خط فقر و خط فخر در ایران!
امیرعلی ابوالفتح در گفت‌وگو با نخست نیوز :درباره حمایت بی‌چون و چرای آمریکا از حملات و کشتار رژیم اسرائیل در غزه با بیان اینکه برای فهم این حمایت باید نوع رابطه امریکا و اسرائیل مدنظر قرار گیرد، گفت: آمریکا خود را به هر شکلی و سطحی متعهد به اسرائیل می‌داند و این تعهد را با هر هزینه‌ای انجام می‌دهد. از نگاه آمریکا اسرائیل تنها دولت یهود در جهان است و به عنوان یکی از دموکرات‌ترین دولت‌ها در غرب آسیا از آن دفاع می‌کند؛ در اینجا بحث جنگ غزه نیست، از پیش از تاسیس اسرائیل نگاه آمریکایی‌ها به حکومت یهود مشخص بوده است. هر وقت اسرائیلی‌ها دچار مشکل شدند آمریکا به کمک آنها آمده است. در سال ۱۹۷۳ در جنگ اعراب علیه اسراییل اگر کمک آمریکا نبود اسرائیل حتما شکست می‌خورد؛ نیکسون در آن مقطع گفته بود هر سلاحی را با هر وسیله‌ای می‌توانید به اسرائیل منتقل کنید. الان هم اجازه نمی‌دهند اسرائیل شکست بخورد یا از آن مهمتر دچار فروپاشی شود و این اصلا جای تعجب ندارد.
وی در پاسخ به این پرسش که فشار افکار عمومی نمی‌تواند در این رویکرد و سیاست آمریکا تغییری ایجاد کند؟ اظهار کرد: تا حدودی بر رویکرد آمریکا تاثیر می‌گذارد، اما مطمئن باشید اگر ده میلیون نفر هم در شهرها و ایالات آمریکا تظاهرات کنند باز هم در سیاست آمریکا در حمایت از اسرائیل به طور کلی تغییری ایجاد نمی‌کند، شاید به جای آتش‌بس، “وقفه بشردوستانه” ایجاد کنند یا شاید بحث آتش‌بس را با شرط و شروط تامین کنند، اما فشار افکار عمومی جهانی تغییر خاصی ایجاد نخواهد کرد، در کلیت ماجرای حمایت از اسراییل هیچ چیز متوقف نمی‌شود.
ابوالفتح در پاسخ به این پرسش که اسرائیل تا چند وقت می‌تواند تحت فشار دولت‌ها و افکار عمومی جهانی به حملات و کشتار در غزه ادامه دهد؟ گفت: به تحولات درون منطقه، غزه و فشار افکار عمومی بستگی دارد، تاریخ شروع جنگ‌ها مشخص است، اما پایان‌شان خیر. حدس من این است که در نقطه‌ای اسرائیلی‌ها تحت فشار افکار عمومی از برنامه اولیه‌شان کوتاه می‌آیند که به نوعی وضع موجود را در غزه بپذیرند و از هدف نابودی حماس یا از کار انداختن آن کوتاه بیایند و با اعلام اینکه حماس “تضعیف” شده آتش‌بس را بپذیرند و حماس هم حملاتش را کاهش دهد در غیر این‌صورت اگر این راه را نروند ناچار است بحث دو کشوری را بپذیرد.
این کارشناس مسائل آمریکا خاطرنشان کرد: آنچه مسلم است اینکه جهان قرن بیست و یکم ظرفیت تحمل آنچه اسرائیلی‌ها در روز اول وعده داده بودند یعنی نابودی کامل حماس را ندارد. گفته می‌شود حماس ۴۰ هزار نیرو دارد و با توجه به اینکه آنها در همان محدوده غزه هستند به عبارتی یعنی به ازای هر یک نیرو باید ده غیرنظامی را بکشند تا این هدف محقق شود که در این میان تلفات انسانی زیادی در دو طرف شاهد خواهیم بود. این گونه نیست که اگر اسرائیل چنین اقدامی را بخواهد انجام دهد نیروهای مقاومت در غزه و نیز در منطقه ساکت بنشینند.
وی ادامه داد: اسرائیل ابتدا گفت که غزه در محاصره کامل قرار گیرد و آب، برق، گاز و سوخت را قطع کردند، اما الان تحت فشار دولت‌ها و افکار عمومی آب را باز کردند و کمک‌های بین‌المللی در حال رسیدن است و رفته رفته راضی می‌شوند وقفه در جنگ را بپذیرند. ابتدای جنگ گفتند در غزه همه باید نابود شوند، ولی الان چیز دیگری می‌گویند و از خط و نشان‌های اولیه که وحشتناک بود دست کشیدند. اینها نشان می‌دهد اسرائیل آنچه می‌گوید نمی‌تواند عملی کند، آن هم به خاطر فشار افکار عمومی و از سویی خطر گسترش جنگ و واکنش مقاومت و مردم غزه و نیز اعتراض‌ها در داخل اسرائیل است.
ابوالفتح اظهار کرد: آمریکا در یک دو راهی سخت قرار دارد، از یک طرف در حفاظتش از اسرائیل تردیدی نیست، از طرف دیگر زیر فشار افکار عمومی و نگرانی از گسترش جنگ در غرب آسیا است. گزارش‌هایی است که اسرائیل برخی طرح‌های عملیاتی‌اش را از حمله گسترده زمینی به عملیات جراحی مانند، تغییر داده است و اینها احتمالا تحت فشار افکار عمومی جهانی اتفاق افتاده است.
وی خاطرنشان کرد: آنچه روز اول اسرائیلی ها گفتند که مبنای موفقیت‌شان در جنگ با حماس است، بعد از سی روز محقق نشده است بنابراین می‌توان گفت هر آنچه انجام دهند شکست اسرائیل است چون آن ادعاها محقق نشد. اهدافی که اعلام کردند اینقدر بزرگ و دست نیافتنی بود که الان هر اتفاقی بیفتد، اسراییل شکست خورده است؛ غزه سرجایش است و گروگان‌ها آزاد نشدند و اسرائیل ناتوان از وارد شدن به غزه به طور زمینی آن هم در سطحی گسترده است و مشخص نیست بتوانند وارد تونل‌ها شوند و در این میان چه تعداد غیرنظامی و گروگان کشته شوند در عین حال در مقایسه با اهداف اولیه که اعلام شده بود، اسرائیل شکست خورده است.
منبع ایسنا
دیدگاهتان را بنویسید