به گزارش نخست نیوز
سید جواد غفوریان حیدری-
هرچند آمادهسازی اراضی و سرمایهگذاری برای توسعهی زیرساختها را نمیتوان بهصورت کلی نفی کرد، اما با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، اتخاذ تصمیمی که مستلزم توسعهی وسیع زیرساختهای شهری جدید باشد، زمانبندی و تحققپذیری توسعه را متأثر میسازد.
در چنین شرایطی، استفاده از فرصتهای توسعهی درون محدودهی شهر با صرفهجویی در هزینههای توسعهی زیرساختها و تجهیزات و تأسیسات شهری همراه خواهد بود.
بهسوی شرق : ظرفیت مشهد
شهر مشهد بهواسطهی وجود کانونهای مهم مذهبی و فرهنگی، بهخصوص حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) سالانه میزبان حضور میلیونها زائر و گردشگر داخلی و بینالمللی است. برنامهریزی برای ایجاد زیرساختهای میزبانی و سکونت موقت این زائران و گردشگران، متناسب با شرایط اجتماعی-اقتصادی متنوعِ همهی گروهها، امری ضروری است؛ اما پرسش اساسی دیگر دربارهی جمعیت دائمی شهر مشهد آن است که محیط و منابع طبیعی این شهر ظرفیت پاسخگویی به نیازهای زندگی شهری چند نفر را داراست. شهری که با بحرانهای جدی محیطزیستی نظیر بیآبی و فرونشست زمین روبهروست، تا کجا میتواند گسترش یابد و به چه میزان جمعیت میتواند پاسخگو باشد، بهنحویکه خسارت جبرانناپذیر بر منابع حیاتی شهر و توان زندگی نسلهای آینده تحمیل نشود.
در میان تمامی صحبتهای مطرحشده دربارهی گسترش مشهد بهسوی شرق، پاسخ به پرسشهای پیشگفته مغفول مانده و دغدغههایی با ظاهر معنوی، جایگزین بیان ادلهی منطقی دربارهی (۱) چرایی گسترش مرز شهر و (۲) چگونگی و جهت گسترش مرز شده است. از تصمیم گیران مؤثر بر فرایند توسعهی شهری انتظار میرود، در کنار سخنرانی سخنرانان، با انجام مطالعات علمی دربارهی ضرورت توسعهی شهر و اتکا به نتایج آن، پشتوانهای منطقی برای تصمیمگیریهای شهری فراهم کنند.
بهسوی شرق : توازن یا تقارن
مدیریت شهری مشهد با تأکید بر «توازن شهری» توسعهی شهر مشهد در محور شرقی را در دستور کار خود قرار داده است. درواقع چنین مطرحشده که مشهد تاکنون بهجای «توسعهی متوازن» در دو محور غرب و شرق، به شهری با توسعهی یکجانبه در محور غرب تبدیلشده و حرم مطهر رضوی دیگر در مرکز شهر قرار ندارد.
به نظر میرسد این مفهوم از توسعهی شهری که در ذهن مسوولان شهر نقش بسته، بیشتر هماهنگ با مفهوم تقارن است و نه توازن، انگارهای که نهتنها ریشهای معنوی و بومی ندارد، بلکه خاستگاه خود را از شهرسازی رنسانس میگیرد. در این انگاره با تأکید بر انسانگرایی محض شهرها باید انعکاسدهندهی تمایلات آرمانگرایانه به نظم و سازماندهی هندسی فضا باشند، ازاینرو بیهیچ ملاحظهای نظم هندسی را جایگزین شبکهی ارگانیک میکنند و هیچ محدودیتی برای خود در تخریب محیط قایل نیستند. در مقابل، انگارهی توازن که ریشهای معنوی و بومی در کشور ما دارد، بهجای تمرکز بر اصل «تقارن» بر اصل «توالی» استوار است که همان تداوم و پیوستگی در برنامهریزی و طراحی شهری است.
بهسوی شرق : معنویت یا اقتصاد
برنامهریزی برای توسعهی یک شهر از یکسو متأثر از برنامهریزی منطقهای و آمایش سرزمینی است و از سوی دیگر، بر برنامهریزی و طراحی حوزههای درونشهری اثرگذار است. در چنین زنجیرهای از برنامههای منطقی و بههمپیوسته میتوان با توجه به مفاهیم بنیادین ازجمله ظرفیت تحملپذیر (Carrying Capacity) محیط، برای حدود و جهت توسعهی شهری تصمیمگیری نمود.
در ماههای اخیر، بارها صحبت از بازنگری در مرزهای محدودهی شهر در طرح جامع و توسعهی مشهد بهسوی شرق به میان آمده است، اما بهجای استناد به مبانی برنامهریزانهی این تصمیم، ادعاهایی عجیب دربارهی ضرورت مرکزیت فیزیکی حرم مطهر مطرحشده یا فاصلهی آخرین قطعهی غربی و آخرین قطعهی شرقی مشهد نسبت به حرم مطهر مورد مقایسه قرارگرفته است.
به نظر میرسد فروکاستن نقش یک مرکز معنایی و نمادین، به بزرگی حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) به نقطهی مرکزی یک دایرهی فرضی، روکشی معنوی برای تصمیمی اقتصادی است که افزایش قیمت اراضی بزرگمالکان شرق مشهد را به دنبال خواهد داشت.
دیدگاهتان را بنویسید