نخست نیوز : موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانهها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد !
مدتی گذشت اما قحطی نیامد ، موسی، علت را از خدا پرسید ، خدا به او گفت : من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند ! من چگونه به این قوم رحم نکنم ؟
متاسفانه این روزها در جامعه ما بهجای ترحم و دلسوزی ، بیتفاوتی جای آن را گرفته است.
بسیاری از مردم ما با دیدن درد و گرفتاری دیگران سعی میکنند بهنوعی از معرکه فرار کنند و در این حال باید اذعان کرد که خیلیها هم اصلا به هم رحم نمیکنند.
جماعت کاسب و بازاری ما بهنوعی و قشر کارمند نیز بهنوعی دیگر دنبال راحتی خود، کسب مال و انحصارطلبی هستند.برای دستیابی به آرزو و امیال دنیایی حاضرند دست به هر کاری بزنند.
احتکار، گرانفروشی، کمفروشی، اختلاس، رشوه و… گویی برای خیلیها امری عادی شده و چهبسا آن را حق خود میدانند.
جالب اینکه نصیحتپذیر نیستند و بههیچوجه قبول نمیکنند که کار درآمدشان شبهه دارد و باید به فکر مردم باشند نه منافع شخصی.
اگر بگویی به مردم رحم کن تا خدا به تو رحم کند در جواب میگویند اینها همه حرف است و در این روزگار هیچکس به ما رحم نکرده و به ما هم مربوط نیست!
تعمیرکار فقط به دنبال گرفتن دستمزد بالا هست و کمتر به فکر جیب و درآمد مشتری هست.
پزشک فقط به این فکر میکند که چگونه بیمار را به آزمایشگاهی که فقط خودش میخواهد معرفی کند.
کارمند به فکر این است که چگونه اربابرجوع را از سرخود باز کند.
لباسفروش، میوهفروش، قصاب و فروشنده مواد غذایی و خلاصه هر یک به تنها نکتهای که فکر نمیکنند ترحم به دیگران است.
البته در همه این قشرها هستند کسانی که به سایرین رحم میکنند اما متأسفانه تعدادشان زیاد نیست.
بههرحال ادامه چنین وضعیتی میتواند آثار ناخوشایند و ناگواری را در جامعه برجای بگذارد که ازجمله آنها میتوان به بیاعتمادی ، بیهویتی ، بیثباتی و اضطراب در بین مردم اشاره کرد ضمن اینکه فرزندان ما نیز با چنین اوضاعی یقیناً در آینده با مشکلات و آسیبهای اجتماعی زیادی روبهرو خواهند شد.
امروز فرزندانمان را بارحم و مروت و دلسوزی بیشتر آشنا کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید