×
×
جدیدترین‌‌ها

فرامرز عامل بردبار:
باز هم به دنیا می‌آمدم، عکاس می‌شدم

  • کد نوشته: 21609
  • مهر 20, 1400
  • یک عکاس پیشکسوت مشهدی با اشاره به تمام مشکلاتی که در روزهای بازنشستگی گریبانگیر او است، گفت: من همچنان عاشقانه این رشته را دوست دارم چون به جز عکاسی به کار دیگری را علاقه نداشتم. اگر یک مرتبه دیگر هم به دنیا می‌آمدم، باز هم همین راه را ادامه می‌دادم و عکاس می‌شدم.
    باز هم به دنیا می‌آمدم، عکاس می‌شدم

    به گزارش نخست نیوز ، فرامرز عامل بردبار با اشاره به نحوه آشنایی وی با دوربین و آغاز عکاسی اظهار کرد: از دوران کودکی به تصویر و نقاشی علاقه داشته‌ام و به نظرم بخشی از این علاقه ژنتیکی بوده است. اعضای خانواده‌ام همگی با هنر آشنایی دارند و هر یک از هنر خاصی بهره‌مند هستند. با وجود این‌که فضای هنری بر خانواده‌ام حاکم بود اما هرگز پسرم را به عکاسی تشویق نکردم و همیشه او را به انجام کاری که دوست داشت، سوق داده‌ام.

    وی با بیان این‌که دوران دبیرستان را با عکاسی و تئاتر گذراندم و حرفه عکاسی را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کردم، ادامه داد: در سال ۱۳۶۲ در یک مسابقه‌ عکاسی در خراسان مقام دوم را کسب کردم. پس از آن به سینمای جوان رفتم و فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازی را به صورت جدی دنبال کردم و علاقه زیادی در این زمینه داشتم. چندین فیلم‌نامه نوشتم و یک فیلم را نویسندگی و کارگردانی کردم اما پس از مدتی متوجه شدم که علاقه اصلی من عکاسی است و به صورت جدی این رشته را دنبال کردم.

    عامل بردبار با اشاره به چگونگی ورود به روزنامه قدس به عنوان یک عکاس خبری تصریح کرد: سال ۱۳۷۲ بود که یکی از دوستان آگهی روزنامه قدس را که به دنبال عکاس بود، برای من آورد و پیشنهاد داد تا فرم درخواست را پر کنم. من هم به اصرار آن دوست که شغل و حرفه‌ خود را مدیونش هستم، فرم را پر کردم و منتظر نتیجه ماندم. چندی بعد از روزنامه قدس با من تماس گرفتند و از من برای امتحان دعوت کردند اما من در همان زمان در یک فستیوال کشوری با موضوع عکس که در فرهنگسرای بهمن تهران برگزار می‌شد، شرکت کرده بودم و نتوانستم در این امتحان حاضر شوم. با این حال چندی بعد بار دیگر از روزنامه قدس با من تماس گرفتند و زمان دیگری را برای امتحان تعیین کردند که با قبولی در آن آزمون به مدت ۲۵ سال برای روزنامه قدس عکاسی خبری و مطبوعاتی انجام دادم.

     

    عکاسی مستند اجتماعی علاقه اصلی من است

    این پیشکسوت عکاسی خبری خاطرنشان داد: در روزنامه قدس «فتوژورنالیست» بودم و در کنار عکس‌های خبری هر نوع عکس دیگری نیز می‌گرفتم و عکاسی من تنها به تهیه عکس‌های مطبوعاتی محدود نبود. فتوژورنالیسم بیان یک واقعیت یا روایت از یک داستان است؛ این تعریفی آکادمیک از فتوژورنالیست است. ما به عنوان یک عکاس این داستان را باید به یک نحوی بازگو کنیم. با این حال در ایران این مفهوم اتفاق نمی‌افتد و عکاس روزنامه عکس خبری، طبیعت و تبلیغاتی هم می‌گیرد و تنوع در این زمینه بسیار زیاد است که البته من با این تنوع کاری مشکلی ندارم‌ و علاقه دارم عکاسی در زمینه‌های مختلف را تجربه کنم.

    خود را عکاس خبری نمی‌دانم

    وی گفت: با این‌که سال‌های بسیاری است که به عنوان عکاس خبری فعالیت می‌کنم اما خودم را عکاس خبری نمی‌دانم چراکه علاقه اصلی من عکاسی مستند اجتماعی است. من همیشه در عکاسی خبری دنبال این هستم که همه چیز کامل باشد؛ به همین دلیل همیشه از اصل خبر جا می‌مانم. زمانی که در روزنامه کار می‌کردم، علاقه‌ای به پوشش‌های خبری نداشتم و بیشتر به دنبال برنامه‌هایی بودم که گزارشی در رابطه با یک موضوع خاص باشد.

    عامل بردبار عنوان کرد: یکی از دلایلی که من به عکاسی اجتماعی علاقه داشتم، این بود که امیدوار بودم تا با منعکس کردن معضلات اجتماعی این مشکلات رفع شود. هر زمانی که این اتفاق حاصل می‌شد و من می‌توانستم با یک عکس مشکلات جامعه را به خوبی منعکس کنم تا مرتفع شود، حس رضایتی در من ایجاد می‌شد که دلیلی برای ادامه این راه برای من بود. با این حال در رسانه‌های ایران خبرنگار در اولویت قرار دارد و من همیشه در تلاش بودم تا عکسی بگیرم که در راستای خبر باشد. برای دیده شدن خبری که مشکلات اجتماعی را عنوان می‌کند، نیاز است عکاس با خبرنگار در تعامل باشد تا خبر به بهترین شکل ممکن منعکس شود و آن مشکل حل شود. خوشبختانه بسیاری از گزارش‌هایی که من در این سال‌ها تهیه کرده‌ام، نتیجه‌بخش بوده است.

    وی با تأکید بر اینکه نگاه اجتماعی همواره در من وجود داشته و هیچ‌گاه از بین نمی‌رود، بیان کرد: با وجود این‌که ۲ سال است بازنشسته شده‌ام و عکاسی خبری انجام نمی‌دهم اما همچنان دغدغه اجتماعی دارم و در این راستا تلاش می‌کنم. برای نمونه حدود یک سال است که از سنگ‌نگاره‌های شهر مشهد عکاسی می‌کنم. سنگ‌نگاره‌های مشهد در تمام کوه‌های شهر یافت می‌شود و به دلیل نبود خبررسانی متأسفانه به آن رسیدگی صورت نمی‌شود با بی‌توجهی بسیاری از آن‌ از بین می‌رود. همچنین در دوران کرونا به عنوان یک عکاس تلاش کردم تا به شکل متفاوتی این روزگار را ثبت کنم.

    هیچ‌گاه سوژه‌های خبری خوب را از دست ندادما

    این پیشکسوت عکاسی خبری خاطرنشان کرد: با وجود این‌که علاقه‌ اصلی من عکاسی خبری نبود اما هیچ‌گاه یک سوژه خبری خوب را از دست نمی‌دادم و اگر این فرصت پیش می‌آمد با اشتیاق به سراغش می‌رفتم. برای نمونه من و بسیاری از عکاسان خبری آن روز در حادثه قطار نیشابور حضور داشتیم و با وجود این‌که عکس‌های بسیار خوبی از آن حادثه گرفته شد اما عکس من بود که بیشتر از عکس‌های دیگر دیده شد. یکی از مشکلات ما این است که عکاسان خبری آموزش داده نمی‌شوند و تلاشی نمی‌کنند تا عکس‌های آن‌ها دیده شود. رسانه‌ها هم به دنبال این موضوع نیستند چراکه بیشتر به مسائل نگاه روزمره و اقتصادی داشتند و این مساله برای آن‌ها مطرح نبود.

    وی عنوان کرد: حادثه قطار نیشابور بسیار بزرگ بود و حتی مشهد را به لرزه درآورد. آن زمان همه مردم احتمال یک انفجار هسته‌ای و آلودگی را نیز می‌دادند اما ما عکاسان خبری با وجود احتمال آلودگی باز هم برای پوشش آن خبر به محل وقوع حادثه رفتیم و این نکته عشق و علاقه عکاسان را به این حرفه نشان می‌دهد که گاهی حاضرند حتی از جان خود برای این کار مایه بگذارند.

    عامل بردبار با اشاره به این‌که در حوادث و اتفاقات خبری مهمی در طول سال‌ها فعالیت کاری خود حضور داشته، عنوان کرد: یکی از اتفاقات مهم دیگری که من در آن حضور داشتم، سفر آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب، به سیستان و بلوچستان بود. من تلاش بسیاری کردم تا در این سفر حضور داشته باشم و در نهایت هم موفق شدم تا مجموعه عکسی از آن سفر تهیه کنم که به شخصه علاقه بسیار زیادی به آن دارم.

    برای عکاسی از زلزله بم با مدیر روزنامه درگیر شدم

    وی افزود: زلزله بم حادثه دیگری بود که برای پوشش خبری آن تلاش بسیاری کردم تا جایی که باعث تنش میان من و مسئولان روزنامه شد و حتی برای مدتی کار در روزنامه را ترک کردم اما در نهایت موفق شدم در این حادثه حضور داشته باشم. با وجود این تلاش‌ها برای پوشش اخبار و حوادث مهم باز هم خود را عکاس خبری نمی‌دانم و بیشتر نگاه اجتماعی به موضوعات بود که من را به سوی این حوادث سوق می‌داد. افتتاح راه‌آهن مشهد سرخس تجن نیز یکی از آن اتفاقات مهمی بود که در آن حضور داشتم و برای من بسیار خوشایند بود. این اتفاق مهم اقتصادی باعث شد تا ۱۲ رئیس جمهور از کشورهای مختلف دنیا وارد شهر مشهد شوند. همچنین ۱۲۰ عکاس داخلی و خارجی این لحظات را ثبت کردند و باعث خرسندی بود که من هم به عنوان عکاس در میان آنان حضور داشتم.

    این پیشکسوت عکاسی خبری با اشاره به این‌که در تاریخ رسانه ایران روزنامه‌ای وجود ندارد که صفحه مصور کار کند، عنوان کرد: من در روزنامه قدس این پیشنهاد را به مسئولان روزنامه دادم تا صفحه گزارش تصویری داشته باشند و هم‌اکنون می‌بینیم که بسیاری از روزنامه‌ها صفحه گزارش تصویری را در دستور کار خود داده‌اند. این موضوع حدودا در سال ۱۳۷۵ اتفاق افتاد و من در آن سال‌ها صفحه مصور کار می‌کردم و زیر هر عکس، متن و توضیحی در رابطه با آن عکس می‌نوشتم که البته پس از این‌که اینترنت در دنیا همه‌گیر شد، متوجه شدیم در بسیاری از روزنامه‌های دنیا پوشش خبری تصویری هم وجود دارد و ما در روزنامه قدس بدون اطلاع از این موضوع در این زمینه فعالیت می‌کردیم.

    وی افزود: این موفقیت را تنها به خود نسبت نمی‌دهم زیرا که اگر اجازه سردبیر نبود، این اتفاق نمی‌افتاد که خوش‌بختانه از این پیشنهاد من استقبال شد. صفحه گزارش تصویری پس از این‌که شروع به فعالیت کرد به صورت مجموعه‌ای با موضوعات مختلفی همچون بحران چای ایرانی، حاشیه‌نشینی در شهر و موضوعات دیگری از این قبیل گزارش تهیه می‌کرد و به مرور زمان این اتفاق به یک سنت تبدیل شد و هم‌اکنون در اکثر روزنامه‌ها می‌بینیم که به صورت تصویری هم گزارش تهیه می‌شود.

    به عکاسان روزنامه‌ها کمتر بها داده می‌شود

    عامل بردبار با اشاره به بها ندادن روزنامه‌ها به سرویس عکس خود و استفاده کردن از عکس عکاسان دیگر بدون اجازه آنان عنوان کرد: از این سنتی که در روزنامه‌ها پیاده شده، به شدت ناراضی هستم و حتی خود من هم این اشتباه را در گذشته مرتکب می‌شدم. ما دائم در تلاش بودیم برای خبرهای روزنامه بهترین عکس‌ها را قرار دهیم و اگر خبرگزاری عکس بهتری نسبت به عکاس روزنامه‌ ما داشت، از آن عکس استفاده می‌کردیم اما پس از مدتی به این نتیجه رسیدم که هر رسانه باید از عکاس خود حمایت کند و او را رشد دهد. یک رسانه حتی اگر عکس خبرگزاری‌های دیگر بهتر بود، باز هم از عکس عکاس خود استفاده کند. خوشبختانه در روزنامه قدس ما موفق شدیم تا فقط از عکس‌هایی استفاده کنیم که عکاس روزنامه آن‌ را تهیه کرده است. با این حال متأسفانه در حال حاضر در بسیاری از روزنامه‌ها این اتفاق رخ نمی‌دهد.

    وی اضافه کرد: هر چه مدیر مسئول و سردبیر روزنامه اشراف کمتری به عکاسی داشته باشد، ارزش کمتری برای عکس قائل خواهد بود. برای بهبود این مشکل باید مدیر مسئول و دبیر سرویس عکس دائم در تعامل باشند تا این حوزه در روزنامه‌ها به موفقیت بیشتری دست پیدا کند زیرا تمام روزنامه‌های موفق این ویژگی را دارند. امروز مشاهده می‌شود که مدیر مسئول و یا سردبیر روزنامه‌ای به عکاسی اشراف دارند، بیشتر به عکاس بها می‌دهند.

    میلیون‌ها نگاتیو اسکن‌ نشده دارم

    این پیشکسوت عکاسی خبری با اشاره به این‌که بخش اعظمی از آرشیو شخصی او به صورت آنالوگ است، بیان کرد: چندین میلیون نگاتیو در خانه دارم که برای ظهور باید اسکن شود. برای این کار دستگاه اسکنر را به صورت شخصی تهیه کردم اما این فرآیند بسیار وقت‌گیر است و چاپ کردن تمام آن نگاتیوها برای من امکان پذیر نیست. بخش دیگر آرشیو من عکس‌های دیجیتال است که آن‌ها را در چند هارد چند ترابایتی نگهداری می‌کنم.

    وی تصریح کرد: علاقه اصلی من عکس‌های آنالوگ است زیرا این عکس‌ها متعلق به زمانی است که در مشهد تعداد عکاسان خبری به اندازه انگشتان یک دست هم نمی‌رسید.

    می‌خواستند آرشیو عکس روزنامه را نابود کنند

    عامل بردبار بردبار با اشاره به این‌که روزنامه‌های ایران ارزشی برای آرشیوهای خبری خود قائل نیستند، گفت: با این حال بسیاری از نگاتیوهایی که من دارم، متعلق به همکاران من است زیرا روزنامه علاقه‌ای به نگهداری از آن‌ نداشت و قصد داشت آن‌ را نابود کند اما من نگاتیوها را با خود به خانه بردم.

    وی خاطرنشان کرد: متأسفانه مدیران اکثر رسانه‌ها مطبوعاتی نیستند. به همین دلیل مسئولان اکثر روزنامه‌های ما در ایران برای آرشیوهای خود دل نمی‌سوزانند و برایشان اهمیتی ندارد آرشیوهای خبری، دستگاه‌های حروف‌چینی و یا دوربین‌هایی که در گذشته وجود داشته را حفظ کنند. البته این موضوع همچنان هم ادامه دارد. این آرشیوها هویت یک روزنامه است و اگر فرد مسئول از خانواده مطبوعات باشد، این دغدغه را درک می‌کند و برای آرشیوهای خبری ارزش قائل می‌شود.

    هیچ‌کدام از لوح تقدیرهایی که دریافت کردم به کارم نیامد

    این پیشکسوت عکاسی خبری در رابطه با دغدغه‌های خود در دوران بازنشستگی گفت: در دوران بازنشستگی تلاش می‌کنم به دنبال دغدغه‌های شخصی خود بروم و آن‌ها را دنبال کنم. امیدوارم بتوانم اسکن نگاتیوها را به اتمام برسانم. همچنین به شدت علاقه دارم تدریس را ادامه دهم. تدریس جدا از آن‌که به من این امکان را می‌دهد تا تجربیاتم را در اختیار دیگران قرار دهم، کمک می‌کند خود را به‌ روز کنم و از پیشرفت‌هایی که در زمینه عکاسی رخ می‌دهد، غافل نباشم. عکاسی سنگ‌نگاره‌های شهر مشهد هم دیگر دغدغه‌ای است که به طور مداوم آن را دنبال می‌کنم و امیدوارم که بتوانم مجموعه خوبی را از این سنگ‌نگاره‌ها تهیه کنم. دنبال کردن اینگونه دغدغه‌های عکاسی برای من اهمیت بسیاری دارد و تا جایی امکان داشته باشد، تلاش می‌کنم تا آن‌ها را به سرانجام برسانم.

    وی با بیان اینکه با وجود علاقه به عکاسی تنها در صورتی عکاسی را تدریس می‌کنم که از من خواسته شود، افزود: ۱۵ سال در دانشکده خبر تدریس کردم و اکنون یک سال است که از من نخواسته‌اند تا برای تدریس به آن‌جا بروم و اگر دوباره این درخواست مطرح شود، با کمال میل و بی‌هیچ کم و کاستی تجربیاتم را در اختیار دانشجویان این رشته قرار خواهم داد.

    عامل بردبار در رابطه با مشکلات اقتصادی خود که به عنوان یک عکاس با سابقه اضافه کرد: متأسفانه دغدغه‌های مالی همیشه بوده و همچنان هم ادامه دارد. حقوق بازنشستگی من به هیچ عنوان کفاف زندگی خانواده من را نمی‌دهد و همیشه بیستم هر ماه این حقوق تمام می‌شود و برای خرج زندگی به مشکل برمی‌خوریم. عکاسی هرگز برای من درآمد زیادی نداشت و تمام لوح تقدیرهایی که من در طول این سال‌ها دریافت کرده‌ام، به هیچ دردی در زندگی من نخورده است. با تمام این گفته‌ها من همچنان عاشقانه این رشته را دوست دارم.

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *