واحدهای سازمانی با اندکی اغماض معمولاً متشکل از سه عامل سازنده،مشتمل بر منابع سرمایهای (چه فیزیکی و چه غیرفیزیکی )، فرآیندها ، رسوم و رویهها و دست آخر عوامل انسانی است.از اینرو چنانچه سازمانی قصد حرکت در مسیر تعالی و توسعه را داشته باشد،الزاماً راهی جز اینکه هر سه عامل مذکور را به سمت رشد کیفی و توسعه حرکت دهد نخواهد داشت.دراینکه کدامیک از عوامل سه گانه مزبور باید در مسیر توسعه از اولویت بیشتری بهرهمند باشند نکتهای است که میتواند وجه ممیزه سازمانهای کارآمد و غیرکارآمد نیز باشد.
از این عوامل،تنها عامل منابع انسانی است که به عنوان منبع فعال Active نقشی پویا و زاینده در مسیر توسعه داشته و حرکت و رشد آن نیز میتواند به رشد سایر منابع که منابع منفعل Passive هستند،منتهی گردد. چرا که توسعه بدون تعالی عامل فعال محال است در حالیکه توسعه سازمانی بدون توسعه عوامل منفعل و تنها با تکیه بر توسعه منابع سازمانی مقدور خواهد بود.چه بسیار سازمانها بوده و هستند که بدون توجه به عامل سرمایه انسانی به رشد سایر منابع اهتمام داشته که نه تنها نتیجه چندانی در توسعه و تعالی کسب نکرده بلکه در مواردی نیز به عنوان مجموعهای ناکارآمد هم شناخته میشوند.
نهادهای انتخابی نظیر شورای شهر نیز از گسترده چنین الگویی خارج نبوده و حتی به علت قائم به فرد بودن وظایف فرد انتخاب شونده، این الگو در تعیین میزان کارآمدی و ناکارآمدی نهاد شورای شهر هم بسیار بیشتر از سایر سازمانها، هم قابل اعتنا و هم قابل مشاهده است. یعنی توسعه شهر بدون توسعه شهروندان و توسعه شورای شهر بدون توسعه اعضای آن خیالی بیش نخواهد بود چراکه تنها اعضا شورای توانمند و کاردان هستند که در غیاب منابع مالی،فرآیندهای بهینه از طریق اصلاح فرآیندهای کاری و راههای موثر در تأمین بودجه و سایر عوامل را نیز جهت پیشرفت سازمانی در اختیار خواهد گرفت.در نهاد تخصصی نظیر شورای شهر، تنها از رهگذر انتخاب افراد متخصص و مجرب و توسعه یافته و توانمنداز لحاظ کارکردهای موردنیاز شورای شهر تهران است که میتواند منتهی به نظارتی موثرتر ،استفاده مسؤولانه تر از منابع محدود شهر تهران و تصویب قواعد اجراییتر گردد که در غیر این صورت و با انتخاب افراد غیرمتخصص و ناآشنا به مدیریت شهری و ضروریات آن،شورای شهر را به نهادی ناکارآمد و حتی زاید تبدیل خواهد کرد که نه یارای نظارت بر مدیریت اجرایی شهرداری را خواهد داشت و نه حتی توان تصویب قواعد موردنیاز اداره شهر را خواهد داشت.
مدیریت شهری تهران با کلکسیونی از مشکلات بزرگ نظیر عدم پیاده سازی مدیریت یکپارچه شهری ،کنترل و بهبود آلودگی هوا،کنترل ترافیک ،باز آفرینی بافت فرسوده ، حاشیهنشینی و عدم وجود نظام درآمدهای پایدار شهری که با بیتوجهیها و احیاناً برخی سیاسیکاریها و انباشته شدن آنها در گذر زمان دست به گریبان است لذا بیشتر از هر زمان دیگر شورای شهر تهران نیز به نیروی انسانی تازه نفس، متخصص و پرانگیزه را هویدا میسازد. عبور از انتخابات شورای شهر و موفقیت در آن،برای هر جریان سیاسی لازم است ولی کافی نخواهد بود چرا که عبور از انتخابات شورا با افراد غیر متخصص بی انگیزه که محصول سهم خواهی گروهها و جریانهای سیاسی باشند، به مثابه پریدن از روی دیواری است که اعضای شورا و جریان سیاسی پشتیبان آنها را ، در آن سوی دیوار با انبوهی از مشکلات مواجه خواهد ساخت و آن زمان است که اگر منابع انسانی شورای شهر که همان اعضایش هستند به زیور توانمندی و توسعه یافتگی آراسته نباشند،به اصطلاح کشتیگیران، فتیله پیچ خواهند شد. آسیبی که آثار زخمهای چنین رفتارهای غیرمسؤولانه ای بر تن رنجور شده مدیریت شهری تهران سالها مانده و خواهد ماند.معضلی که در چند دوره شورا به ویژه دوره پنجم،با ورود افراد ناآشنا به مدیریت شهری و بدتر از آن فقدان برنامه، دست به گریبان بوده است و خوب میدانیم که چقدر چنین نگرشی، باعث آسیب به شهر و شهروندان تهران شده است.
بنابراین شورای شهر کارآمد تنها با حضور اعضای توسعه یافته و البته پرانگیزه بگونه ای که به لحاظ توانمندی متناسب با مشکلات عظیم مدیریت شهری میتواند شکل بگیرد تا سایر منابع مدیریت شهری یعنی منابع مالی و فرآیندها و روشها را اصلاح و بهینه کرده و آنها را در راستای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان بکار گیرد.
سیدهومان حسینی – کارشناس مدیریت شهری
دیدگاهتان را بنویسید