نخست نیوز، غلامرضا بنی اسدی_بهتر از این نمیشود یافت وقتی را که زمان و زمین توامان لباس نو پوشیده باشند. همداستان، دست هم را بگیرند تا داستانِ زیبایی را برای ما بنویسند. بهتر از این نمیشود که هم رمضان باشد و هم نوروز. خداوند رحمت و مهربانی، ضیافت به “ترک” گرفته باشد تا عیار لبها را بسنجد و نوروز، با سفره هفتسین خود به سلام آید. این دو سکه معرفت را کامل میکنند تا رواج پیدا کند در بازار بندگی. آنان که از این سکه در جیب ندارند، لاجرم به بردگی خواهند رفت. شیطان هم برای طولانیتر کردن سیاهه بردگان خود تلاشی فراوانتر از فراوان دارد. بهار نیوشان اما حال شان به بندگی خوش است. به نوشوندگی و آیه خوانی که جان را مثل جهان، جوان میکند. هم رمضان را و هم نوروز را قدر باید دانست. تقدیر بهشتی انسان با رمزخوانی از این دو تحریر میشود. بدانیم در نوشدن زمان و زمین این پیغام نه مستتر که آشکار است که باید نو شویم. نوشدن هم اولین ضرورتش، فروهشتن غبار کینههای کهنه از دل است. مردمی که به خانهتکانی، دست، رنجه میکنند، باید به تکان دادن خویش و عبار زدایی از جان هم همتی بلند داشته باشند. اصلا بلندقامتی انسان در این است. غبار در خانه آسیب میزند اما خفهمان نمیکند اما غبار بر جان نشسته، خفگی میآورد. مثل “کُفر” است این غبار. هرچه زیبایی است را میپوشاند. و کفر مگر چیست جز پوشاندن حق و حقیقت و زیبایی؟ نگذاریم چنین شود. غبارزدایی کنیم و هرچه خاطره نازیبا است را مثل کهنه و فرسوده ابزار بیارزش در زبالهدان بیندازیم. دل خانه خداست به زیبایی بیاراییم تا شاهد شکوفههای آن از دیده و لب باشیم. دیده و لبی که با خنده زیباتر می شوند.
دیدگاهتان را بنویسید