×
×
جدیدترین‌‌ها

دلنوشته ای برای اهالی فوتبال و پیشکسوتان خراسان رضوی

  • کد نوشته: 90203
  • دی 26, 1402
  • این نوشته برای اهالی فوتبال و پیشکسوتان خراسان رضوی است، به ویژه گروه واتساپی فوتبال خراسان که اکثریت قاطع اعضای محترم این گروه خاک‌خورده‌های فوتبال و ورزش هستند و ارزشمند.
    دلنوشته ای برای اهالی فوتبال و پیشکسوتان خراسان رضوی

    خدمت شما عرض کنم که باید رسوبات ورزش خراسان به ویژه فوتبال حتما پاک‌سازی شوند و لایروبی درستی بشه تا دوباره چون آب روان و شفاف فوتبال خراسان مانند گذشته چشم‌نواز شود و آرامش‌بخش. به درستی از رسوبات و جوانگرایی گفته شده و آرزوی جوانگرایی در همه ابعاد در ورزش را دارم چون جوان شادابی و خلاقیت می‌آورد و تحرک.

    وقتی که رسوبات آلوده و پر از لجن از رودخانه خروشان گذشته و رودخانه متوقف شده و بی‌آب و مرده، امروز فوتبال و ورزش خراسان باید لایروبی شود تا دوباره فوتبال و ورزش خراسان رضوی جان بگیرد و جاری شود و ریگ‌های ته جوب و رود که باعث شفافیت بیشتر آب می‌شوند هم دیده شوند و ریگ‌ها هم با دیدن آب روان و زلال دوباره جان می‌گیرند و جلوه پیدا می‌کنند و دیگران هم آب صاف و جاری و زیبا را می‌بینند و ریگ‌های بی‌ادعا هم که چون سنگ زیرین آسیاب رنج دوران کشیده‌اند و از سنگینی و سختی روزگار کمرشان خم شده، از زیر آب زلال آفتاب را و سایه درختان و برگ‌های قشنگ را و گلهای زیبا را می‌بینند و کیف می‌کنند و چیزی جز زلالی و آب جاری نمی‌خواهند.

    ورزش ما و فوتبال ما هم نیاز به لایروبی رسوبات و لجن‌های چسبیده به فوتبال را دارد و نیاز به مدیرانی دارد که چم و خم اداره‌اش را خارج از وابستگی‌های سیاسی و جناحی بداند و با علم و دانش و تجربه مدیریت کند تا اکثریت جامعه جوان و نوجوان را به راه سلامت که همان ورزش و فوتبال است هدایت کند. این چنین مدیرانی روی چشم همه جا دارند و با هر انتقادی زود جا نمی‌زنند و خودشان را به این و آن وابسته نمی‌کنند. چنین مدیرانی باید در میدان عمل هم آب‌دیده شوند و زمان برای کار داشته باشند. یادمه روزگاری در استخر روبازی یکی به هر دلیلی شده بود مدیر استخر و ناجیان و مربیان هم مشغول آموزش و کار بودند.

    یواش یواش مدیر استخر که ورود و خروج را کنترل می‌کرد و ثبت‌نام را و صدور کارت را هم به خوبی انجام می‌داد، لباس شنا به تن کرد و سوتی به گردن آویخت و دور استخر راه می‌رفت و دستور می‌داد و گاهی هم می‌گفت دست را اینجوری در آب حرکت بده، پای کرالت اشکال دارد و خوب نمی‌زنی و… و یواش یواش ادعای آموزش هم کرد تا اینکه یکی از این مربیان و مدرسان دید ای بابا این آقا یواش یواش به جای آنها دارد آموزش می‌دهد و فردا هم جای آنها را می‌گیرد و هم بچه‌های مردم را دچار خطر می‌کند.

    دنبال چاره گشت تا روزی که این آقای مدیر همینجور که دستور آموزشی می‌داد، مربی باهوش او را از پشت هلش داد قسمت عمیق استخر و گفت برو خودت کار را نشان بده. بنده خدا را دوتا از ناجی غریق‌ها بعد از اینکه آقای مدیر آب زیادی داخل بینی‌اش شد و آب زیادی خورد و به مرز خفگی رسید و دست و پا می‌زد و کمک می‌خواست که خفه نشود، با مکافات نجاتش دادند.

    کلی آب بالا آورد و رسوا شد. همه دیدند که شنا بلد نیست. این مدیر نازنین یاد گرفت که حرف تا عمل چه تفاوتی دارد. حالا هم هر مدیری که با زد و بند وارد ورزش و فوتبال می‌شود بدون اینکه ورزشی کرده باشد و پاش به توپ خورده باشد برای فوتبال و جوانگرایی نسخه می‌پیچد که ریالی ارزش نداره.

    در همین گروه فوتبالیست‌هایی داریم که از بچگی رنج فوتبال را کشیده‌اند و از محلات و زمین‌های خاکی گرفته تا سطح اول فوتبال کشور را به عنوان بازیکن و مربی و مدیر با علم و عمل و تعهد تجربه کرده‌اند و درد‌شناس هستند و درد فوتبال را هم می‌دانند. آقایان مدیران که به هر دلیل مدیر شده‌اید از این تجربیات که آسان به دست نیامده استفاده کنید. اینها ریگ‌های ته جوب هستند و نام پیشکسوت را یدک می‌کشند و جای کسی را هم نمی‌خواهند بگیرند و اینها می‌مانند و شما می‌روید و خوبه که با نام نیک بروید. زنده باشید و سرفراز درود به همه اعضای این گروه دلسوز فوتبال خراسان
    قاسم زردکانلو

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *