیاست آزادسازی قیمت‌ها در آن دوران هم اجرا شد اما حاصلی نداشت، چرا ؟
    دلیل آن افزون بر دلیل گفته‌شده در بالا یعنی اجرای تصمیمات تخصصی اقتصادی توسط افرادی که نه درکی از اقتصاد دارند و نه از پیچیدگی‌های روابط بین‌الملل در هزاره سوم آگاه‌اند، یک دلیل علمی دیگر دارد که در ادامه به آن می‌پردازیم.
    نکته آخر این‌که در دهه سوم هزاره سوم و با اشرافی که کانون‌های اصلی قدرت جهانی بر بسیاری از امور و شئون اقتصاد جهان دارند، بعید است که بدون داشتن پیوندی مناسب و البته عزتمندانه، توقع داشت تولید و تجارت یک کشور رونق یابد درحالی‌که برخی مدیران دولتی و تصمیم گیران در این حوزه، “اقتصاد مقاومتی” را با “اقتصاد پیله‌ای” یکسان فرض کردند و با خود می‌اندیشند بدون پیوند و پیمان با دنیای موثرِ امروز هم می‌توانند نمره قبولی در اقتصاد بگیرند و این نگرش نیز تاییدی بر این است که امانتِ اقتصاد هنوز به اهلش سپرده نشده است.

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *