در چند روز اخیر بازار ارز، سکه، خودرو و مسکن شاهد تحولات جدیدی بود و بعد از مدتها قیمتها سیر نزولی پیدا کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که در ماههای گذشته تلاطم و افزایش غیرعادی قیمتها در این بازارها و در مورد کالاهای دیگر وجود داشت به گونه ای که نوعی رهاشدگی در اقتصاد کشور به چشم می آمد. این امر موجب شده بود که حتی رهبر انقلاب نیز به این مساله ورود و از گرانی و افزایش قیمتها انتقاد کنند.
اما چه اتفاقی رخ داده که به یکباره و بعد از مدتها که قیمتها سیر صعودی در بازار داشت اینک به طرز محسوسی قیمت کالاها کاهش پیدا کرده است. برای پاسخ به دلایل چنین مسالهای به طور کلی به دو دلیل اشاره می شود.
دلیل اول مبنای اظهارنظر خود را عامل خارجی قرار می دهد و به انتخابات آمریکا و شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تاکید دارد. از این زاویه پیروزی جو بایدن و ناکامی ترامپ در راهیابی دوباره به کاخ سفید موجب شد سیگنال و فضای روانی مثبتی بوجود آید که تاثیر آن عملا بر کاهش قیمت کالاها مشهود بوده است. اگر چنین فرضیهای درست باشد این جو روانی موقت خواهد بود و به تصمیمات آینده دولتمردان در ایران و آمریکا بستگی دارد.
در ایران برخی اعتقاد دارند اگر چه قیمتها نزولی شده اما دولت در پی مدیریت بازار و جلوگیری از کاهش بیش از حد قیمت هاست. از این زاویه مثلا اگرچه قیمت ارز پایین آمده اما در این مسیر برخی به مانعتراشی دولت در مسیر کاهش آن تاکید دارند تا به مثابه منبع و عاملی جهت تامین درآمدهای مورد نیاز باشد اگرچه خود دولت چنین مساله ای را رد کرده است.
از سوی دیگر سیاست دموکرات ها با جمهوری خواهان بویژه دونالد ترامپ متفاوت است. ترامپ در چهار سال گذشته تمام تلاش خود را انجام داد تا با اعمال تحریم ها گسترده علیه ایران با کمک متحدان و شرکای ایالات متحده، ایران را ناچار به عقب نشینی نماید. سیاست کلی تقریبا تمامی کشورهای دیگر نیز کمک و همراهی یا تبعیت از چنین استراتژی بود اگر چه برخی از آنها به یک جانبه گرایی آمریکا انتقاد داشتند. اما دموکرات ها به آرامی و مثل دوران اوباما با مذاکره و اجماع سازی در پی در تنگنا قرار دادن ایران برای کسب حداکثر امتیاز در آینده می باشند.
بر این اساس باید اذعان داشت فضای روانی فعلی زودگذر است و به زودی واقعیتهای سیاسی و اقتصادی بر چنین جوی غلبه خواهد کرد که در آن زمان تصمیمات طرفین تعیین کننده خواهد بود.
اما دلیل دوم که برای کاهش قیمت ها به آن اشاره می شود هماهنگی بین دستگاهی و نهادی در قوه مجریه است. در ماههای اخیر بارها صحبت از اختلافات بین بانک مرکزی، وزارت صمت، گمرک، وزارت اقتصاد و … در موضوعات مختلف شده بود. بالطبع وقتی کشوری درگیر جنگ اقتصادی گسترده از سوی دشمنان است چنین اختلافنظرهایی خود موجبات فشار بیش از حد و بهم ریختگی بازارها را فراهم می کند که متاسفانه چنین اتفاقی رخ داده بود. در این بین ارادهای نیز در بالادست دولت برای پایان دادن به چنین اختلافاتی وجود نداشت و همین عامل موجب شده بود که به طور سرسام آوری قیمت کالاها در بازار افزایش یابد.
اما در روزهای اخیر با ورود مقامات عالی دولت چنین اختلاف نظرهایی کاهش و پایان یافت و روند نزول قیمتها در بازار پدیدار شد.
البته محدودی از کارشناسان نگاه دیگری نیز به این مساله دارند و از تعمدی بودن بهم ریختگی بازارها در هفتههای اخیر سخن گفته اند. از این دیدگاه دولت در پی پیروزی دموکرات ها خواهان شرطی شدن جامعه به امر مذاکره است تا با فشارهایی که در سطح اجتماعی وارد می شود بتواند مجوز لازم را برای مذاکره با آمریکایی ها بدست آورد.
بدون شک اعتقاد به هر کدام از فرضیات بالا پیامدها و تبعات خاص خود را به همراه دارد. البته در حال حاضر باید منتظر ماند و تصمیمات اقتصادی و سیاسی دولتمردان را در آینده مشاهده کرد که چه تاثیری بر بازارها خواهد داشت. بدون شک اگر تصمیمات دولتمردان از منطق صحیحی پیروی نماید و به متغییر خارجی و بیرونی وابستگی کمتری داشته باشد می توان به مقاوم شدن اقتصاد و ادامه روند فعلی امیدوار بود. در غیر این صورت اگر بحث نگاهها و بازیهای سیاسی باشد انتظار این که نوسانات بازارهای مختلف بعد از مدتی دوباره شروع شود وجود دارد.
دیدگاهتان را بنویسید