بالاخره پرسپولیس تاوان خوشبینی بیش از اندازه و ضعیف شمردن تحقیرآمیز حریف قدرش، الهلال را داد، بدجوری هم داد. اگر دنبال این هستید که الهلال به استقلال یک گل کمتر از پرسپولیس زده است یا فوتبال نمیفهمید یا الهلال را نمیشناسید؟ پرسپولیس در شبی به الهلال باخت که بدون تعارف از نظر فنی حرفی برای گفتن نداشت. اینکه چرا این اتفاق رخ داد، جای بحث دارد. الهلال حتما تیم قدرتمند و پرستارهای است، اما دوازده ملیپوش این تیم ده روز دور از تمرینات بودند. به علاوه استقلال تاجیکستان در مرحله گروهی چهار گل به همین تیم (قبل از تقویت) زد و استقلال تهران هم در مرحله قبل (بعد از تقویت) آن ها را برای دقایقی به شدت تحت فشار گذاشت. بنابراین انتظار گزافی نبود که پرسپولیس حداقل بیست دقیقه فوتبال خودش را بازی کند.
*
مشکلات فنی به کنار، اما بیانصافی است که موانع غیرفنی را نبینیم. اینکه عربستانیها به ایران نمیآیند و ما باید در خاک آن ها بازی کنیم یعنی چه؟ عزتی که آقایان صبح تا شب از آن دم میزنند همین است؟ چرا باید زور ما اینقدر کم باشد؟ از طرف دیگر تماشاگران حریف گوش تا گوش ورزشگاه را پر کردهاند، بعد اینجا وزیر بهداشت ما با سینه ستبر میفرمایند: «منتظر پیک ششم کرونا هستیم.» خسته نباشید جمیعا. آن هم داستان مضحک لیگ ماست. کل دنیا به وسط نیمفصل رسیده، ما اما هنوز استارتمان را هم نزدهایم. اینها بیبرنامگی و بیعرضگی است. تیمهای ما انگار اول باید با دشمن خانگی بجنگند.
*
این تیم تا به حال بارها زمین خورده، دست روی زانو گذاشته و بلند شده. یحیی و تیمش حتما دوباره از صفر شروع خواهند کرد تا رویای دیرین سرخها را محقق کنند. بزنگاههایی مثل بازی الهلال هم آزمون وفاداری هواداران است. ایستادن پای تیم در زمان بردها و قهرمانیها آسانترین کار دنیاست؛ معرفت و شهامت آن است که در چنین شبهایی غمخوار تیمت باشی.
*
لیگ شروع شد، بالاخره شروع شد. آخر برنامهریزی هستیم در جایی که بدترین نقطه فوتبالی دنیاست. ای اف سی در ناعادلانهترین شکل ممکن میخواهد بعد از چند سال یک تیم عربستانی را قهرمان لیگ قهرمانان کند و میزبانی و تماشاگر هم به آن ها میدهد، خودمان هم به خودمان رحم نمیکنیم. اتوبان سمت راست پرسپولیس را دیدید؟ این اتوبان را به نظرتان نمیشد در چند بازی ابتدایی لیگ تشخیص داد؟ نمیشد زودتر لیگ را شروع کرد که بازیکن ما در چند بازی با هم هماهنگ شود؟ حتما میشد.
*
استاد سوشا مکانی برای الهلال آرزوی موفقیت کرد و دو روز بعد در لیگ نروژ هفت گل در یک بازی خورد. این گرسنه ابدی مقداری «توجه» که چون در زمین فوتبال به جایی نرسید، بیرون از میدان با چراغ دنبالش میگردد. خوبی داستان هم این است که برای او، فحش ولطف فرقی ندارد؛ همین که درمیدان دید باشد و چهار نفر نگاهش کنند، کفایت میکند. بله؛ مسابقات باشگاهی جنبه «ملی» ندارد و هر کسی میتواند از هر تیمی دلش خواست حمایت کند. کاش اما کسی که یک زمان از رهگذر بدسلیقگی مدیران و مربیان پرسپولیس سر سفره این تیم نشسته بود، حداقل حرمت نان و نمک را نگه میداشت و پرجم سعودی را چنین آشکارا بر سر در خآن هاش نمیکوفت. آنکه زمینگیر شده هنوز قدردان است و این که یک تیم را زمینگیر کرده، رجزهای سخیف میخواند. شرف و شخصیت، ربطی به موقعیت و ملیت ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید