به گزارش نخست نیوز، غلامرضا بنی اسدی_پرستاری، مادرانه و خواهرانه زیستن است بادلی که دریا فقط یکگوشه آن بهحساب آید. کسی میتواند هوای دمای بدن انسانها را داشته باشد که یاد گرفته باشد هوای دمای دلشان را هم داشته باشد. میداند و میدانیم همهمان که از بدن هر عضوی بشکند، ترمیم میشود. این دل است که اگر -خداینکرده- بشکند میشود همانکه صائبِ تبریزی میگوید؛” شیشهی بشکسته را پیوند کردن مشکل است” خیلی مشکل است که بتوان دلشکسته را باز ساخت چنانکه به سازه اول تبدیل شود. این هنر پرستاری است که هم دل را نگهبان میشود و هم در بهسلامت رساندن بدن میکوشد. همین کار او را دارای دو اجر میکند که آجرهای خانه بهشتیاش را هم رقم میزند. اگر بخواهیم به همان قاعده پذیرفتهشده ارزشگذاری کارها به نتایج پرستاری را ببینیم، باید صدر را برایشان خالی کنیم تا بهترین قدرها را ببینند. کسی که سلامت سوغات اوست، ارجمندی است که به همان اندازه باید تکریم شود. نهفقط در حرف که در عمل نیز هم. حروف کلمه میشوند به تقدیر و تشکر اما قدردانی باید روی حسابوکتاب هم داشته باشد. حقوق، کلمهای است که باید متناسب با تلاش و نتیجه تلاش افراد مقرر شود. وقتی چیزی در عظمت جان از کس مطالبه میکنیم باید ما به ازای آن را هم در نظر داشته باسیم. این درست که کفه پرستار همیشه سنگینتر خواهد ماند اما کفه مقابل هم نباید چنان سبک باشد که تعادل را دچار زلزله کند. پرستار بهقدر توان کار میکند. توقع هست لااقل بهاندازه نیاز امکانات داشته باشد. پرستار خیلی فراتر از استانداردهای تعریفشده کار میکند اما این حق را دارد که از حداقل استانداردها برخوردار شود. راه تشویق پرستاران به ادامه خدمت این است. ببینیم و قدر نهیم والا کشورهای همسایه از پنجره هم که شده میآیند و پرستار را میبرند…
دیدگاهتان را بنویسید