×
×
جدیدترین‌‌ها

گفتگو با اعجوبه خوشنویسی ایران: خط ایرانی مصداق بارز هنرهای زیباست!

  • کد نوشته: 74778
  • مرداد 25, 1402
  • ایران عزیز اعجوبه‌هایی را در عرصه این هنر عرضه نموده که همچنان تداوم دارد. به‌طوری‌که هر روزه شاهد هنرمندی هنرمندان توانمندی هستیم که آثار بدیع شان، استادان، کارشناسان و حتی مخاطبین را به تحسین وا می‌دارد.

    گفتگو با اعجوبه خوشنویسی ایران: خط ایرانی مصداق بارز هنرهای زیباست!

    به گزارش نخست نیوز ،قزوین، شهری است تاریخی با فرهنگ و تمدنی هزاران ساله و بناهای تاریخی بسیار و مهد دانشمندان، هنرمندان و شاعران فرهیخته‌ای که این شهر را همردیف با تبریز، اصفهان و شیراز قرار می‌دهد. به ویژه هنرمندان نام‌آور و خوشنویسان بزرگی که شهرت جهانی دارند؛ از جمله استادان خوشنویسی چون: میرعماد حسنی قزوینی، درویش عبدالمجید طالقانی، عماد‌الکتاب قزوینی، ملک محمد قزوینی و دیگر بزرگان خطۀ خط را می‌توان نام برد.

    ایران عزیز اعجوبه‌هایی را در عرصه این هنر عرضه نموده که همچنان تداوم دارد. به‌طوری‌که هر روزه شاهد هنرمندی هنرمندان توانمندی هستیم که آثار بدیع شان، استادان، کارشناسان و حتی مخاطبین را به تحسین وا می‌دارد. یکی از این هنرمندان، استاد «سیدعلی فخاری»، خوشنویس برجسته کشور است. وی زادۀ قزوین در سال ۱۳۴۳ بوده و آغاز فعالیت هنری اش از سال ۱۳۶۰ است. او از سال ۱۳۷۰ مدّرس انجمن خوشنویسان ایران و قزوین بوده و خط نستعلیق را در محضر استاد ابوالحسن محصص مستشاری و استاد غلامحسین امیرخانی آموخته و در رشته تخصصی شکسته نستعلیق دارای مدرک استادی از انجمن خوشنویسان ایران و نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. حاصل بیش از چهار دهه فعالیت هنری ایشان را می توان چنین خلاصه کرد:کتابت غزلیات حافظ در یک مجموعه خصوصی؛ کتابت الهی‌نامه خواجه عبدالله انصاری؛ کتابت کلّ رباعیات خیام در یک صفحه؛ بیش از پنجاه نمایشگاه انفرادی در داخل و خارج از کشور؛ داوری چندین دوره جشنواره‌های کشوری و بین‌المللی و ۳۲ سال تدریس در انجمن خوشنویسان ایران و قزوین است.

    استاد فخاری که از سال ۱۳۷۰ درجمع مدرّسین خط شکسته فعالیت مستمر دارد، با آگاهی و هوشمندی در روایت و نشر اندیشه‌های بلند فرهنگی و آرمان‌های اجتماعی و هنری، در حفظ رسالت خود تلاش می‌کند.

    وی همچنان که چشم به افق‌هایی تازه در هنر خوشنویسی دارد، خود را پایبند به اصل و ریشه این هنر و متوجه به ماهیّت خط می‌داند و چه بسا در سایۀ این دلسپاری به رعایت اصول باشد که خط او به رغم نرمش‌ها و گردش‌های موزون و شکل هندسی کلمات، محکم و استوار می‌نماید و در قطعات و سطر نوشته‌هایش جذابیت ویژه‌ای مشهود است.

    گفت و گوی محسن دانشگر خبرنگار ضمیمه ادب و هنر امروز روزنامه اطلاعات با سید علی فخاری به بهانۀ برگزاری نمایشگاه آثار خوشنویسی وی با عنوان«خال و خط شکسته» در فرهنگسرای نیاوران، از تاریخ ۲۰ تا ۳۰ مرداد می خوانید:* استاد، لطفاً در آغاز، تاریخچۀ مختصری از پیدایش و تطوّر خط شکسته را بیان بفرمایید.

