نخست نیوز _دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی : بدین ترتیب هنوز بهصورت کامل در مقام خود مستقر نشده و جایشان در کرسی مسوولیت گرم نشده است بلافاصله «روابط» را جایگزین «ضوابط» میکنند و «سلایق» را جایگزین «اصول».
صرفا بر مبنای دوستیها و علاقهمندیهای خودشان اعمال مدیریت کرده و فراموش میکنند آنچه در اختیار آنهاست طعمهای برای تامین مطامع و خواستههایشان نیست بلکه فرصتی برای خدمت به جامعه و خلق خداست. بدین گونه خیلی زود دفتر مدیریتشان محله برو و بیا و گعدهی رفقایشان میشود و سیستم «مدیریت محفلی» و اصطلاحا «باری به هر جهت» جایگزین نظامهای دانشی و سازمانی میشود.
چون خودشان از اصالت و صلاحیت لازم برخوردار نیستند خیلی زود افراد نالایق را بر مناصب کلیدی منصوب میکنند و کارهای بزرگ را به افراد کوچک واگذار میکنند و فرومایگان را مقدم مینمایند و بدین ترتیب آن جایگاه مدیریتی بهشدت دچار افول و نزول میشود و سرمایهها انسانی و مادی آن هدر میرود. اکنون با توجه به اینکه «نظام شایستهسالاری» آسیبهای فراوانی دیده و در خوشبینانه ترین حالت «آشنا گزینی» جانشین «شایسته گزینی» گردیده است بسیاری از مجموعههای مدیریتی از کارکردهای استاندارد و مطلوب خود فاصله گرفتهاند.
البته این موضوع عوامل مختلفی دارد که بخشی از آن ناشی از خلاهای قانونی است.
بدین معنا که علیرغم تبلیغات و ادعاهایی که در طراحی مدلهای شایسته گزینی و شایسته پروری و کانونهای ارزیابی مدیران میشود در عمل اتفاقات دیگری میافتد و بسیاری از تصمیمات و انتصابات بجای آنکه بهصورت رسمی و شفاف و بر مبنای اصول دقیق علمی و قانونی رخ دهد در «پستوهای سازمان» اتفاق میافتد و تقریباً هیچ مدیری خود را در برابر احدی برای انتصابات پاسخگو نمیداند.
این رخداد تلخ سبب میشود آرامآرام فساد در نظام اداری رخنه کند و کارآمدی و انگیزه سرمایههای انسانی سازمان به حداقل ممکن کاهش یابد.
اینکه برخی افراد در جایگاههای مهم سازمانی کارهایشان را سرسری و بی اشتیاق انجام میدهند و هدف مشخصی در روند مدیریت آنها وجود نداشته باشد بههیچعنوان پذیرفتنی نیست.
مگر بیتالمال و مصالح و منافع جامعه اسلامی شوخیبردار است که عدهای آن را ملک طلق خود میپندارند و حقوق عمومی را تضییع میکنند.
این واقعیت تلخ را بپذیریم که شاید ریشه بسیاری از مهاجرتها و نارضایتیهای گروهی از جوانان که اتفاقا صاحب مهارت و اندیشه هستند به دلیل عدم امکان پیشرفت در کشور به خاطر وجود اینگونه افرادی است که صاحب برنامه و تصمیم بوده و اصول را تضییع میکنند.
خدا را خوش نمیآید به خاطر بیکفایتی و زیادهخواهی و نگاه «باری به هر جهت» کوتولههای مدیریتی امید جوانان و مردم کمرنگ شود و عطای خدمت به کشور را به لقایش ببخشند یا انگیزههای آنها بهشدت کاهش یابد. موضوع «امید» در جامعه امروز یکی از چالشهای مهم در کشور است که در فرمایشات رهبر انقلاب نیز بارها مورد تأکید قرارگرفته است و به تعبیر ایشان هر فردی در هر جایگاه و مقامی سبب تضعیف و آسیب این مهم در کشور شود مرتکب گناهی بزرگ و نابخشودنی شده است. البته بخشی از این امر هم متوجه خود مردم است که در زمان انتخابات در گزینش و انتخاب افراد با دقت و وسواس بیشتری اقدام نمایند تا اینچنین افراد بی تعهد و ناتوانی صاحب مسوولیتها و جایگاههای مهم تصمیمگیری و مدیریتی نشوند.
دیدگاهتان را بنویسید