به گزارش نخست نیوز: ، طوفان الاقصی در تاریخ ۱۵ مهرماه بار دیگر توجهات جهانی را به سمت خاورمیانه جلب کرد، حملهای برقآسا که با ابتداییترین تجهیزات توانست رژیم پرمدعایی که همواره بر قدرت اطلاعاتی و نظامی خود تأکید داشت را زمینگیر کند. علیرغم تلاش رژیم صهیونیستی برای عادی نشاندادن شرایط اما با شروع عملیات تصاویر متعددی از صفوف یهودیان برای خروج از کشور مخابره و تجمعات فراوانی نیز به منظور اعتراض به نتانیاهو تشکیل شد. نخستوزیر اسرائیل که پیشازاین جنگ به دلیل فسادهای مالی در شرایط بسیار سختی از سوی رقبای خود قرار داشت برای سرپوشگذاشتن به این مشکلات اقدام به حمله کورکورانه به مناطق مسکونی و مردم بیدفاع غزه کرد، کشتار بیش از ۱۱ هزار نفر که عمده آنها را کودکان، زنان و افراد غیرنظامی تشکیل میدهد، بار دیگر نشان داد که رژیم صهیونیست هیچ تعهدی نسبت به قوانین بینالمللی ندارد و سازمانهای بینالمللی نیز با پیروی از نظام استکبار جهانی چشم خود را بر روی این جنایات بسته اند.
در همین خصوص میزگردی تحت عنوان “نقطه صفر مقاومت” به میزبانی ایسنا و با حضور سعد الله زارعی و علی عبدی کارشناسان امور بینالملل و منطقه برگزار شد که مشروح این نشست به شرح ذیل است.طوفان الاقصی چه پیامی را به جهان مخابره کرده است؟
سعد الله زارعی: رخدادی که ۱۵ مهرماه اتفاق افتاد را میتوان به عنوان یک رخداد در تراز نظام بینالملل تلقی کرده و آن را مورد ارزیابی قرار داد، باگذشت بیش از ۵ هفته از عملیات و حوادث پس از آن، شاهد تأثیر عمیقی ازآن بر سطح بینالمللی، مردم و حکومتها هستیم. در این وضعیت کشورهای مسلط بینالمللی در یک طرف قرار گرفته و از اسرائیل پشتیبانی میکنند؛ در طرف دیگر نیز بخشی از دولت، ملتها کنار مردم فلسطین هستند. این در واقع بیانگر وضعیت نظام بینالمللی است و این صحنه را خارج از دوربین کشورهای ابرقدرت نشان میدهد. ایران در طی ۴۵ سال اخیر بهعنوان یک وزنه جهانی توانست با حمایت از مردم فلسطین این ملت را بهعنوان یک ملت مقاوم و آماده معرفی و پایهگذاری کند، در این تغییر جهانی جایگاه ایران نیز دستخوش تحولاتی خواهد داشت. در طول دهههای گذشته کمتر موضوعی را شاهد بودیم که این سطح از تأثیر را در فضای بینالمللی داشته باشد.
طوفان الاقصی طوفانی از جنس انقلاب اسلامی است که درک و تبیین آن از طریق روشهای متعارف علومانسانی و سیاسی ممکن نیست، مبنا و منشأ طوفان الاقصی در جهان معنایی و معرفتی در حال رقم خوردن است و به قول سید مرتضی آوینی بیرون از دسترسی جهان معرفتی غرب قرار دارد. این مسئله میطلبد که در خصوص ابعاد معرفتی این طوفان مفصلتر صحبت کرد، این منازعه معرفتی تعارض فراوانی با مبانی غرب دارد. کمااینکه در این منازعه غرب تمام آبروی خود را به خاطر اسرائیل به حراج گذاشت و وضعیت فعلی افکار عمومی جهان نشان میدهد که این اقدام دستاورد خاصی برای آنها نداشت. جنس این اتفاقات در تعارض با نظام جهانی سلطه است، مرم غرب آسیا بیشترین آسیب را از این موجودیت متحمل شدند و پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی خلافت عثمانی جغرافیای سیاسی خاورمیانه، اسامی کشورها و مرزبندی کشورها را تغییر دادند. تمدن غرب دولت قدرتمند عثمانی را بهعنوان یک تهدید جدی برای تمدن خود تلقی کرده و این دولت قدرتمند اسلامی را خاری در چشم خود میدید.
اسرائیل چگونه به وجود آمد؟
علی عبدی: رژیم صهیونیستی توسط انگلیس و آمریکا برای مراقبت از منطقه به وجود آمده است. این رژیم نامشروع سال ۱۹۴۷ با حمایت انگلیس و طی بیانیه بالفور شکل گرفت و اگر این دو کشور نبودند قطعاً اسرائیلی هم وجود نداشت. این کشور نهتنها برای فلسطین و منطقه بلکه برای صلح و امنیت جهانی نیز تهدید است. مقام معظم رهبری تعبیری جالبی در اینخصوص دارند که به گفته ایشان اسرائیل نه یک کشور بلکه یک پادگان تروریستی است که هدف آن نهتنها مردم فلسطین بلکه تمام مردم منطقه است. عملیات طوفان الاقصی ازاینجهت طوفان است که نتانیاهو و گالانت این جنگ را تلاشی براتی ازبینبردن ماهیت اسرائیل عنوان میکنند و از اینجهت حائز اهمیت است که این موجودیت با یک عملیات ۵ ساعته و حضور ۸۰۰ فلسطینی در شهرکهای اشغالی مورد تهدید قرار گرفت و به بیان دیگر این رژیم جعلی چه موجودیت سست و بیبنیادی است که موجودیت آن با یک عملیات در این ابعاد به خطر افتاده است و به زبان خود اعتراف میکنند که ما سست هستیم. همان تعبیری که سید حسن نصرالله دبیر حزبالله از اسرائیل دارد و از این رژیم جعلی بهعنوان خانه عنکبوت یاد کرده است.
حملات اسرائیل به مناطق مسکونی و افراد غیرنظامی بر خلاف قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی است، دلیل سکوت و انفعال سازمان ملل و کشورهای عربی چیست؟
اگر این اتفاقات را بهصورت نقطهای نگاه نکنیم و واکنشها را بهصورت روندی بررسی کنیم. قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل سال ۱۹۴۷ با ۱۳۳ رأی به تصویب رسید و موجودیت رژیم جعلی اسرائیل با دستاندازی به خاک فلسطین به رسمیت شناخته شد و عمده واکنشهای سازمان ملل بر ظلم آشکاری استوار است. در همان سال ۹۴ درصد خاک فلسطین در اختیار فلسطینیها و ۷۰ درصد جمعیت نیز فلسطینیها بودند و جمعیت ۳۰ درصدی اسرائیلی ۶ درصد از خاک فلسطین را در اختیار گرفتند اما سازمان ملل در یک اقدام غیرانسانی و غیرقانونی و بدون توجه به ترکیب جمعیتی، ۵۰ درصد از خاک فلسطین را به اسرائیل داد و این یک ظلم آشکار بود. در ادامه نیز سازمان ملل قطعنامههای ۲۴۲ و ۴۲۷ را به تصویب رساند اما هیچوقت اقدام عملی علیه اسرائیل صورت نگرفت و خیال اسرائیل از این بابت راحت است، بنابراین نباید انتظار چندانی از این سازمانهای بینالمللی داشت.
در خصوص انفعال کشورهای عربی نیز باید عرض کنم کشورهای عرب و مسلمان پیش از مرگ جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰ فقط بهخاطر ابهت ناصر، تظاهر به دشمنی با اسرائیل میکردند که نمونه آشکار اردن است و ملکحسین اردنی با بالگَرد به اسرائیل رفت و خبر حمله اعراب را به گلدن مایر اسرائیلی رساند. سند این خیانت توسط اسرائیلیها منتشر شد. کشورهای عرب خلیجفارس هیچوقت در صحنه مبارزه حضور نداشتند و تنها به حمایتهای مالی و سیاسی اکتفا کردند.
انورسادات در ۱۹۷۷ با سفر به اسرائیل دست دوستی به سمت این رژیم دراز کرد و یکسال بعد قرارداد کمپ دیوید را بست و عملاً فرصتی را پیش روی کشورهای عربی که از ابتدا نیز پایکار جنگ با اسرائیل نبودند، قرارداد تا زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل شروع شود. خیانت سادات در به رسمیت شناخت اسرائیل مسیر سازش با این رژیم را هموار کرد تا حدی که امروزه سازش با رژیم صهیونیستی در اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیجفارس و سازمان همکاری اسلامی تبدیل به یکرویه معمول شده و نگرش جمهوری اسلامی به موضوع فلسطین بهشدت مورد مخالفت رویکرد سازشگرانه اعراب است.
در اجلاس ریاض ایران با ارائه پیشنهادهای دهگانه خود تنها کشوری بود که راهکارهای عملیاتی برای پایان بحران غزه و جلوگیری از ادامه نسلکشی اسرائیل را ارائه کرد، ارزیابی شما از پیشنهادهای ایران در این اجلاس چیست؟
سعد الله زارعی: ارزیابی بنده از اجلاس ریاض مثبت است، این اجلاس در مقایسه با اجلاسهای گذشته در پرونده فلسطین یک گام روبهجلو بود. ۵۷ کشور اسلامی در خصوص دغدغه فلسطین هم داستان بودند و هیچ مخالفتی دراینخصوص صورت نگرفت. همه کشورها خواستار توقف و محکومکردن حملات و مجازات سران اسرائیل بودند. حتی کشور مصر که اولین کشور سازشگر با اسرائیل بود، خواستار مجازات صهیونیست ها در حمله به غیرنظامیان شد که این موضعگیری ستودنی و گامی روبهجلو بود منتها توقع داریم کشورهای اسلامی بنا به ظرفیت بزرگی که دارند فراتر از این سطح فراتر اقدام کنند.
در اجلاسهای گذشته معمولاً شاهد شکلگیری یک فضای دوقطبی بودیم که در آن تعدادی از کشورها به سمت ایران و برخی به سمت عربستان تمایل داشتند و اقلیت و اکثریت هم وجود داشت اما شروع طوفان الاقصی باعث شکلگیری اتحادی با فرماندهی ایران شد. ایران بهعنوان یک کشور اسلامی فهرستی از مطالبات را مطرح میکند کمااینکه پیشنهادات آقای رئیسی بالاتر از سطح مباحت این اجلاس و و بیانیه پایانی آن بود البته اشاره به این نکته هم ضروری است که سطح بیانیه صادره پایین تر از سطح سخنرانیهای صورتگرفته در اجلاس بود بهطوریکه واکنش کشورها بهمراتب شدیدتر از بیانیه صادر شده است.
بحث توقف جنگ و رفع محدودیتها برای ارسال کمکهای بشردوستانه که دو خواست اصلی تهران بود در متن این بیانیه آمده است و به تعبیری دیگر منطقه با نورافکن جمهوری اسلامی حرکت میکند، باید اذعان کرد توقع نداریم با سخنرانی ابراهیم رئیسی در اجلاس شاهد اتفاقات بنیادی باشیم اما این بیانیه میتواند اثرات مثبتی داشته باشد.
علی عبدی: جلسه اخیر در ریاض از دو دیدگاه انتقادی و قیاس با نشستهای گذشته قابلبررسی است؛ از منظر انتقادی باید به این موضوع اشاره کرد که هم نشست و هم بیانیه پایانی با دیدگاه جمهوری اسلامی متفاوت بود چرا که ایران نگرش ویژهای به رژیم اسرائیل و فلسطین دارد. نظیر این نوع نگاه در اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی و کشورهای همکاری خلیجفارس نیست و این فاصله دیدگاهی در نشست ریاض قابلفهم است. اما نشست ریاض در قیاس با نشستهای دیگر یک حرکت روبهجلو بود حتی اگر در قالب یک بیانیه بدون ضمانت اجرایی باشد.
با وجود اینکه در ذیل این بیانیه اجماعی علیه اسرائیل شکلگرفته است اما تجربه های قبلی حکایت از این دارد که کشورهای عربی حاضر در این اجلاس عملاً پایکار آنچه که نوشتند، نیستند و همین موضعگیری و عدم جدیت اعراب یکی از عوامل موثر در طولانیشدن مساله فلسطین است چون معمولاً با اولین تشر از سوی آمریکا در جای خود مینشینند.
واکنش اسرائیل به بیانیه اجلاس ریاض چه بود؟
سعد الله زارعی: این موضعگیری برای نتانیاهو بسیار گران تمام شد بهطوریکه پس از این نشست نتانیاهو با عصبانیت گفته: بهتر است کشورهای عربی ساکت شوند. این واکنش تند و جدانکردن کشورها باعث مأیوس شدن این رژیم شده است.
علی عبدی: جمهوری اسلامی سال گذشته کشمکش فراوانی با محور سعودی داشت و رژیم صهیونیستی نیز در تنور این اختلافات میدمید و در کنار آن شاهد تلاش رژیم صهیونیستی در پروژه زن، زندگی، آزادی برای ایجاد تنش در نظام جمهوری اسلامی بودیم. علاوه بر این به دنبال راهاندازی درگیری مستقیم میان ایران و عربستان نیز بود. اما در نهایت این پروژه شکست خورد و روابط دوستان ایران و عربستان آغاز شد تا جایی که شاهد ویژهترین استقبال بنسلمان از ابراهیم رئیسی بودیم که این نشان از وزن و اهمیت ایران دارد.
طی روزهای اخیر برخی از فعالان سیاسی به دنبال ایجاد شبهه در خصوص حمایت ایران از مردم فلسطین بودند و حتی ادعا کردند که سیاست حمایت از فلسطین کمرنگ شده است، دیدگاه خود را دراینخصوص بفرمایید؟
سعد الله زارعی: برخی به دنبال ایجاد شُبهه در خصوص رویکرد ایران به مسئله فلسطین بودند تا اینگونه وانمود کنند که از ابتدای انقلاب اسلامی تا امروز تغییرات جدی در رویکرد ایران نسبت به بحث فلسطین ایجاد شده است و جمهوری اسلامی ایران دیگر طرفدار فلسطین نیست این تلاش برای فضاسازی در روزهای اخیر صورت گرفت و این سؤال مطرح شد که فلسطین در ایران عامل وحدت یا اختلاف است؟ برخی از جناحهای سیاسی تلاش میکردند که بحث اختلاف را مطرح کنند، این بحث به محل منازعه میان گروههای سیاسی تبدل شده است بااینوجود هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان در خصوص حملات فلسطین موضع گرفتند و بدون هیچ اختلافی و با یکپارچگی در خصوص جنایت اسرائیل متفقالقول بودند. در سطح بینالمللی و حکومتی نیز بیشترین انتقاد متوجه حاکمیت بود که چرا اقدامی علیه اسرائیل صورت نمیگیرد و توقع ملی حمله به اسرائیل است و نتیجه میگیریم که سطح مطالبات از حاکمیت بالا رفته است. پویش آمادگی برای مبارزه با اسرائیل نیز با ۱۰ میلیون امضا همراه شده است، جهاد در این صحنه فاز بالاتری نسبت به تبلیغات عاطفی دارد و این عدد نشان میدهد که حمایت ایران از مردم فلسطین عمیقتر و کیفیتر شده و این فرایند به دلیل حضور موثر ایران در جامعه اسلامی و منطقه است.
حضور ایران در حوزههای شیعی باعث شده است که در مقابل اسرائیل بایستیم و علاوه بر این حمایت از فلسطین در جهان اسلام هویت بیشتری به ایران داده و سرمایه انقلابی بودن ایران را بیشتر میکند. نقشی که ایران در مدیریت و صحنهآرایی دارد، بسیار حائز اهمیت است.
در صورت عدم حمایت ایران از فلسطین، با وجود طرحهای متنوع مانند معامله قرن و صلح ابراهیم فلسطینیها نمیتوانستند بهسلامتی از میان این همه تله عبور کنند. این نشان از جایگاه ویژه ایران دارد و بهنوعی ایران و فلسطین پشتوانه راهبردی هستند.
با شروع جنایات اسرائیل، کشورهای غربی با استفاده از رسانه به دنبال سرپوش نهادن بر جنایات اسرائیل بودند، واکنش افکار عمومی به این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
سعد الله زارعی: قطعنامه سازمان ملل با ۱۲۱ رای به نفع فلسطین و ۱۶ رای به نفع اسرائیل صادر شد و این تفاوت فاحش آرا حکایت از وضعیت و سطح دولتها در خصوص حمایت از جایگاه این دو کشور دارد. قدرت تأثیر ملتها در این تحول اساسی برگرفته از عنصر فرهنگ و معنویت است و جنبه عرفانی دارد و نظام بینالمللی با تغییر به دنبال تصویر کشیدن حقوق مردم فلسطین است. این حمایت درسطح جهانی فقط بحث فلسطین نیست که موضوع در چه سطحی از توجه قرار دارد بلکه تحول در کادر نظام بینالمللی است که حکایت از انتقال سیستم سابق جهانی به قدرت جهانی جدید است.
برخی معتقدند چین و سیستمهای جایگزین این کشور در اقتصاد و یا شکلگیری ائتلاف نظامی جدید. عامل تغییر موازنه جهانی است؛ اما این رویداد جدید به ما میگوید نه کشورهای برتر اقتصادی و نه کشورهای ائتلافی شکلدهنده این اتفاق نیستند و حقخواهی و ندای فطرت به دنبال احیای حق صحنهگردان موضوعات بینالمللی است. مقام معظم رهبری نیز از این تحولات بهصورت رمز یاد کرده اند و مقوله هایی مانند فلسطین تعیینکننده این اتفاقات هستند.
عملیات غافلگیرانه الاقصی به اذعان بسیاری از تحلیلگران و حتی سران اسرائیل این رژیم را در شوک فروبرد، وضعیت این روزهای اسرائیل را چگونه ارزیابی میکنید؟
سعد الله زارعی: اسرائیلیها بعد از عملیات طوفان الاقصی با وضعیتی به شدت بحرانی مواجه شدند و بزرگترین نشانه آن شوکه شدن آنها بود بهطوریکه اولین واکنش آنها ۶ ساعت پس از حمله صورت گرفت.
بعد از حمله فلسطینیها سفر مقامات امریکائی و فرانسوی به تلآویو با اهداف حمایتی از اسرائیل آغاز شد و این بار در سخنان حمایتی خود پا را فراتر از موضع قبلی خود گذاشتند بهطوریکه بایدن حمله به اسرائیل را معادل حمله به آمریکا عنوان کرد. ریشی سوناک نخستوزیر انگلیس در فرودگاه بن گوریون از حمایت کامل خود از تلآویو خبر داد و گفت: با هواپیما باری و با تجهیزات نظامی برای کمک آمده است، آن هم در شرایطی که اسرائیل درخواست کمک نداده بود. جامعه اسرائیل پیش از حمله به دلایل اختلافات سیاسی دودسته شده بود و طیف لاپید مخالف دولت نتانیاهو بود؛ اما آمریکا اعلام کرد که باید اختلافات را کنار بگذارند و حماس را ریشهکن کنند، آمریکا و اتحادیه اروپا میدانند که با وجود حماس قدرت بازدارندگی اسرائیل باز نخواهد گشت. این جنگ باعث اتحاد دو حزب سیاسی در اسرائیل شد اما در عمل شاهد اختلافات فراوانی هستیم، حماس هنوز ریشهکن نشده است. بیش از ۵ هفته از جنگ و بیش از دو هفته عملیات زمینی گذشته اما حماس تضعیف نشده و همچنان به سمت اسرائیل موشک شلیک کرده و هم تانکهای وارد شده به غزه را شکار میکند.
به دلیل ورود نیروی حزبالله لبنان به جنگ غزه، اسرائیل نتوانست بهصورت کامل بر غزه تمرکز کند و مجبور به تقسیم ارتش اسرائیل شد. ۲ لشکر در شمال غزه، ۷ لشکر در کرانه باختری و ۳ لشکر به غزه آمده که یک لشکر آن عملیاتی و ۲ لشکر هم به صورت پشتیبانی فعال هستند و با این پراکندگی تمرکزی صورت نگرفته و اسرائیل با وجود جنایت و گرفتن بخشی از خاک غزه توفیقی در پیشبرد اهدافش که یکی از آنها نابودی حماس بود، نداشته است.
هر چه از جنگ میگذرد، امید داخلی و خارجی که منتظر دستاوردهای اسرائیل است کاهش یافته و از سوی دیگر صدای اعتراضات مخالفان را نیز رساتر خواهد کرد بنابراین ازسرگیری اختلافات دورازذهن نیست آن هم در شرایطی که اسرائیل در جنگ شکستخورده است.
وضعیت پساجنگ در اسرائیل چگونه خواهد بود؟
علی عبدی: اسرائیل یک طوفان الاقصی را پشت سر گذشته و باید منتظر یک طوفان داخلی در اسرائیل باشیم که کمترین اثر آن سرنگونی دولت نتانیاهو و بازخواست تمام مقامات اسرائیل خواهد بود و بهاحتمال زیاد برخی از آنها به زندان خواهند رفت. رئیس سازمان امنیت و ستاد کل و ستاد اطلاعات ارتش محاکمه خواهند شد.
سرنخ طوفان اصلی را میتوان در توزیع اسلحه در مناطق مسکونی اسرائیل دنبال کرد، کارشناسان امنیتی معتقدند توزیع سلاح در بحبوحه جنگ غزه یک حماقت محض است و ممکن است مسئلهای دیگر در پشتصحنه باشد. سلاح برای این توزیع میشود که امثال بن گویر به این نتیجه رسیده اند که دولت نتانیاهو رفتنی است و باید با آنها تسویه حساب کرد. طوفانی که در حال وزیدن است فراتر از غزه خواهد بود.
تنزل اسرائیل امری حتمی است. یکی از سخنرانان کنفرانس هرتزلیا حرف بسیار عجیبی زد که فهم آن برای من قابلپذیرش نبود وی گفت که باید خودمان را برای کوچکشدن اسرائیل در شمال جنوب آماده کنیم. این موضعگیری نشان از آتش زیر خاکستر در اسرائیل دارد. عدم پیشرفت اسرائیل پس از آغاز ۱۷ روز جنگ زمینی حکایت از شکست قطعی این رژیم منحوس دارد البته سانسور مانع بروز و ظهور اخبار آن شده است. پیروزی برای اسرائیل سه معنی دارد که یکی از آنها حذف رهبران و فرماندهان مقاومت است، اسرائیل زمانی میتواند ادعای موفقیت کند که رهبران سیاسی و نظامی حماس را حذف کند که تاکنون در خصوص حذف رهبران حماس و فرماندهان ارشد توفیقی نداشته و در رده فرماندهان میانی نیز به جز تعداد محدودی نتوانسته کاری کند.
آسیب به محور مقاومت نیز به دلیل ادامه حملات موشکی به اسرائیل شکستخورده است. بحث دیگر توسعه سرزمینی است که اسرائیل نتوانسته در این بخش نیز موفق ظاهر شود. ۱۷ روز از جنگ زمینی اسرائیل علیه غزه می گذرد اما کاملاً مشخص است که استراتژی سیاسی و نظامی ندارد و این فقدان ثبات سیاسی را میتوان در رفتارهای هیجانی این رژیم مشاهده کرد بنابراین گذشت زمان و افزایش فشارهای ناشی از آن شرایط را به ضرر اسرائیل کرده است و قطعاً این نبرد با پیروزی غزه به پایان خواهد رسید و اسرائیل باید منتظر موج دوم طوفان الاقصی باشد.
بعد از جنگ ققنوس جدیدی از دل غزه بیرون میآید، حزبالله تا پیش از جنگ ۳۳ روزه یک قدرت ملی بود و پس از آن تبدیل به نیرویی منطقهای شد و شاهد شکلگیری یک معادله کامل بازدارندگی هستیم. مثل بازدارندگی پس از جنگ ۳۳ روزه و در این وضعیت ضربه اسرائیل با ضربه محکم حزبالله مواجه خواهد شد. این شرایط برای فلسطین هم قابل پش بینی است و با شکلگیری یک نیروی جدید در غزه توان بازدارندگی فلسطینیها در مقابل رژیم صهیونیستی افزایش می یابد.
منبع ایسنا
دیدگاهتان را بنویسید