×
×
جدیدترین‌‌ها

عشق به حضرت دوست

  • کد نوشته: 19179
  • شهریور 18, 1400
  • نخست نیوز – جواد ظفر امیلی – هان! ای عزیز، هر آنچه که از آن توست یا ستادنی ست و یا وانهادنی ، از آن رو که در سرشت چرخ گردون ثبات و دوامی نیست و هر عطیه ای را که خدای مهربان بخشیده است ذات هستی بر حسب اضداد و طبع آکل و ماکول […]

    عشق به حضرت دوست

    نخست نیوز – جواد ظفر امیلی – هان! ای عزیز، هر آنچه که از آن توست یا ستادنی ست و یا وانهادنی ، از آن رو که در سرشت چرخ گردون ثبات و دوامی نیست و هر عطیه ای را که خدای مهربان بخشیده است ذات هستی بر حسب اضداد و طبع آکل و ماکول اندک اندک به جبر می ستاند ، حتی عشق زمینی را که هدیه ای انسانی است درهاضمه خود محو میکند و با فراق و ناکامی به ناکجا رسانده یا مجاز بودنش را اثبات یاگسستن اش را رقم می زند الا عشق به حضرت دوست که عظمتش ما ورای وهم و تصورانسان و برتر از خیال و گمان است آن چنانکه هستی و هستنده در برابرش سر تعظیم فرود می آورد گویی که تاریخ زمان و جغرافیای مکان مبهوت جاودانگی و بی کرانگی اش می شود ، عشق به معبود ازلی موهبتی یکتاست که جان را رفعت و تن رامرتبت می بخشد و هر چه فربه تر می شود شکوفا تر میگردد ، هر لحظه رفعتی و هر دم رجعتی در پی دارد فراتراز زمین برده و به سوی عرش می کشاند ، براستی دلدادگی به خدا مسیر راه سعادت است و تحقق پرواز به آسمان در توفیق عاشقی رسم میشود و در عاشقی به محبوب است که توفیق پرواز به آسمان محقق می شود .
    هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
    ثبت است بر جریده عالم دوام ما
    (حافظ)
    آری در این عرصه اعجاب آور است که جز حضرت حق دیده نمی شود مخلوقات تجلی قدرتش و اندیشه های زلال و پاک آبشخوراولیاش می شود در آن وادی رویایی است که پدیده ها را جور دیگر می بینی زیر و زبر می شوی همه چیز را نو و تازه مشاهده می کنی هر آنچه را که هست گویی از افق می نگری هر چه پروازت فراتر می شود روح و جانت مرتبه ای وسیع تر را در می نورددحباب ها یکی پس از دیگری فرو می افتد و تعلقات هر کدام در دیگری می غلتد و می پاشد و این طلوع نور و نوید یک عروج آسمانی ست هر قدر بیشتر اوج گیری بالها درخشنده تر و زمین حقیر تر و ارادتت الهی تر می شود و این ارمغان عشق است محو در حضرت حق آری اینچنین نگاه می باید تا آنگونه شوی که جانشینی خدا و خلیفه الهی شدن برازنده ات گردد و در فراخنای جهان در نگنجی نه آن چنان که درمانده و بی پناه همنشین سایه ها شده ، با بتان همسایه گردی و توهم وجودت را به فنا دهد.

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *