نخست نیوز : با ارتباط بیشتر در سراسر جهان، نیاز به روابط دیپلماتیک موثر و مترقی بین کشورها از اهمیت بالایی برخوردار است. بر همین اساس، سفرایی موثر برای ارتقای روابط، تجارت و سیاست خارجی موردنیاز است که ایران نیز نهتنها از این قاعده مستثنی نیست بلکه با توجه به فشارها، تحریمها و تهدیدات پیچیده، متنوع و گسترده بینالمللی بیش از هر کشور دیگری نیازمند سفرایی است که بتوانند گوش(ears)، صدا(voice) و چهره(face) ایران در خارج از کشور و یک محیط پیچیده بینالمللی باشند.
یک سفیر خوب، ماهر و موفق، دارایی قدرتمندی برای دیپلماسی هر کشور است: فرد مناسب میتواند درک عمومی خارجی از یک کشور را بهبود بخشد، میتواند روابط تجاری مهمی ایجاد کند، دشمن را به دوست تبدیل کند یا سوتفاهمات را بکاهد و از سوی دیگر، یک دیپلمات ناآماده یا نامناسب میتواند به اعتبار کشور نزد میزبان و یا بازیگران و نهادهای بینالمللی آسیب برساند. سفیر امروزی باید بداند که چگونه جهان پیرامون خود را در تکامل و تعامل مستمر و سریع بشناسد، معنای پدیدههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فرهنگی را درک کند و واقعیت را در راستای اولویتهای راهبردی ملی مشاهده، بازتاب و تفسیر کند.
اما متاسفانه، در سالهای اخیر در سیاست خارجی ایران شاهد انتخاب سفرایی بودیم که سوالات، ابهامات و نگرانیهای زیادی را برای عرصه دیپلماسی کشور ایجاد کرده است. انتخابهایی که این فرض را مدام تقویت کرده که در برهههایی، برای دولتهای مختلف و وزرای خارجه آنها، منافع جناحها، گروهها و شخصیتهای سیاسی بر منافع، حیثیت و اعتبار ملی ارجحیت دارد.
یادمان باشد که سیاست خارجی و میدان دیپلماسی، عرصه تامین حداکثری منافع ملی است و نه منافع جناحها و اشخاص. سفارتخانهها، عرصه بکارگماردن متخصصان و مبتکران سیاست خارجی است و نه عرصه سهم خواهی ها و بکار گماردن «بیکاران سیاسی»!
آنچه در سیاست خارجی اهمیت دارد، کاستن از فشارهای بینالمللی و ارایه تصویر مثبت از ایران در نظام و جامعه بینالملل است و نه کاستن از فشار گروهها و اشخاص سیاسی در سیاست داخلی با انتصاب بیکاران سیاسی بهعنوان سفیر!
همچنین آنچه در رابطه با انتخاب سفرای زن حایز اهمیت است، اولویت انتخاب از میان زنانی است که در بدنه وزارت خارجه در حال فعالیت هستند و نه زنانی که در بیمارستانها یا مراکز دیگر انجاموظیفه میکنند!
علی پاکباز خسروشاهی
دیدگاهتان را بنویسید