نخست نیوز_محمدباقر عطاریانی : وقتی پای صحبتهای پولدارها مینشینی از زمین و زمان نالان هستند.
از کسبوکار ، از اوضاع سنگین بازار و از گرانی و تورم افسارگسیخته، از وضع دلار و طلا و از اینکه برای آنها مالیاتهای میلیاردی بریده میشه و خلاصه اینکه حال خوبی ندارند.
اگر کسی آنها را نشناسد، گویی فردی فقیر و تنگدست است و نیازمند کمک میباشد!البته حال و روز دیگران هم چندان تعریفی ندارد.پزشک و جراح ، کارمند عالیرتبه یا معمولی ، کارگر و مهندس و مدیر و رییس و راننده ، کاسب جزء و خردهفروش و خلاصه اغلبشان شاکی هستند که دخل با خرج همخوانی ندارد.طبقه پاییندست هم که حالوروزشان مشخص هست چراکه صبح تا شام دنبال کارند و اوضاع نابسامانی دارند.اما با همه این گرفتاریها و نداریها یا در برابر خوشیها و داراییها ، وجه مشترکشان گمشدهای است به نام “آرامش”.
با پولدار که صحبت کنی با همه داراییاش از نبود آرامش حرف میزند و اینکه مدام در حال جوشوخروش است و نگران فرداست و خلاصه اینکه به آرامش نرسیده.دیگران همچنین حال و هوایی دارند و صبح تا شام فقط به فکر درآمد و پول هستند.
بهراستی چه زمانی ، چه موقع ، کجا و چگونه میتوان به آرامش دستیافت.اصلا آرامش دستیافتنی است؟ این آرامش چیست و چه تعریفی دارد؟امیدوارم زمانی به آرامش برسیم که خیلی دیر نشده باشد!!
دیدگاهتان را بنویسید