    با سپاس از فرصتی که در اختیار بنده قرار دادید، عرض کنم که خط شکسته، این آخرین دستاورد ذوق خلاق هنرمندان خوشنویس ایرانی در نیمه دوم قرن یازدهم هجری قمری پدید آمد. این خط توسط مرتضی قلی‌خان شاملو ابداع گردیده و به دست محمدشفیع حسینی معروف به شفیعی قانونمند شد.

    اما چند دهه بعد با ظهور نابغه بزرگ شکسته‌نویسی عبدالحمید طالقانی، به اوج زیبایی و کمال آراسته گردید و تحولی عظیم در این خط به وجود آمد. درویش عبدالمجید، گذشته از خلاقیت‌های خارق‌العاده و نبوغی که در ارائه و تکامل هنر اصیل و جاودانه خط شکسته داشته؛ قابلیت‌های کم‌نظیر و تحسین‌برانگیزی هم در شعر و ادب و فضل و کمال از خود به یادگار گذاشته است.وی روزگاری را در قزوین و بعد در شیراز که پایتخت عشق و ادب و عرفان بود، مشام جان خود را به عطر هنر معطر ساخته و بعد‌ها در معاشرت و مصاحبت با صاحبدلانی مانند لطفعلی بیک آذر، عاشق، مشتاق و هاتف اصفهانی، قریحه شعر خود را پرورش داده و با تخلص «مجید» و «خموش»، اشعار نغز و دلنشینی سرود و در فرازی دیگر با سرانگشتان سحّار و توانا و کِلک خیال‌انگیزش در خوشنویسی، عالمی را به تحیّر واداشت.

    نه من به بندگی خواجه‌ای دگر راضی

    نه خواجه‌ام روش بنده پروری داند

    از برجسته‌ترین شاگردان درویش می توان به میرزاکوچک اصفهانی، محمدرضا اصفهانی، میرزا حسن اصفهانی و در پایان این دوره هم میرزا غلامرضا اصفهانی و سیدعلی گلستانه اشاره کرد که با واسطه و بی‌واسطه، راه او را پیمودند و به تقلید سحر قلم جادویی او پرداختند. حاجت شیرازی در توصیف آثار درویش سروده است:

    وی گشته مَثل به خوشنویسی ز نخست

    مفتـاح خـزائـن هنــر، خامــه توسـت

    تا کـرده خـدا لــوح و قلــم را ایجــاد

    ننوشته کسی شکسته را چون تو درست

    *آیا تعامل ساختاری خط نستعلیق در ایجاد فضاهای نوین در خط شکسته ضرورت دارد؟

    بنده توجه به خط نستعلیق را شرطی مهم و اساسی در پیشبرد و پیشرفت خط شکسته می‌دانم و هنوز به کار تمرین و مهارت پیگیر در عرصۀ فضاهای تازه در خط شکسته می‌پردازم. بی‌جهت نیست که اغلب بزرگان، شیفته و مروّج خط نستعلیق بوده اند. چنان حکمت و زیبایی در این خط وجود دارد که تا انسان به راه نوشتن و دوستداری اش نیفتد، ممکن نیست از راز و رمزهایش آگاه شود.

    *جایگاه خوشنویسان ایرانی در میان هنرمندان صاحب نام جهان چگونه است؟

    هنرمندان بزرگ ایران در هنر خوشنویسی از یک جایگاه خاص و شهرت جهانی برخوردارند و هر یک از آثارشان در موزه‌های جهان، همانند نگینی می‌درخشد. مانند میرعماد حسنی قزوینی، میرزا غلامرضا اصفهانی و درویش عبدالمجید طالقانی، که هر سۀ این بزرگان توانستند به لحاظ تسلط و توانایی منحصربه فرد در اجرا و خلق آثار تاثیرگذار در این هنر، به نوعی جهانی شوند.

    درست دو دهه پیش، دو نمایشگاه آثار نقاشی و خوشنویسی ایران که توسط بنیاد «هوانگ چو» در تالار معروف «یان هوانگ» پکن برگزار شد، استاد سونگ خوشنویس بزرگ چین، چنان تحت تاثیر قرار گرفت که حین تماشای آثار میرزا غلامرضا، آهسته و پیوسته اشک می‌ریخت و طوماری بزرگ به خط ممتاز جلی چینی نگاشت و در لوح یاد بود، آن را به عنوان ادای احترام و ستایش به‌نام میرزا غلامرضا اصفهانی، بزرگترین خوشنویس جهانی موشح ساخت.

    *لطفاً ضمن ارائه تعریفی از خط و خوشنویسی، راجع به جایگاه خوشنویسی درهنر معاصر، توضیحاتی را محبت کنید.

    بگذارید با یک بیت عاشقانه پاسخم را شروع کنم که گفت:

    دوران همی نویسد بر عارضش خطی خوش

    یـا رب، نوشتـۀ بـد از یـار مـا بگــردان

    خط کالبد معنی است و هرگاه که در آن اشتباهی افتد، ادراک معانی ممکن نگردد. خط زبان دست و سفیر دل و وعده‌گاه اسرار و دریافتگاه اخبار و نگاهبان آثار است. جلوه‌های ظاهری حروف و بیان تصویری اشکال و علائم نوشته به عالم زیبایی‌شناسی و هنرهای تجسمی مربوط است و هر کدام بیانگر مفهومی است که در فرهنگ‌های مختلف به کار می‌رود و شناخته می‌شود. خط و نوشته، پدیده‌ای است که همواره از مرز زمان‌ها و قرن‌ها عبور کرده و اقلیم‌ها و سرزمین‌ها را علیرغم تنوّع فرهنگ‌ها به هم اتصال و ارتباط داده و حدود هزار و چند سالی می‌شود که در ممالک شرق، به خصوص ایران، از قالب کاربری عامیانه به در آمده و در حلقۀ هنرهای زیبا با خلق و خُلق و خوی فراوان قرار گرفته است.

    این خطوط با جدّ و جهد و کوشش هنرمندان خردمند ایرانی از روزگاران کهن تا به امروز، به زیبایی‌اش افزوده شده است. در میان هنرهای مشرق زمین، خوشنویسی از یک جایگاه ویژه و ممتاز برخوردار است. نه تنها از آن جهت که مورد احترام و تکریم و تقدس است، بلکه به خاطر زیبایی منحصربه‌فرد و خالص و ناب عناصر بصری آن، اهمیت دارد. ویژگی دیگر هنرمند خوشنویس، دشواری سیر و سلوک در آن است. سال‌ها آموزش، تمرین و ممارست، سالک را تنها برای شروع خوشنویسی مهیّا می‌کند و بروز خلاقیت و تسلط کامل بر آن به ندرت اتفاق می‌افتد. در مهمترین تمدن‌های آسیایی بزرگ، یعنی ایران و چین، از گذشته بسیار دور، خوشنویسی حضوری جدی داشته است، اما با توجه به تفاوت‌های فرهنگی و زبانی، جلوۀ این هنر در هر کدام از این تمدن‌ها ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود را پیدا کرد.در واقع اهمیت و حضور خوشنویسی در تمدن ایران پیش از اسلام، زمینه‌ساز گسترش کمی و کیفی آن تمدن اسلامی و در تمامی کشورهای مسلمان گردید. آنچنان که اکنون در بیشتر کشورهای آسیا و آفریقا، خوشنویسی را عزیز داشته و به آن می‌پردازند. در ایران امروز نیز در حدود پنجاه سال پیش با تلاش و پشتکار استادان سلف در انجمن خوشنویسان ایران، روحی تازه به کالبد این هنر شریف دمیده شد و با همّت استادان نسل دوم و سوم در ادامه آن اکنون شاهد رشد و شکوفایی و در حقیقت تولدی دوباره در هنر خوشنویسی هستیم.

    *حضرتعالی به عنوان یک استاد خوشنویس اهمیت خط ایرانی را در چه می‌دانید؟

    خط ایرانی از مظاهر هنرهای ظریف ملی و مصداق بارز هنرهای زیباست. کشش به سوی جمال مطلق و زیبایی دوستی، ودیعه‌ای الهی و ملکوتی است که در نهاد آدمی به ودیعه گذاشته شده و از اصل خلقت و عنایت و لطف خداوند متعال سرچشمه می‌گیرد.

    هر که را با خط سبزت سر سودا باشد

    پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد

    آدمی به حکم همین غریزه و فطرت، در مقام ابراز و اظهار این استعداد و جذابیت، آن را با زبان هنر که زبان الهی در خصوص خلقت است، به منصه بروز و ظهور می‌رساند. خوشنویسی در میان هنرهای زیبا از یک جایگاه خاص برخوردار بوده و در اجتماع انسانی به عنوان پاسخ به زیباپرستی انسان، بسیار اهمیت دارد.

    *خط جنابعالی را باید بیشتر در قطعه‌نگاری‌ها از قلم غبار تا کتیبه با ترکیب‌های نو و بدیع که به شیوه اصیل و قدما نگاشته شده سراغ جست. در این باره بیشتر بگویید.

    اگر توفیقی در این راه به دست آمده، شاید به علت شناخت نسبی‌ام در حیطه هنرهای تجسمی باشد و این که به نقش ترکیب‌ها و کاربرد رنگ، خط و سطح توجه داشته‌ام. هرچند در ساحت هنر خوشنویسی، به ویژه خط شکسته نستعلیق، زمینه برای کار و فعالیت بسیار گسترده و وسیع بوده و برای دریافت نسبت‌های جدید و تناسب‌های تازه در ترکیب و تلفیق کلمات و حروف در یک تابلو و خلق آثار قابل ملاحظه، جای کار بسیار مانده است.

    در خط شکسته، پیچیدگی و انعطاف‌پذیری شکل حروف و کلمات، فرم‌ها، ترکیب‌ها و تنوّع حالات خط فارسی به حدی زیاد است که برای پیوندها، خواص همسویی و همگونی عناصر ترکیبی در رمز و راز مناسبات آن، قرن‌ها فعالیت و کوشش و تلاش هنرمندان این رشته را به خود باز می‌خواند. ما هنوز در آغاز راه هستیم. البته رعایت قواعد و اصول و مبانی کلاسیک هنر خوشنویسی که به دست پیشینیان و استادان پیشکسوت اجرا شده، در حدّ کمال بوده و جزء لاینفک و تردید‌ناپذیر در این رشته هنری فرض می‌شود.

    *شما هنر را چگونه تعریف می‌کنید و هنر خوشنویسی را چگونه در این تعریف می‌گنجانید؟

    هنر به معنای زیبا دیدن، تفکر و حس زیبایی و عشق به معبود است و نهایتاً در معنویت خلاصه می‌شود. خط و خوشنویسی از هنرهای اصیل و با قدمتی است که جزو فرهنگ ایرانی کرده و تنها راه ارتباط با افکار عمومی و حتی جهانی است و می‌توان با زبان هنر، انسان‌ها را به یکدیگر نزدیکتر کرده و آشناتر ساخت. خوشنویسی ریشه در روح، تاریخ و مذهب دارد و این مهم را به راحتی در کتیبه‌های مساجد و اماکن متبرّکه و نسخه‌های اشعار فارسی و کتب قرآن و احادیث که مزیّن به دستنوشته‌های بزرگان است، می‌توان دید و این سابقه درخشان، نشان‌دهندۀ برتری این هنر والا به دیگر هنرها است.

    *حالا که سخن به اینجا رسید، بفرمایید که اصولاً اهمیت اخلاق در هنر چیست؟

    اخلاق درهنر، مخصوصاً در هنر خوشنویسی، بسیار مهم و حائز اهمیت است. اگر خوشنویس، هماهنگ با عالم طبیعت، خُلق خوش و دست گشاده و خوی مهربانی و شفقت را که چهره‌های دیگری از تعادل و هماهنگی و موزونی است، سرمایۀ هنر خود قرار دهد، می‌توان گفت که هر اثر هنری، تبلور شخصیت آن هنرمند است.

    به این خصیصه، کارشناسان هنری، شیوه یا سبک هنری می‌گویند. به دیگر تعبیر، همان هنرمند است که در شیوۀ هنری‌اش نزول و ظهور کرده است. حضرت مولانا می‌فرماید:خویش را صافی کن از اوصاف خود

    تا ببینی ذات پاک و صاف خود

    *به عنوان آخرین سؤال بفرمایید که به نظر شما مهمترین صفت یک خوشنویس چیست؟

    هر کس بنابر توانایی‌ها و مقدوراتش می‌تواند از منبع فیض‌ لایزال الهی که سرچشمۀ همه فیض‌ها و همۀ زیبایی‌های عالم است، بهره‌مند شود. مهمترین صفت خوشنویس این است که آنچه را به عنوان یک اثر هنری برای بیننده خلق می‌کند، خود اولین مخاطب محتوای پیام اثرش باشد. در طول تاریخ شاهد بوده‌ایم که ویژگی هنرمند خوشنویس این بوده که محتوای اثر و عصارۀ برجسته‌ترین کلام‌ها بوده و همواره عامل مهمی در تزکیه نفس و تربیت درونی هنرمند قرار گرفته و بازتاب بیرونی آن، بیننده را جذب نموده است.

    هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال

    با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *