نخست نیوز، دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی_وی در این رابطه چند نوع تعصب را مطرح میکند:
تعصب نزدیک: اگر شما «تعصب نزدیک» داشته باشید در این حالت ذرت بوداده رازمانی که فیلم هنوز شروع نشده، میخورید؛ با اینکه اگر منتظر بمانید، لذت بیشتری خواهید برد.
تعصب آینده: اگر «تعصب آینده» داشته باشید از کار ناخوشایندی که فردا باید انجام دهید ناراحت هستید، با اینکه از یادآوری کاری به همان اندازه ناخوشایند که دیروز انجام دادهاید، ناراحت نخواهید شد.
تعصب ساختاری: زمانی که «تعصب ساختاری» دارید ترجیح میدهید تجربیاتتان شکل زمانی مشخصی داشته باشند: تعطیلاتتان را طوری برنامهریزی میکنید که بهترین قسمت آن در پایان تعطیلی اتفاق بیفتد.
تعصب قریبالوقوع: شاید بزرگترین خطای زمانی ما تعصب قریبالوقوع باشد. غنی اهمیت دادن بیشازاندازه به آنچه قرار است اتفاق بیفتد و توجه بسیار اندک به آینده. بااینحال بیشتر اوقات این اتفاق میافتد که همانطور که اقتصاددانان میگویند ما ارزش چیزی را که قرار است اتفاق بدهد، بسیار نادیده میگیریم. این تعصب گریبان ما را در تصمیمات هرروزه میگیرد. هنگام برنامهریزی برای آینده دور خونسرد و منطقی عمل میکنیم، اما با نزدیک شدن وسوسهها کنترلمان را از دست میدهیم.
سالیوان اعتقاد دارد همه این تعصبات زمانی امری نادرست است. برای همین وی موضوع مهم «بیطرفی زمانی» را مطرح مینماید. بیطرفی زمانی یعنی نوعی عادت ذهنی که به گذشته، حال و آینده وزنی برابر میبخشد. در همین راستا او بابیان نکات مهم دو اصل تصمیمگیری منطقی به استدلالهای خود در بیطرفی زمانی میرسد:
اصل موفقیت: بر اساس اصل موفقیت، یک فرد منطقی ترجیح میدهد زندگیاش هر چهبهتر پیش رود؛
اصل غیر اختیاری بودن: بر اساس اصل غیراختیاریبودن، ترجیحات یک شخص منطقی نسبت به تفاوتهای اتفاقی حساس نیست. سالیوان معتقد است تعهد به منطقی بودن ما را نسبت به زمان بیطرفتر میکند و بیطرفیِ زمانی به ما کمک میکند تا درباره مشکلات روزمره بهتر فکر کنیم.
اغلبِ ما بیشتر اوقات جای دیگری غیر از زمان حال حضور داریم. گذشته، حال، آینده؛ تاریخ، امسال، دهههای آینده. چطور باید در ذهنمان میان آنها تعادل برقرار کنیم؟ مدتزمان یک تجربه لمس شده بین دو تا سه ثانیه است؛ تقریبا به همان میزانی که طول میکشد. همهچیزهای پیش از آن متعلق به «خاطره» است و همهچیزهای بعدی «انتظار». اینکه زندگی ما در این پنجره کوچک و متحرک سپری میشود واقعیتی عجیب و تقریبا غیرقابلفهم است. کسانی که تمرینات مراقبه انجام میدهند تلاش میکنند ذهن خود را حین این کار استراحت دهند. بقیه ما شاید در بعضی لحظات خاص از زمان حال با موقعیت مشابهی مواجه شویم. برای مدیریت مناسب ذهن، روح، روان و رفتار در ارتباط با مقولهی زمان باید ضمن کنار گذشتن تعصبات زمانی و گرفتاری در دامهای افراطی تعصبات باید نسبت به مقولهی زمان در زندگی خود سه اصل مهم «آموختن از گذشته، زندگی کردن در حال و برنامهریزی برای آینده» را در نظر داشته باشیم. این مهم به ما کمک میکند ضمن بهرهگیری حداکثری از زمان در اختیار خود از گذشته درس بگیریم اشتباهات قبلی خود را تکرار نکنیم و نسبت به افق پیش رو و آیندهی احتمالی که در پیش روی ماست خوشبین، هدفمند و دارای برنامه باشیم. زمان هرکسی از ارزش خاصی برخوردار است. مهارتهای ضعیف مدیریت زمان میتواند مشکلات زیادی ازجمله کمبود خواب، نارضایتی، مشکلات سلامتی و اضطراب را به همراه داشته باشد. داشتن زمان کم برای انجام وظایف شغلی میتواند هرکسی را مضطرب کند. مهارتهای مدیریت زمان (برنامهریزی، اولویتبندی کارها، تنظیم زمان خواب و دانلود برنامههای افزایش بهرهوری) میتوانند به بهبود بهرهوری از زمان کمک کنند.
دیدگاهتان را بنویسید