به گزارش نخست نیوز ،رسیدگی به این پرونده مرموز از 7 مرداد امسال از وقتی شروع شد که زن جوانی به اداره پلیس ملارد مراجعه کرد و مدعی شد که همسرش که یک کارگر صافکار خودرو است. از وقتی با خودروی تیبای سفید یکی از دوستانش که قرار بود از کرج به ملارد بیاید دیگر خبری از او ندارم و گوشی اش از دسترس خارج شده است. خیلی زود تیمی از کارآگاهان جنایی ملارد برای کشف این پرونده دست به کار شدند و وقتی متوجه شدند که راننده این خودرو هویت اعلام شده اش جعلی است برای شناسایی خودروی تیبای سفید که میتوانست رازگشایی مرد گمشده باشد تحقیقات ویژه خودرا شروع کردند طولی نکشید که با استفاده از بانک اطلاعاتی کارآگاهان توانستند رد خودروی مورد نظر را پیداکنند و به فرد ی بنام فرزاد ۳۴ساله رسیدند.
شناسایی متهم اصلی پرونده با تلاش کارآگاهان جنایی
پس از شناسایی محل زندگی او کارآگاهان به دنبال پیدا کردن تیبای سفید متوجه شدند که فرزاد این خودرو را با فاصله چند کوچه دورتر از محل زندگی پارک کرده است زمانیکه پلاک خودرو توسط کارآگاهان استعلام شد آنها دریافتند که این پلاک خودرو جعلی است و راننده خودرو شخصی بنام حمید است که حدود 5 ماه پیش یعنی اواخر اسفند ماه پارسال خانواده اش اعلام کردند که وی به دنبال مسافرکشی به طرز مرموزی با خودرویش ناپدید شده است.
فرزاد درحالی دستگیر شد که متهم به دو جنایت بود گرچه این متهم در بازجویی های اولیه زیر بار اتهام هایش نمیرفت اما بعد از بازجویی های فنی که توسط کارآگاهان جنایی زبده در ملارد به عمل آمد متهم صراحتا به 2 جنایت با همدستی ناپدری و دوستش اعتراف کرد.
سناریوی قتل راننده تیبا
فرزاد در اظهاراتش درباره این جنایت گفت: من با همدستی ناپدری و دوستم که سابقه زیادی در زمینه کیف قاپی و سرقت گوشی داشت اواخر اسفند ماه بعنوان مسافر سوار خودروی تیبای سفیددر کرج شدیم از راننده خواستیم به ملارد برود بعد از مدتی که از حرکت راننده گذشته بود با ترفند خوراندن آبمیوه مسموم به راننده او را بیهوش کردیم بعد او را خفه کرده و جسدش را به اطراف یکی از روستاهای ملارد منتقل و همان جا دفنش کردیم و پس از سرقت گوشی و خودرویش از محل گریختیم .
اعلام مفقودی راننده تیبادر کرج
خانواده راننده تیبا که ناپدید شدن او را به کارآگاهان جنایی البرز اعلام کرده بودند این پرونده نیز از سوی آنها در حالیکه هیچ سرنخی نداشتند درحال پیگیری بود.
سرقت بعف با خودروی سرقتی
متهم اصلی این پرونده پس از اعتراف به قتل راننده خودروی تیبا سفید گفت: با این خودروی سرقتی پس از جعل پلاک خودرو بعنوان مسافرکش در خیابانهای مختلف پرسه می زدیم.
اما آنها صرفا مسافرکشی نمیکردند بلکه سناریوهای سوم خود را طراحی واجرایی میکردند.
این متهم افغان به 10 فقره سرقت بعنف با همدستانش تاکنون اعتراف کرده است وی مدعی بود دوستم که یک شوکر دستی تهیه کرده بود و با آن اموال مسافران را سرقت می کردیم، او گوشی های سرقت شده را با قیمت های کذایی تبدیل به پول میکرد .
این گزارش حاکی است تحقیقات کارآگاهان دراین زمینه با جدییت وحساسیت ویژه کماکان ادامه دارد.
قتل صاف کار خودرو در ملارد
فرزاد در ادامه تحقیقات درباره قتل بعدی خود مدعی شد که وقتی با همدستانش متوجه شدیم مقتول که یک صاف کار خیابانی بود واز قبل اورا می شناختم و میدانستم پول هایش را در کف خودرویش پنهان میکند و علاوه برآن پول رهن خانه اش را که به تازگی از صاحبخانه اش گرفته و قصد رهن خانه دیگری را دارد.
با یک سناریوی از قبل طراحی شده به سراغش رفتم وبعد باهمان ترفند خوراندن آبمیوه مسموم کرده و بعد او را نیز کشتیم و تمام اندوخته اش را سرقت کرده وجسد او را نیز در محل دیگری از ملارد دریکی از محله های ملارد دفن کردیم تا راز این جنایت مخفی بماند.
دستگیری همدستان متهم در ملارد
سرهنگ فضل الله سواری پور رئیس پلیس آگاهی غرب استان تهران درادامه ی تشریح جزئیات این پرونده جنایی مرموز به خبرنگار رکنا گفت:پس از اعتراف های متهم اصلی پرونده روز جمعه ۲۸ مرداد ماه کارآگاهان جنایی در 2 عملیات جداگانه به صورت محرمانه و غافلگیرانه دو متهم دیگر این پرونده که ناپدری و دوست فرزاد بود را شناسایی و دستگیر کردند.
این دو متهم درحالی که شوک زده شده بودند و قصد نداشتند جنایت های خودرا برملا کنند اما طولی نکشید که آنها هم درجریان بازجویی های فنی پلیس مجبور شدند به جرائم خود اعتراف کنند.
درحالیکه به نظر می رسید با کشف این دوجنایت و سایر سرقت هایی که توسط این 3 متهم صورت گرفته است پرونده در حال بسته شدن باشد اما این تمام ماجرا نبود چرا که متهم اصلی پرونده در ادامه اعتراف هایش پرده از راز جنایت دیگری برداشت وآن پرونده مرموز قتل یک زن جوان بود.
جنایتی که حدود 2 سال پیش رخ داده بود و پدر و مادر این زن جوان نیز هیچوقت جرات پیدانکردند درباره این جنایت به پلیس گزارشی بدهند.
راز قتل زن ۲۸ ساله چه بود؟
رئیس پلیس آگاهی که شخصا فرماندهی رسیدگی به این پرونده مرموز را برعهده داشت پس از بازجویی های فنی از متهم اصلی پرونده توانست پی به راز جنایت دیگری ببرد.
سواری پور گفت:براساس آنچه که متهمان در بازجویی ها اعتراف کردند زن جوان که حدود سال ۹۰پس از ازدواج اجباری با یکی از هم ولایتی های خود تصمیم گرفت که از خانه شوهرش فرار کند بعد از 10 سال وقتی تازه عروس فراری به خانه پدرومادرش برمی گردد خانواده داماد وقتی پی به این ماجرا برده بودند، ناپدری و دوستش پیش روی چشمان پدرومادر نوعروس فراری او را از خانه بیرون برده و بعد از رفتارهای خشونت آمیز با وی او را نیز به قتل رساندند.
این طایفه که درباره ی فرار تازه عروس دیدگاه و رسم ورسوم های عجیب و غریبی دارند وبرایشان سخت است که یک تازه عروس از خانه داماد فرار کند خودشان عروس را مجازات کرده و قائل به قتل او هستند …..ومعتقدند این دختر باید کشته شود وخون او حلال است….این تفکر افراطی درحالی رخ داده بود که زن جوان صاحب یک کودک بود ونشان میداد او پس از فرار زندگی تازه ای را شروع کرده است.
متهم اصلی پرونده درباره ی این جنایت گفت: من دراین قتل دستی نداشتم اما شاهد ماجرا بودم و حالا که دستگیر شدم و عذاب وجدان به شدت اذیتم میکند میخواهم این قتل را هم اعتراف کنم.
کینه قدیمی متهم انگیزه ای برای پولدار شدن
سرهنگ سواری پور در پایان این گفتگوبا تاکید براینکه رسیدگی به این پرونده هنوز به اتمام نرسیده و بازجویی از 3 متهم پرونده ادامه دارد گفت:متهم اصلی پرونده بیسواد است او مدعی است که در کودکی بارها مورد تعرض جنسی قرار گرفته است ووقتی عاشق دخترخاله اش میشود به خاطر بی پولی به او جواب رد می دهند از وقتی خودم را بی پول دیدم تصمیم گرفتم به هر طریقی شده پولدار شوم برای این کار از دوستم که یک کیف قاپ حرفه ای بود کمک گرفتم و ناپدری ام نیز باما مشارکت میکرد و بعد ازاجرای نقشه های سرقت پولهای بدست آورده را بین خودمان تقسیم می کردیم.
منع:رکنا
دیدگاهتان را بنویسید