نخست نیوز : قاسم زردکانلو – سلام خاطره بازی قشنگ امروزجناب نخعی شریف با قلم شریفش در شهر آرا ورزشی که یادی از آن بازی دوستانه تیم ملی وابومسلم چهل و هشت سال پیش کرد وروزهای پرشور ورزشگاه پیر وفرسوده سعد آباد را در روزهای قشنگش تداعی کرد وحال هوای تماشاگران را در آن بازی وعشق به تیم ابومسلم وفوتبال خراسان را یاد آوری کرد و مرا وادار به نوشتن کرد دمت گرم مرد شریف روزگاری فوتبال عشق بود و عاشقی ومشهد هم که از قدیم کفتر هایش وکفتر بازانش معروف اند وسخت اند وجلد خیلی ها هم به جای کفتر عاشق فوتبال بودند و هستند وبا فوتبال عشق بازی میکردند و میکنند چه میشه کرد داشتیم وداریم کفتر باز های نامرد وبی معرفت که کفتر های دیگران را به دام میانداختند وکله شأن را به دو شماره میکندند وداغ کفتر را به دل صاحبش میگذاشتند همیشه هم عاشق هست هم نامرد وبی معرفت این رسم روزگاره یکی از اون کفتر های قشنگ وخوش پرواز فوتبال آن روز هاو پیر امروزها که مریضی بدجوری داغونش کرده اون هم رضا جاهدی هفتاد ساله ستاره آن روزهای فوتبال مشهد وابومسلمه و یکی از بازیکنان بازی دوستانه ابومسلم وتیم ملی آن زمان که عاشقان واقعی فوتبال باید به داد او وامثال او برسند چون امروز ها فوتبال ما و ورزش خراسان ما ومشهد ما دست عاشق واهلش نیست واصلا نمیداننددرد فوتبال چیه و رضاجاهدی کیه وامثال او کجایند وچه میکنند آنها اصلانمیدانند فوتبال و ورزش نیاز هایش چیست اما از تماشا گران نوشتی نخعی شریف عزیزکه خوب هم نوشتی برادر من ازهمان تماشاگران آن زمانها هنوز هم هستند ونفس میکشند وبه عشق تیم ابومسلم و… پیام و..خیلی کارهای خوب کردند .
هنوز هم دنبال کار خوب اند چون ذاتشان خوب است اما عاشقان ابومسلم خیلی هایشان با نابودی ابومسلم گوشه گیر شدند و افسرده اما عاشق ترها با رفتن ابومسلم عشقشان به فوتبال تمام نشد یکی مانند عباسی از سکوها پرید وسط میدان وبا سیاه جامگان چندسالی میدان داری کردو از زندگیش گذاشت و مردانه پایداری کرد ودر میدان فوتبال با هزینه شخصی ایستاد که عاقبت هم انگیزه اش وهم توانش کم شد وزورش به ادامه کار نرسید و از طرف مدیران شهر واستان هم حمایت نشد وعشقش را با رنجوری وازدست دادن سرمایه وبی مهری به خط پایان خوش که تداوم درکار بود نرسید وکارا رها کرد یعنی چاره ای نداشت.
خیلی ها هم آمدند و رفتند و نسخه پچیدند ودر نهایت سیاه جامگان که با هزینه شخصی به سقف فوتبال ایران رسیده بود با بی توجهی وبی تفاوتی مدیران ارشد وادمهایی که باید کمک میکردند ونکردند سقفش برسر فوتبال خراسان آوار شدو شدآنچه که نباید میشد شدو بقیه تیم ها هم همینطور یکی پس از دیگری آواز مرگ فوتبال خراسان را خواندند و رفتند.
حالا عاشقان مانده اند بدون عشق چه کنند گویا استان ما به فوتبال وهمه خوبی هایش با عینک بدبینی وگرد گرفته نگاه میکنند وما واستانمان جزیره متروکه فوتبال شده ایم در میان همهمه هیاهوی توخالی وپوچ و هیچ فوتبال خراسان اما یکی دیگر از عاشقان ابومسلم هنوز در میدان است یک روز در لباس حمایت از داوران یک روز در لباس حمایت از تماشاگران گرفتار یک روز در لباس حمایت از بازیکنان بیپناه یک روز در لباس کمک به ابومسلم یک روز در لباس کمک به سیاه جامگان یک روز در لباس کمک به پدیده یک روز هم در لباس کمک به شادکام دسته سومی است اما این عاشق تنها کارش کمک به فوتبال نیست او که عاشق واقعی ابومسلم است و بیش از سی سال است که از سکو ها وارد میدان شده اون کفتر بازیه که به همه کفتر ها عشق داره هرچند ابومسلمیه و هنوز هم هست ونفس میکشه و کمک میکنه در میدان وحاشیه دست خیر داره و نه گفتن در کارش نیست کافیه ازش کاری بخوای با سر میاد وکار وکاسبی اش را برای فوتبال رها میکنه تا به عشقش خدمت کنه هنوز هم با خنده وارامش کار راه اندازه او پایدار ومطمئن وصادق است مانند ابری باران زاست که نم نم بارانش بر سر فوتبال خراسان در همه ابعادش میبارد او نم نم باران است برای همه میبارد او حاجی محمد زاده مهربان وخوشباطن خوش رو است که مانند او ندیده ام این همه آرامش وصفا ومعرفت وبی ادعا کاش مانند خودش به جای آدم های غیر اصولی وچسبیده های بیهوده فوتبال تعدادی را هم به فوتبال میاورد که امروزها گم شده فوتبال ما عشق است وصداقت اماچیزی که زیاد تولید شده علف های هرز و دست وپاگیر آقای محمد زاده عزیز دمت گرم خسته نباشی دلاور عاشق آقای محمد رضا عباسی دمت گرم که چند سالی هم کار ایجاد کردی هم استعداد معرفی کردی هم مربی ساختی خوبیهایت آنقدر زیاد است که نقاط ضعفت خیلی به چشم نمیاد کاش فوتبال خراسان قدر عباسی ها ومحمد زاده ها را بیشتر بداند برای رضا جاهدی وجاهدی های زیاد مانند رضا زینلی که زندگی وزن وبچه اش را فدای فوتبال کرد آرزوی سلامتی میکنم به امید روز های خوب فوتبال خراسان بدون آدم های نابود گر فوتبال.
دیدگاهتان را بنویسید