×
×
جدیدترین‌‌ها

اداء حقِّ جامعیّت اسلام/شرحی برحدیث ولایت

  • کد نوشته: 24511
  • آبان 22, 1400
  • نخست نیوز– حمیدرضا ترقی اسلام دین جامعی است و باید حقّ این جامعیّت را اداء کرد؛ عرصه‌ی فعّالیّت این دین، تمام گستره‌ی زندگی بشر است؛ از اعماق قلب او تا مسائل اجتماعی، تا مسائل سیاسی، تا مسائل بین‌المللی، تا مسائلی که به مجموعه‌ی بشریّت ارتباط دارد. رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای ۱۴۰۰/۰۸/۰۲ قسمت […]

    اداء حقِّ جامعیّت اسلام/شرحی برحدیث ولایت

    نخست نیوزحمیدرضا ترقی
    اسلام دین جامعی است و باید حقّ این جامعیّت را اداء کرد؛ عرصه‌ی فعّالیّت این دین، تمام گستره‌ی زندگی بشر است؛ از اعماق قلب او تا مسائل اجتماعی، تا مسائل سیاسی، تا مسائل بین‌المللی، تا مسائلی که به مجموعه‌ی بشریّت ارتباط دارد. رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای ۱۴۰۰/۰۸/۰۲
    قسمت اول)
    مفهوم جامعیت اسلام
    جامعیت، یعنی وجود مجموعه رهنمودها و دستوراتی که پاسخگوی انسان نسبت به نیازهایی باشد که او را در جهت سعادت و خوشبختی قرار دهد که اگر آن گفته ها و دستورات و شرح مقررات نباشد، انسان به سعادت و تکامل نمی رسد. در این صورت برخی اهداف برشمارده در قرآن مانند اقامۀ قسط (حدید / 25)، اصلاح جامعه (هود / 88)، پرستش خداوند (نحل / 36)، صلح و همزیستی (نساء / 89)، ایجاد حکومت الهی (نساء / 106)، مبارزه با حکومت جور و ایجاد حاکمیت عدالت خواهانه (نساء / 58)، و بسیاری دیگر از مسائل که در دعوت پیامبران و نزول قرآن و پیامهای اصلی اسلام آمده است، در همان عنوان نخست حیات آدمی و تکامل و سعادت ابدی مطرح هستند.
    بدین سان، حوزه و قلمرو بیانات قرآن و معارف آن روشن می گردد. دین و وحی ترسیم کنندۀ ارتباط انسان با خدا و عالم غیب و پاسخگوی مشکلات فکری و تنظیم کنندۀ جنبه های مختلف حیات فردی و جمعی در زمینه هایی است که سعادت او را فراهم کند، نیازهایی که عقل از درک آن عاجز است و یا در سرگردانی است و نمی تواند تصمیم بگیرد و یا اگر بخواهد تجربه کند، تجربۀ او به قیمت نابودی و اضمحلال او تمام می شود.
    بنابراین جامعیت یعنی اشتمال قرآن وبیانات عترت ،بر مسائلی که در سعادت ابدی و هدایت معنوی انسان نقش اساسی دارد ,چون کسب حیات معنوی و سعادت در سایۀ مسائلی است که در همین دنیا مطرح است و عقل نمی تواند آنها را بیان کند، اما دین آنها را بیان می کند و رابطه میان آخرت و دنیا را ترسیم می نماید و نیازهای انسان را در جهت کسب حیات معنوی و تأمین آنها نشان می دهد.
    دلایل جامعیت اسلام
    1-قرآن برنامه زندگی بشر
    قرآن در رابطه با هدایت انسانهاست (ذلک الکتاب لاریب فیه، هدی للمتقین) دارای برنامه و دستور زندگی صحیح و سالم است، تبیاناً لکل شئ و تفصیل کل شئ، وچون برنامۀ دعوت پیامبر اکرم ص در قلمرو وظیفۀ نبوت است. لذا در همین راستا، از هر جهتی که نیازبشر بوده تفصیل داده وتبیین کرده است و چیزی از مسائل اصلی را فرو نگذاشته است.
    نجات امت اسلامی از نابسامانی کنونی وسپس بشریت سرخورده و مایوس از مکاتب مادی شکست خورده در اداره و حکمرانی درست و عادلانه ی جوامع بشری ؛ دراین است که شالوده جامعه اسلامی ایران و جوامع اسلامی جهان و جوامع بشری را درنهایت براساس شالوده قرآنی که برنامه خالق جهان هستی برای بندگان خود است پی ریزی کنیم .
    قرآن ظرفیت عظیمی از برنامه و راه حل مشکلات بشر است که قادر است جامعه را به سعادت برساند مشروط بر اینکه:
    -سیاست آن قرآنی باشد
    -حاکمیت آن قرآنی باشد
    -خانواده ها که هسته اولیه جامعه هستند قرآنی باشند
    -اقتصاد و معیشت آن قرآنی باشد
    -سلامت بازار و معاملات آن قرآنی باشد
    – قضاوت وتواضع و ادب قاضیان آن قرآنی باشد
    -قوانین و مقررات اجتماعی آن مبتنی برارزشهای دینی و قرآنی باشد
    -فرهنگ و معنویت حاکم برجامعه قرآنی باشد
    -اخلاق و روابط اجتماعی جاری در جامعه قرآنی باشد
    – قدرت دفاعی وتوان مقابله با دشمنان درآن قرآنی باشد
    2-جهانی بودن دین اسلام
    جهانی بودن دین اسلام به این معناست که تعالیم در دستورات قرآن به طبقه، گروه، جامعه، و نژاد خاصی اختصاص نداشته باشد. خطاب آیات کریمه به همۀ مردم کرۀ زمین از عرب، فارس، ترک، کرد، آسیایی، اروپایی، آمریکایی، آفریقایی، زن، مرد، بزرگ و کوچک فرهیخته، نافرهیخته، شهری، روستایی، متمدن و غیر متمدن است. هدف هدایت انسان در همۀ طبقات و اقشار است. تعبیرات قرآن در خطاب به مردم و مؤمنین در تقسیمات گوناگون آنها است. آیات که نسبت به جهانی بودن قرآن رسیده آنچنان فراگیر و گویاست که نیاز به استدلال ندارد، تنها به چند آیه اشاره می گردد:
    1 ـ «و ما ارسلناک الاّ رحمه للعالمین» (انبیاء / 107).
    2 ـ «و ما هو الاّ ذکر للعالمین» (قلم / 52).
    3 ـ «و ما ارسلناک لاّ کافه للناس بشیراً و نذیراً و لکن اَکثَر الناسِ لایعلمون».
    3-خاتمیت دین الهی
    اصل خاتمیت دلیل بر جامعیت است زیرا مسألۀ خاتمیت پیامبر و دین اسلام میان مسلمانان اجماعی و تردیدناپذیر است. به این معنا که پیامبر گرامی اسلام آخرین پیامبر و دین اسلام آخرین سلسله از ادیان الهی است و
    پس از نزول قرآن و آمدن پیامبر، دیگر کتاب و پیامبری فرستاده نشده است. بنابراین عقیده، می توان جامعیت قرآن و دین اسلام را ثابت کرد، با این بیان فلسفۀ فرستادن پیامبران این بود که خداوند از طریق وحی توسط فرستادۀ خود، مردم را هدایت کند و مردم را با بیان عقاید و راهنمایی به احکام و مقررات در جهت سعادت و رشد و انسانسازی و معنویت قرار دهد؛ و چون زندگی انسان همواره در حال دگرگونی و رشد و تکامل است و نیاز به آن است که مناسب با رشد و تکامل انسانها مقررات جدیدی ارائه گردد، پیامبران می آمده اند تا قوانین مورد نیاز هر زمان را ارائه دهند، و قوانین قبلی که مناسبت . با شرایط و نیازهای آنان نداشت، نسخ می گردید. پیامبر گرامی اسلام خاتم پیامبران است، از این جهت باید خصوصیتی در این پیامبر باشد که نیازمند تجدید نبوت و تجدید شریعت و کتاب نبوده باشد، قدر متیقن از این عوامل، جامعیت و کامل بودن است. اگر کسی بگوید قرآن نسبت به رهنمودها و راهنمایی ها جامع و کامل نیست، لازم می آید که بعداً قوانین و مقرراتی بیاید که قوانین پیشین را نسخ و یا تکمیل کند و این با خاتمیت منافات دارد.
    رابطۀ بین جامعیت و خاتمیت پیامبر از مسائلی است که بسیاری از محققان و دانشمندان اسلامی به آن توجه و استشهاد کرده اند
    4-پاسخگویی دین به همۀ موضوعات مورد نیاز بشر
    دین اسلام ، جامع همۀ علوم و معارف بشری است. زیرا دین پاسخگوی تمام مشکلات علمی و فکری انسان و نظم دهندۀ همۀ جنبه های حیاتِ فردی و اجتماعی برای دنیا و آخرت است. به همین دلیل دین سیستم و نظام دارد، علوم اجتماعی و تجربی دارد. به تعبیر امروز، علوم جامعه شناسی روانشناسی، و بسیاری از علوم انسانی را می توان از قرآن استخراج کرد، پایه های اصول و قواعد کلی علوم در قرآن مطرح هستند.
    دین اسلام از منظومه فکری –عملی ای برخوردار است که شامل همه مسائل فردی و اجتماعی و سیاسی است، از پیش از تولد تا پس از مرگ دستور و برنامه دارد، هم به تکالیف نظر دارد و هم بر اجرای تکالیف. اسلام تنها عهده دار رابطه فردی حق و خلق و محدود به بیان احکام عبادی و اخلاقی نیست. اسلام با برخورداری از قرآن و تعالیم پیامبرص و ائمه معصومین ع ؛ بیانگر همه نیازهای فردی و اجتماعی و سیاسی و هرآنچه که به سعادت دنیایی و آخرتی انسان است. اسلام، تنها اصل حکومت را مورد تأکید قرار نمی دهد، به این معنا که اصول حاکم بر نظام اجتماعی و بین المللی را تبیین کند، بلکه تبیین شکل حکومت را نیز بر عهده گرفته و کیفیت قانونگذاری و کیفیت ادارۀ امور قضایی را به جامعه واگذار نکرده و همه امور را اعم از آنچه که به اجرائیات برگردد یا کلیات نظام حکومتی مشخص کرده است.
    البته باید دقت داشت که رعایت مقتضیات زمان یعنی شناخت مسائل زندگی نوین و انسان نوین باید بدون هیچ جمودی از متون اصلی وبدون هیچ انحرافی استخراج شود .رعایت این الزام در برداشت از اسلام راه برهرگونه سایش وفرسایش تعالیم والای دین را می بندد و تداوم خروش آفرین این تعالیم را در جانعه تضمین میکند

    اداء حق جامعیت اسلام
    شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
    قسمت دوم )
    ما مسلمانها به این مسئله باید اهمّیّت بدهیم. اینکه عرض میکنم «اداء حق»، در درجه‌ی اوّل این است: ــ اسلام دین جامعی است و باید حقّ این جامعیّت را اداء کرد اوّل‌قدم این است، بعد هم سعی کنیم [این مطلب] تحقّق پیدا کند.رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای ۱۴۰۰/۰۸/۰۲

    استدلال رهبری بر جامعیت اسلام
    آنچه اسلام مطرح میکند، این است که عرصه‌ی فعّالیّت این دین،
    1-تمام گستره‌ی زندگی بشر است؛ از اعماق قلب او تا مسائل اجتماعی، تا مسائل سیاسی، تا مسائل بین‌المللی، تا مسائلی که به مجموعه‌ی بشریّت ارتباط دارد.
    2-در قرآن، این معنا واضح است؛ یعنی اگر کسی این قضیّه را انکار کند، قطعاً به بیّنات قرآن توجّه نکرده. در قرآن، یک جا میگوید: یـٰاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اذکُرُوا اللهَ ذِکرًا کَثیرًا، وَ سَبِّحوهُ بُکرَهً وَ اَصیـلًا،(۴) که مطلب یک مطلب قلبی و مربوط به دل انسان است، امّا یک جا هم میگوید: اَلَّذینَ ءامَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوا اَولِیاءَ الشَّیط‌ـٰن؛(۵) این هم هست؛ یعنی از آن «اُذکُرُوا الله» تا «فَقاتِلوا اَولِیاءَ الشَّیط‌ـٰن»، همه‌ی این عرصه‌ی عظیم در حوزه‌ی تصرّف دین است.
    یک جا خطاب به پیغمبر میفرماید که «قُمِ الَّیلَ اِلّا قَلیلًا، نِصفَه اَوِ انقُص مِنهُ قَلیـلًا، اَو زِد عَلَیهِ وَ رَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلًا»،(۶) یک جا هم باز خطاب به پیغمبر میفرماید که «فَقاتِل فى سَبیلِ اللهِ لا تُکَـلَّفُ اِلّا نَفسَکَ وَ حَرِّضِ المُـؤمِنین‌»؛(۷) یعنی همه‌ی این عرصه‌های عظیم زندگی: از بیداری نیمه‌ی شب و تضرّع و توسّل و دعا و گریه و نماز، تا مقاتله و حضور در میدان جنگ، که زندگی پیغمبر هم همین را نشان میدهد.

    3-در احکام مالی، یک جا میفرماید: وَ یُؤثِرونَ عَلیٰ اَنفُسِهِم وَ لَو کانَ بِهِم خَصاصَه،(۸) که یک امر شخصی [است]، و یک جای دیگر میفرماید: کَی لا یَکونَ دولَهً بَینَ الاَغنِیاءِ مِنکُم،(۹) [یعنی] تقسیم درست ثروت که مسئله‌ی صد درصد اجتماعی [است]؛ یا میفرماید که «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط»؛(۱۰) اصلاً انبیا و اولیا و همه آمده‌اند برای اقامه‌ی قسط، برای اقامه‌ی عدل. یک جا میفرماید: وَلا تُؤتُوا السُّفَهـاءَ اَموالَکـُمُ الَّتی جَعَـلَ اللهُ لَکُـم قِیٰما،(۱۱) یک جا میفرماید: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِها؛(۱۲) یعنی همه‌ی گوشه و کنارهای مسائل مالی را به شکل آن فکر کلّی و نظر کلّی و هدایت کلّی [بیان میکند؛] که البتّه اینها باید برنامه‌ریزی بشود در عمل؛ امّا کلّیّات و جهت‌گیری، اینهایی است که بیان میکند. یعنی اسلام در همه‌ی این مسائل دارای نظر است.
    4-در مسائل امنیّتی و مسئله‌ی امنیّت داخلی جامعه: لَئِن لَم یَنتَهِ المُنٰفِقونَ وَ الَّذینَ فى قُلوبِهِم مَرَضٌ وَ المُرجِفونَ فِی المَدینَهِ لَنُغرِیَنَّکَ بِهِم؛(۱۳) مسئله‌ی امنیّت. یا «وَ اِذا جاءَهُم اَمرٌ مِنَ الاَمنِ اَوِ الخَوفِ اَذاعوا بِه؛ وَلَو رَدّوهُ اِلَی الرَّسول»(۱۴) تا آخر آیه؛ یعنی اسلام در همه‌ی ابعاد مهمّ زندگی اجتماعی بشر حرف دارد. اینها که عرض کردیم نمونه‌های اندکی است از آنچه در قرآن کریم هست؛ صدها مورد از این قبیل در قرآن مشاهده میکنید.
    کسی که اهل قرآن است و با قرآن و احکام قرآن آشنا است، میفهمد که اسلامی که قرآن معرّفی میکند، این است. اسلامی که قرآن معیّن میکند و معرّفی میکند، اسلامی است که در تمام شئون زندگی دخالت دارد، رأی دارد، نظر دارد، مطالبه دارد. خب، این را بایستی دانست و در مقابل افرادی که در این زمینه تلاش میکنند تا این حقیقت روشن را انکار کنند، بایستی پاسخگویی کرد.

    5-چون مسائل اجتماعی و وظایف مهمّ جامعه‌سازی و تمدّن‌سازی در اسلام وجود دارد، لذا اسلام به مسئله‌ی حاکمیّت هم اهتمام دارد. نمیتوان فرض کرد که اسلام نظم اجتماعی را به یک شکلی مطالبه کند امّا مسئله‌ی حاکمیّت و ریاست دین و دنیا را در آنجا مشخّص نکند. وقتی دین، نظام شد، نظامی که به فرد و جامعه ارتباط دارد، و یک منظومه‌ای شد که در مورد همه‌ی مسائل فردی و اجتماعی نظر دارد، رأی دارد، مطالبه دارد، پس بنابراین لازم است که مشخّص کند در رأس این جامعه چه کسی باشد، چه باشد، و امام را معیّن کند. لذا [اگر] در قرآن ملاحظه کنید، حدّاقل در دو جا از پیامبران به عنوان امام نام آورده شده: یک جا «وَجَـعَلنٰهُم اَئِمَّهً یَهدونَ بِاَمرِنا وَ اَوحَینا اِلَیهِم فِعلَ الخَیرٰتِ وَ اِقامَ الصَّلوٰه»،(۱۵) یک جا هم «وَجَعَلنا مِنهُم اَئِمَّهً یَهدونَ بِاَمرِنا لَمّـا صَبَروا»؛(۱۶) یعنی پیغمبر، امام است، امام جامعه است، رهبر جامعه است، فرمانده جامعه است؛ لذا امام صادق (علیه‌ الصّلاه و السّلام) در منیٰ در بین جمعیّت ایستاد و فریاد زد: اَیُّهَا النّاسُ! اِنّ رَسولَ‌ اللهِ کانَ هُوَ الاِمام.(۱۷) برای اینکه بفهماند که حرکت دینیِ صحیحِ پیغمبر چیست، امام صادق در منیٰ در بین جمعیّت منیٰ فریاد زد: اِنّ رَسولَ ‌اللهِ کانَ هُوَ الاِمام.

    ۴ سوره‌ی احزاب، آیات ۴۱ و ۴۲؛ «اى کسانى که ایمان آورده‌اید، خدا را یاد کنید، یادى بسیار. و صبح و شام او را به پاکى بستایید.»
    (۵ سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۶؛ «کسانى که ایمان آورده‌اند، در راه خدا کارزار مىکنند. و کسانى که کافر شده‌اند، در راه طاغوت مىجنگند. پس با یاران شیطان بجنگید. …»
    (۶ سوره‌ی مزّمّل، آیات ۲ تا ۴؛ «به پا خیز شب را مگر اندکى، نیمى از شب یا اندکى از آن را بکاه، یا بر آن [نصف] بیفزاى و قرآن را شمرده‌شمرده بخوان.»
    (۷ سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۸۴؛ «پس در راه خدا پیکار کن، جز عهده‌دارِ شخص خود نیستى. و[لى] مؤمنان را [به مبارزه] برانگیز. …»
    (۸ سوره‌ی حشر، بخشی از آیه‌ی ۹؛ «… و هر چند در خودشان احتیاجى [مبرم] باشد، آنها را بر خودشان مقدّم مىدارند. …»
    (۹ همان، بخشی از آیه‌ی ۷؛ «… تا میان توانگران شما دست‌بهدست نگردد. …»
    (۱۰ سوره‌ی حدید، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «… تا مردم به انصاف برخیزند. …»
    (۱۱ سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۵؛ «و اموال خود را- که خداوند آن را وسیله قوام [زندگى] شما قرار داده- به سفیهان مدهید …»
    (۱۲ سوره‌ی توبه، بخشی از آیه‌ی ۱۰۳ ؛ «از اموال آنان صدقه‌اى بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه‌شان سازى…»
    (۱۳ سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۶۰ ؛ «اگر منافقان و کسانى که در دلهایشان مرضى هست و شایعه‌افکنان در مدینه، [از کارشان] باز نَایستند، تو را سخت بر آنان مسلّط مىکنیم …»

    اداء حق جامعیت اسلام
    شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
    قسمت سوم)
    مخالفین جامعیت دین اسلام
    به متفکّرین و نویسندگان و فعّالان فکری و مانند اینها مأموریّت داده میشود تا درباره‌اش مطلب بنویسند و اثبات کنند که اسلام به مسائل اجتماعی، مسائل زندگی، مسائل اساسی بشریّت کاری ندارد؛ اسلام یک عقیده‌ی قلبی است، یک ارتباط شخصی است با خدا و عملیّات فردی‌ای است که مترتّب بر این ارتباط است؛ اسلام این است؛ اصرار دارند این را در ذهنهای مخاطبین خودشان اثبات کنند .مقام معظم رهبری 2/8/1400

    1-قدرتهای سلطه گر
    این اصرار از سوی قدرتهای سیاسی مادّی است ــ بر اینکه اسلام را در عمل فردی و عقیده‌ی قلبی منحصر کنند؛ این تلاش از قدیم بوده است؛ حالا من نمیتوانم یک تاریخ معیّنی را مشخّص کنم که از این زمان شروع شده امّا از حدود صد سال، صد و خرده‌ای [سال] پیش این تلاش در دنیای اسلام به طور برجسته مشاهده میشود. در دوره‌ی تشکیل جمهوری اسلامی این تلاش مضاعف شده است؛ سعی هم میکنند که شکل سیاسی به این [کار] ندهند و شکل فکری بدهند؛ به تعبیر فرنگی تئوریزه کنند این را. به متفکّرین و نویسندگان و فعّالان فکری و مانند اینها مأموریّت داده میشود تا درباره‌اش مطلب بنویسند و اثبات کنند که اسلام به مسائل اجتماعی، مسائل زندگی، مسائل اساسی بشریّت کاری ندارد؛ اسلام یک عقیده‌ی قلبی است، یک ارتباط شخصی است با خدا و عملیّات فردی‌ای است که مترتّب بر این ارتباط است؛ اسلام این است؛ اصرار دارند این را در ذهنهای مخاطبین خودشان اثبات کنند.مقام معظم رهبری 2/8/1400
    امام خمینی ره مرفرمایند: «اسلام آمریکایی این بود که ملاها باید بروند درسشان را بخوانند، چه کار دارند با سیاست … از بس تزریق شده بود در این مغزها که باورشان آمده بود که باید برویم توی مدرسه درس بخوانیم و چه کار داریم به این که به ملت چه می‌گذرد … امر حکومت با قیصر است به ما چه ربطی دارد!»
    • در ایالات متحده آمریکا، جدایی دین از سیاست در سطوح فدرال توسط قوانین مدنی این کشور تضمین شده‌است، به‌طوری‌که در اصلاحیه اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا نوشته شده:
    • «هرگونه قانونگذاری که در آن هر دین و مذهبی چه مورد حمایت و چه منع گردد توسط مجلس قانونگذاری آمریکا ممنوع خواهد بود.»
    • در برخی کشورها همانند ترکیه و فرانسه، جدایی دین از دولت تا حدی پیش رفته‌است که از ورود دین و مذهب در دولت به شدت حراست می‌گردد
    2-معتقدین تفکیک دین از سیاست
    • پیامبران‌ سکولار کسانی‌ هستند که‌ مانند پیامبران‌ مدعی‌ رسالتی‌ برای‌ بشریت‌ بوده‌ و خود را آورنده‌ دین‌ و آیین‌ و ایدئولوژی‌ می‌دانند اما بر خلاف‌ پیامبران‌ آسمانی، آنها را نه‌ تنها خداوند فرو نفرستاده‌ است‌ بلکه‌ بخشی‌ از رسالت‌ آنها مستغنی‌ ساختن‌ انسان‌ از خدا و به‌ تعبیر نیچه‌ اعلام‌ مرگ‌ خدایان‌ و نیز به‌ تعبیر اگزیستانسیالیسم‌ ملحد اعلام‌ این‌ مطلب‌ به‌ انسانهاست‌ که‌ بهر ایزدان‌ دیر آمدیم، بهر هستی‌ زود آمدیم. به‌ همین‌ دلیل‌ آنها را پیامبران‌ سکولار می‌نامیم. کسانی‌ چون‌ اگوست‌ کنت، کارل‌ مارکس، زیگموند فروید، نیچه، اگزیستانسیالیسم‌ ملحد (سارتر و…) را می‌توان‌ از پیامبران‌ سکولار محسوب‌ کرد. همه‌ پیامبران‌ سکولار، بدون‌ استثناء، در فرهنگ‌ مسیحیت‌ ظهور کردند و به‌ منزله‌ رقیبی‌ برای‌ مسیحیت، مذهب‌ سکولار خویش‌ را تبلیغ‌ کردند
    • یکی از توصیه‌های اساسی‌ای که هیئتهای اندیشه‌ورز آمریکایی و انگلیسی دُور هم می‌نشینند، فکر و طرّاحی میکنند، دارند ارائه میدهند و به فعّالان مطبوعاتی و رسانه‌ای و اینترنتی و سیاسی و غیره تعلیم میدهند، این است که میگویند با دینِ سیاسی باید مخالفت کرد؛ یعنی تبلیغِ جدایی دین از سیاست و زندگی.۱۳۹۵/۱۰/۱۹
    • دشمن دین، از آن دینی میترسد که دولت دارد، قدرت دارد، ارتش دارد، اقتصاد دارد، سیستم مالی دارد، تشکیلات گوناگون اداری دارد؛ از این دین میترسد.۱۳۹۵/۱۰/۱۹
    3- التقاطی های سوسیالیست ولیبرالیسم با اسلام (مجاهدین خلق-نهضت آزادی؛ اصلاح طلبان)
    • عده‌ای از سیاستمداران و اندیشمندان ایران، عدم دخالت دین در سیاست را توصیه نموده‌اند. از افرادی مانند مهدی بازرگان و عبدالکریم سروش و مهدی حائری یزدی که در ابتدا با جمهوری اسلامی همکاری داشته‌اند در نوشته‌ها و گفته‌های بعدی آن‌ها آثار موافقت این جدائی مشهود است.
    • حائری یزدی در کتاب خود حکمت و حکومت به خوبی این نظر را بیان کرده‌است:
    • خلاصه کلام این است که نه از مفهوم نبوت و نه از مفهوم امامت، هیچ ایما و اشاره‌ای به تشکیل یک نظام سیاسی که مسئولیت اجرای تکالیف را بر عهده بگیرد استنباط نمی‌شود، تنها این خود مردم و مکلفین‌اند که باید همانگونه که در تدبیر بهزیستی خود و خانوادهٔ خویش می‌کوشند به همان نحو، فرد اکمل و اصلح جامعه خود را که احیاناً پیامبر یا امام است شناسائی کرده و برای زمامداری سیاسی کشور خود انتخاب نمایند … آئین کشور داری نه جزوی از نبوت است و نه در ماهیت امامت که همه دانائی است، مدخلیت دارد
    • همچنین مهدی بازرگان می‌نویسد:
    • گرچه در احادیث و کلمات پیامبران توصیه‌هائی در زمینه‌های مختلف زندگی وجود دارد، خطبه‌های نهج البلاغه و نامه‌های حضرت امیر، ضمن آنکه شامل خداشناسی، دین‌شناسی و تعلیم و تربیت است نسبت به اخلاق و تربیت اجتماعی و مسائل حکومتی و اداره حکومت عنایت وافر دارد، اما آنان افزون بر وظایف رسالت و امامت، معلم و مصلح و موظف به خدمت و اعمال صالح بودند … تعلیماتی که از این نظرها داده‌اند در عین ارزنده و ممتاز بودن، جز دین و شریعت حساب نمی‌شود و مشمول «ان هو الا وحی یوحی» نمی‌گردد.
    • دراین رابطه مناسب است به بیانیه آقای موسوی خوئینی ها که حامی همین منطق است ذیلا اشاره کنم
    محمد موسوی خوئینی‌ها، فعال اصلاح‌طلب و از چهره‌های محوری اتفاقات سیاسی سوء در سال‌های اخیر (از قبیل فتنه ۸۸ و تحریم انتخابات ۱۴۰۰) به تازگی در اشاره به حواشی صحبت‌های آیت‌ا… صافی‌گلپایگانی دست به انتشار یک بیانیه زده است.
    بیانیه او که در بخش کلی خود داعیه حمایت از مراجع (بدون اشاره به مرجعیت مقام معظم رهبری) دارد اما سخن اصلی خود را در بخش پایانی مطرح می‌کند!
    “در پایان، متواضعانه و در کمال ادب، سخنی به حوزه‌های علوم دینی و به فضلا و علما و مراجع بزرگواری که وارثان نبی اکرم، صلی الله علیه و آله و سلّم، و اوصیاء گرامی‌اش هستند عرض می‌کنم: استقلال حوزه‌های علمیه و عالمان بزرگوار و مراجع معظم، اعلی الله کلمتهم، از قدرت مسلّط و حاکم بر مقدرات کشور همواره ضامن اعتبار آنان در میان اقشار وسیع و گستردۀ مردم بوده و موجب استمرار سیرۀ مرضیۀ آنان در حمایت از مردم در مشکلات و گرفتاری‌هاست. آنان، برای انتقال معارف اهل‌بیت عصمت و طهارت، علیهم السلام، به آحاد ارادتمندان خاندان رسالت در هر کجا که هستند، نیازی به ابزار حکومت‌ها و قدرت‌ها نداشته‌اند و اکنون نیز ندارند؛ و به یاری خدا همگان در حفظ استقلال حوزه‌های علمیه و علما و مراجع تقلید استوار خواهند بود.”
    *همانطور که محرز است؛ “دین” در نزد اعضای هسته سخت اصلاحات چیزی جز احکام شخصی نیست.
    و از همین روست که آنها از ابتدا درگیر انحرافی بودند که دست آخر این جریان خاص سیاسی را به ورطه سکولاریسم و رویارویی با نظام مقدس اسلامی کشاند.
    به زعم آنها راه نجات در لیبرالیسم است که اسلام ناب یا همان اسلام شهید شیخ فضل‌ا… نوری و امام و رهبری با آن بیگانه است. (اشاره‌ای تلویحی به کتاب اقتدارگرایی در عهد قاجار نوشته محمود سریع‌القلم)
    او در حالی استقلال مراجع از حکومت کشور را یک حُسن معرفی می‌کند که گویا کلمه اسلامی را در پسوند انقلاب امام داره
    و او در حالی این امان‌نامه را به سمت علمای حوزه دراز کرده که در ظاهر امر، گویا نمی‌داند منتهای معارف اهل‌بیت عصمت و طهارت(س) در بروز یک حکومت اسلامیِ مستظهر به قانون دین خدا عملی می‌شود.
    و گرنه اسلام تهی از سیاست و حکومت آیا جز اذکار و اوراد کنج یک خانقاه است که نه تنها خصم ظالم و یاور مظلوم نیست و نمی‌تواند باشد بلکه بی‌تأثیر در اجتماع و مردم و ترویج دین خدا؛ چند صباحی مثل کرم می‌زیَد و مصرف می‌کند.

    اداء حق جامعیت اسلام
    شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
    قسمت چهارم)-
    نتبجه ی تفکرغلط عدم جامعیت اسلام
    از نظر این گرایشِ باطناً سیاسی و ظاهراً فکری، عرصه‌های مهمّ زندگی و مناسبات اجتماعی از دخالت اسلام باید خارج بشود؛ در مدیریّت جامعه و تمدّن‌سازی، اسلام در مورد تولید تمدّن و ساخت تمدّن بشری نقشی ندارد، مقام معظم رهبری 2/8/1400
    وقتی آخرین دین الهی قادر به حل مشکلات بشر تلقی نشود و کارآمدی دین در اداره جامعه به علت عدم جامعیت زیر سوال برود وبشر امروز مجبور به تن دادن به قوانین ناقص بشری شود :
    1- برتری اسلام نسبت به دیگر ادیان الهی (الاسلام یعلو و لایعلی علیه)زیر سوال خواهد رفت
    2- اخلاق و تقوا و ارزشهای پسندیده از سیاست و حکمرانی ها فاصله میگیرد
    3- ملتها برای تکمیل برنامه دینی خود متکی به بیگانه و دشمنان خواهند شد
    4- اشرار و ناشایستگان بر ملتها حاکم خواهند شد
    5- خون ائمه معصومین و دیگر شهدای راه اسلام برای ایجاد جامعه دینی هدر خواهد رفت
    6- ظلم و ستم علیه مردم و مسلمانان توجیه خواهد شد
    7- فقر و محرومیت درجوامع نهادینه شده و تبعیض برجسته خواهد شد
    8- دوسوم قرآن و هزاران حدیث و سخن ائمه در موارد مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بی خاصیت خواهد شد .
    9- تحقق جامعه نمونه اسلامی و تمدن نوین اسلامی امکان پذیر نخواهد بود
    10- عدالت گستری ؛ آرزو و آرمان دیرینه ی ملتها وآرمان مهدویت بلا اقدام خواهد ماند .
    11- پدید آمدن اسلام التقاطی که خود موجب ضایع شدن اسلام خواهد شد

    وظیفه و تکلیف چیست ؟
    در سطح دنیای اسلام، روشنفکران دینی وظیفه دارند، علما وظیفه دارند، نویسندگان وظیفه دارند، محقّقین وظیفه دارند، اساتید دانشگاه وظیفه دارند این را تبیین کنند؛ این را باید بگویند، دشمن در این زمینه سرمایه‌گذاری میکند که عکس این را، نفی این را ترویج کند.

    البتّه در این زمینه وظیفه‌ی ما در ایران سنگین‌تر است؛ علّت هم این است که در اینجا امکانات بیشتری هست، و میشود تلاش کرد. مسئولین کشور، بخصوص مسئولین فرهنگی و افرادی که در زمینه‌هایی، منبرهای مهمّ اجتماعی در اختیار اینها است، بایستی این را تبیین کنند. در داخل کشور هم این‌ جور نیست که حالا چون در جمهوری اسلامی، نظام اسلامی تشکیل شده، ما از تبیین این قضیّه بی‌نیاز باشیم؛ نه، همین حالا در کشور ما هم نسبت به این موضوع یک تشکیک‌هایی ایجاد میشود، حرفهایی زده میشود و در این زمینه فعّالیّت داریم. مقام معظم رهبری 2/8/1400
    بدون شک ساختن جامعه نمونه اسلامی که آرمان دیرینه همه مجاهدان و مبارزین اسلامی تحت رهبری حضرت امام بوده است
    این وظیفه را تکمیل میکند به همین جهت است که رهبری در فرایند انقلاب اسلامی جامعه سازی اسلامی را بعنوان یک مرحله مهم و حساس مورد تاکید قرار داده اند .
    اگر دستورات پیامبر مکرم اسلام ص در جامعه اسلامی عملی و پیاده شود خواهید دید که برای تمام مسائل جامعه ومردم اسلام
    راه حل دارد و قادر است بشریت را به تعالی و پیشرفت برساند .
    تبیین این جامعیت برای اهل ایمان یک فریضه بزرگ است چه درداخل کشور و چه در سطح جهان اسلام .
    دراین رابطه نیاز است :
    • فقه حکومتی اسلام براساس اسلام ناب محمدی ص تبیین شود
    • فقه سیاسی ؛ فقه فرهنگی ؛ فقه اجتماعی ؛ فقه نظامی ؛ فقه اخلاقی ؛ وفقه اقتصادی وفقه مدیریتی توسط حوزه تدوین و از قرآن وعترت استخراج گردد .
    • قوانین کشور مطابق آن فقه اصلاح و بازنگری شود
    • جامعه نمونه اسلامی براساس این فقه شکل گیرد .تا سرمشق دیگر ملتها گردد
    • مقابله فکری با تحریفها و بدعتهائی که در دین اسلام ایجادشده .
    • ترویج منظومه کامل اسلام وجامعیت آن و جلوگیری از برجسته سازی بخشی و کم رنگ کردن بخشی دیگر

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *