در شرایط کنونی کشور باید به صنعت گردشگری نه به شکل یک شعار خوش آب و رنگ که بودن و نبودنش فرق چندانی به حال ما نمیکند، بلکه به شکل یک راهکار قدرتمند اقتصادی – اجتماعی پرداخته شود.
گشت و گذار؛ گروه فرهنگی-دکتر مینو اصفهانی (پژوهشگر و مشاور گردشگری و توسعه پایدار: دانشگاه نورث وست، آفریقای جنوبی)
صنعت گردشگری، آنچه که در ایران بیشتر به یک شعار تجملی و مجموعهای از برنامههای روی کاغذ خلاصه میشود، در جهان امروز به گونهای کاملا متفاوت مورد استفاده قرار میگیرد. این صنعت به یک غول اقتصادی جهان امروز تبدیل شده که سهم چشمگیر آن در تولید ناخالص ملی (GDP) کشورها قابل جایگزین نیست. نقش مثبت اقتصادی این صنعت تا بدانجاست که به یک گزینه صد درصد کاربردی برای دولتها، نه تنها در شرایط متعادل و با ثبات اقتصادی –اجتماعی، بلکه در شرایط بحرانی نیز تبدیل شده است. مثالهای زیادی وجود دارد که کشورهای مختلف در شرایط بحرانی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دست به دامان گردشگری شدهاند بهعنوان یک راهکار موثر در برونرفت از بحران. کشور ایران نیز با توجه به شرایط سخت کنونی میتواند از این قائده مستثنی نباشد؛ چنانچه هوشمندانه و با دیده تخصصی و نه سطحینگرانه به این گزینه بپردازد.
حقیقت این است که در شرایط کنونی کشور باید به صنعت گردشگری نه به شکل یک شعار خوش آب و رنگ که بودن و نبودنش فرق چندانی به حال ما نمیکند، بلکه به شکل یک راهکار قدرتمند اقتصادی – اجتماعی پرداخته شود. این صنعت میتواند به ابزار قابل اتکایی برای دولت تبدیل شود که ارزآوری میکند، زیرساختها را میسازد، با فعالسازی دوباره بخشهای خصوصی و دولتی مرتبط هزاران شغل ایجاد کرده، روابط بینالملل را بهبود میبخشد و در نهایت به برونرفت کشور از بحران کمک قابل توجهی میکند.
بیایید چند مثال از بکار گیری گردشگری بهعنوان یک ابزار اقتصادی در برونرفت از شرایط بحرانی را با هم مرور کنیم. بحران اقتصادی اروپا از سال ۲۰۰۷ شروع شد و با شروع ۲۰۰۸، مخربترین آثار را بر بدنه اقتصادی کشورهای اروپایی گذاشت. با کم شدن ارزش یورو، صنایع اصلی بیشتر کشورهای منطقه با خطر تعطیلی روبرو شد و نرخ تولید ناخالص ملی در کشورهایی همچون اسپانیا و یونان به منفی رسید. در یونان با تقریبا ورشکست شدن تدریجی دو صنعت اصلی کشور (کشتیرانی و گردشگری)، نرخ رشد ناخالص ملی از مثبت ۵.۹% در سال ۲۰۰۶ به یکباره به منفی ۷.۱% در سال ۲۰۱۰ رسید و کشور را با بحرانیترین شرایط اقتصادی روبرو کرد. در اسپانیا نیز شرایطی مشابه حاکم شد. اما همین دو کشور توانستند با برنامهریزی تخصصی و متناسب با شرایطی که در آن قرار داشتند، از ورود گردشگران بیشتر به کشور بهعنوان یک راهکار قابل اتکا جهت تزریق ارز به اقتصاد رو به نابودیشان بهره بگیرند.
به این آمار دقت کنید: پس از شروع بحران درآمدهای ملی اسپانیا سقوط باورنکردنی نشان داد، تنها در بخش گردشگری درآمدهای ثبتشده از مثبت ۵% به منفی ۸.۵% رسید و این یعنی شسکت بی برو برگشت در یکی از صنایع مادر کشور. اما دولت اسپانیا از خود گردشگری نه تنها جهت دوباره ساختن آن، بلکه جهت تزریق ارز و شغل به کشور در شرایط ملتهب اقتصادی بهره برد. با برنامهریزی صحیح و جدیت در توسعه ملی گردشگری از سال ۲۰۰۸ به بعد، یعنی تنها پس از یکسال از آغاز بحران، درآمد حاصل از گردشگری دوباره رو به صعود گذاشت تا اینکه در ۲۰۱۰ گردشگری سهم ۱۰.۲% از GDP کشور را به خود اختصاص داد و در زمان بیداد بیکاری در اروپا تعداد ۲.۹ میلیون شغل در اسپانیا ایجاد کرد.
درآمد ثبتشده از گردشگری برای اسپانیا در ابتدای ۲۰۱۵ به ۵۱ میلیارد یورو رسید. بله؛ ۵۱ میلیارد یورو درآمد از گردشگری در زمان پسا-بحران برای کشوری که از یک راهکار هوشمندانه در زمان بحران فلجکننده اقتصادی بهره جست.
ورود گردشگر به هر منطقهای همراه با جابجایی حجم عظیمی از دارایی است که مستقیم و غیر مستقیم دولتها و ملتها را تحت تاثیر قرار میدهد. جابجایی این حجم از پول نه تنها در بحرانهای اقتصادی بزرگ، بلکه در شرایط سخت پس از بلایای طبیعی و یا پس از بحرانهای سیاسی کشورها نیز به کمک اقتصاد ملی و یا محلی آمده است. نگاهی کنید به نقش ورود گردشگران اروپایی به سواحل شمال شرقی ژاپن پس از زلزله و سونامی سال ۲۰۱۱. سونامی زیرساختهای موجود در منطقه را کاملا از بین برد و ۲۰.۰۰۰ کشته به جا گذاشت. یکی از مهمترین راهبردهایی که دولت ژاپن در جهت بازسازی هر چه زودتر منطقه و جان دادن دوباره به مشاغل و بنگاههای اقتصادی نابود شده پس از سونامی به کار گرفت، جذب گردشگر به منطقه بود. روزنامه گاردین تنها ۷ ماه پس از سونامی از تصمیم دولت ژاپن به خرید بلیط بازگشت از ژاپن برای حداقل ۱۰.۰۰۰ گردشگر اروپایی نوشت. و این تنها و تنها یکی از صدها بسته حمایتی دولت ژاپن برای رونق دادن به گردشگری بهعنوان یک راهکار شتابدهنده در جذب سرمایه و دوباره ساختن شرایط اقتصادی و اجتماعی منطقهای بود که سونامی و زلزله و نشت نیروگاه اتمی همزمان آنرا به تخریب صد در صد رسانده بود.
گردشگری در مراحل پس از بحرانهای سیاسی نیز نقشی کماکان مشابه و موثر در برگرداندن فضای اجتماعی و اقتصادی کشور به حالت متعادل داشته است. در این زمینه کشور مصر پس از کودتای ۲۰۱۳ و تلاش همهجانبه این کشور برای جذب گردشگران بینالمللی در جهت تقویت پایههای اقتصادی و روابط بینالملل کشور پس از یک بحران عمیق سیاسی مثالزدنی است.
و اما ایران، کشوری که علیرغم غنای فرهنگی، تاریخی و طبیعی عملا تا به حال بهرهبرداری حرفهای، آنگونه که بخشی از منافع اقتصادی ملی تامین کند، از صنعت گردشگری نداشته است. آشکار است که اعمال تحریمها، کاهش بیسابقه ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز، کاهش ارتباطات بازرگانی بینالمللی، کساد شدن بازار کسب و کار و رشد نرخ بیکاری، کاهش صادرات غیر نفتی و افزایش واردات کالاهای اساسی و غیره، ایران را با دوره تاریخی حساسی روبرو کرده که باید از یک گردنه سخت اقتصادی عبور کند.
پر واضح است که ایران اولین کشوری نیست که به هر دلیلی دورهای بحرانی را طی میکند و آخرین نیز نخواهد بود. نکته این است که در چنین شرایطی دولتها و نظامهای حکومتی کشورها چگونه با گزینههای موجود پیش رو جهت برونرفت از شرایط بحرانی برخورد میکنند؟ یکی از راهکارهای موجود در شرایط کنونی توجه جدی به پتانسیل نهفته و فراموش شده صنعت گردشگری است. صنعت گردشگری در واقع صادرات نامحسوس کشور است که بدون اینکه کالایی از کشور خارج شود، دقیقا مانند صادرات کالاهای ملموس همچون نفت عمل میکند. چرا ما باید حتی در شرایطی که به ورود گردشگر نیاز مبرم داریم همچنان از آن غافل باشیم و تنها تکیهگاه اقتصادی خود را همچون گذشته و همیشه نفت و محصولات مشابه با آن قرار دهیم؟
وقت آن رسیده که با نگاهی خریدارانه و تخصصی به آنچه که گردشگری با اقتصاد دنیا میکند بپردازیم؛ شاید به این نتیجه برسیم که مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه دیگر نه تنها برای خروج از بحران کنونی، بلکه برای حرکت دستیابی به توسعهای مانا و پایدار باید توسعه گردشگری را جدیتر بگیریم. بیتوجهی به این راهکار مساوی با از دست دادن مستمر امتیازات اقتصادی و اجتماعیای است که گردشگری میتواند برای کشوری مانند ایران، آن هم در شرایط کنونی داشته باشد.
نویسنده پیشنهاد میکند که ابعاد ورود گردشگران پر سود، و البته نه هر بازار گردشگریای، به ایران و پتانسیلهای اقتصادی ناشی از آن به شکلی تخصصی مورد بررسی جدی در سطح کلان قرار بگیرد. صنعت گردشگری نه یک فعالیت لوکس و شعارگونه بلکه یک ابزار اقتصادی قدرتمند در جهان امروز است که توسعه آن میلیاردها دلار به تولید ناخالص ملی کشورها میافزاید و نبود یا رکود آن لطمهای جبرانناپذیر به چرخه اقتصاد ملی و منطقهای و آینده کشور وارد میکند.
پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۱: گردشگری در مقابل تحریم/ سازمان میراث فرهنگی، حیاط خلوت رئیس جمهور
پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۲: جایگاه ایران در گردشگری دیجیتالی
دیدگاهتان را بنویسید