حاجخانم تو اتوبوس بی آرتی مسیر ترمینال به طبرسی نشسته با گوشی تلفن خودش صحبت میکند و میگوید نه مادر جان نتوانستیم چیزی خرید کنیم. از صبح که اومدیم بازار، فقط تونستیم به تماشای لوازم داخل مغازهها بپردازیم با این پولها که نمیشه چیزی خرید.
۲۸ دی ۱۴۰۲