×
×
جدیدترین‌‌ها

موسیقایی کهن ایرانی ،
ماه رمضان سرشار از آیین‌های موسیقایی کهن ایرانی است

  • کد نوشته: 120346
  • ۱۲ اسفند ۱۴۰۳
  • «چاووش‌خوانی» از جمله آیین‌های موسیقایی پیشواز رمضان، ماه عبادت‌های عاشقانه، نیایش‌های عارفانه و بندگی خالصانه است. چنان که یک یا چند نفر به خیابان‌ها و گذرها می‌آمده‌اند، پرچمی بر دوش داشته‌اند، آواز سر می‌داده‌اند که رمضان در حال آمدن است.
    ماه رمضان سرشار از آیین‌های موسیقایی کهن ایرانی است

    به گزارش نخست نیوز, وقتی پیشنهاد می‌شود از موسیقی رمضان بنویسم، بلافاصله یاد ویدئویی می‌افتم که چند سال قبل دیده بودم؛ فیلم نوجوانی ریزجثه که دهلی را حمایل شانه کرده و نصف شبی در خیابان‌های خلوت تربت‌جام دهل می‌زند تا مردم برای صرف سحری از خواب بیدار شوند. صدای آن دهل‌نوازی در سکوت شبانه هنوز توی گوشم است. به خاطره‌های خودم رجوع می‌کنم که همه‌شان در کلانشهر زادگاهم شکل گرفته‌اند. چند بار با دور تند دوران کودکی و نوجوانی‌ام را مرور می‌کنم، اما خاطره خاصی از نواهای گذشته رمضان به ذهنم نمی‌رسد. تنها همان مناجات‌های روح‌بخش پیش از سحر و افطار به یادم می‌آید که هر ساله از رادیو و تلویزیون پخش می‌شود. سراغ مادرم هم می‌روم تا شاید خاطره‌ای متفاوت از نواهای رمضان در ذهنش مانده باشد. او هم دفتر خاطرات زندگی‌اش را مثل من با دور تند ورق می‌زند و چیزی نمی‌یابد. درمی‌یابم که ما در کلانشهرها، چندین دهه است که از موسیقی رمضان تهی شده‌ایم و اگر در پی نشانه‌هایی از این موسیقی هستم، باید در جای دیگری از آن‌ها سراغ بگیرم… .

    سرانجام مادرم صحبت‌های پدربزرگ مرحومم را به یاد می‌آورد. پدربزرگم برای دخترش تعریف کرده که دهه‌ها قبل وقتی ماه رمضان می‌رسیده، در هر آبادی یکی از اهالی که صدای خوبی داشته، بالای پشت‌بام می‌رفته، سازی می‌نواخته و با صدای بلند مناجات‌خوانی می‌کرده تا مردم برای سحر بیدار و مهیا شوند.

    اگر شما هم به سراغ ریش‌سفیدهای فامیلتان بروید، خاطره‌های دلنشینی از آیین‌های روزه‌داری در گذشته به یاد دارند تا برایتان نقل کنند؛ آیین‌ها و سنت‌هایی که با توجه به فرهنگ و زبان، در هر منطقه جغرافیایی کشور تفاوت‌هایی دارند و شاید اکنون فقط موسیقی و نواهای شورانگیزشان در خاطره‌ها مانده باشد.

    در این میان «هوشنگ جاوید»؛ پژوهشگر حوزه موسیقی نواحی و آیینی، به سراغ تحقیق درباره موسیقی آیینی رفته و پس از افزون بر یک دهه بررسی و پژوهش، واژه ترکیبی «موسیقی رمضان» را مطرح کرده است. این پژوهشگر پیشکسوت بر اساس نتایج این تحقیقات میدانی در سطح کشور، نخستین کتابش را با عنوان «موسیقی رمضان در ایران» نوشته که در سال 1383 توسط مرکز موسیقی حوزه هنری و نشر سوره مهر منتشر شده است.

    چاووش‌خوانان به پیشواز رمضان می‌رفتند

    استاد جاوید معتقد است: در ایران، ماه رمضان همچون یک موجود زنده دیده می‌شود. موجودی که می‌آید و می‌رود و برای آمدنش آیین‌های استقبال از رمضان شکل گرفته که همان پیشواز گفته می‌شود.

    «چاووش‌خوانی» از جمله آیین‌های موسیقایی پیشواز رمضان، ماه عبادت‌های عاشقانه، نیایش‌های عارفانه و بندگی خالصانه است. این آیین سه روز مانده به رمضان در استقبال از این ماه پرفضیلت برگزار می‌شده؛ چنان که یک یا چند نفر به خیابان‌ها و گذرها می‌آمده‌اند، پرچمی بر دوش داشته‌اند، آواز سر می‌داده‌اند که رمضان در حال آمدن است. پیشوازخوانان یا چاووش‌خوانان، خبر فرارسیدن رمضان را با توجه به اینکه در آن زمان جامعه ایران دانش تقویم‌شناسی چندانی نداشته و همه مردم از گذر روز و هفته به ویژه ماه‌های قمری آگاه نبوده‌اند، در محلات اعلام می‌کرده‌اند. البته چاووش‌های پیشواز در هر منطقه‌ای از این آب و خاک با زبان، لهجه و نغمه‌های همان منطقه اجرا می‌شده است.

    نقاره‌زن‌ها رؤیت هلال ماه را خبر می‌دادند

    اگر از شعرهای مختلف چاووش رمضان بگذریم، به مراسم رؤیت هلال ماه می‌رسیم که برای اعلام آن از ادوات موسیقی همچون نقاره استفاده می‌شده است؛ همان نقاره‌زنی‌های دلنشینی که بی‌تردید نواهای مشابهش را در صحن و سرای رضوی به ویژه در اعیاد شنیده‌اید و حال دلتان خوب شده است.

    نقاره‌زن‌ها با شادی ورود به ماه رمضان را با خواندن ذکرهای آهنگین شکرگزاری و توسل تکمیل کرده و حتی طبق آیین خاصی، شیرینی هم میان مردم توزیع می‌کرده‌اند.

    جالب است بدانید که ایرانیان از دیرباز برای دانستن زمان و فرارسیدن هر ماهی، نقاره‌نوازی می‌کرده‌اند؛ چنان که این موضوع در شاهنامه فردوسی هم عنوان شده است. نقاره‌نوازی پس از ظهور اسلام در خدمت شریعت قرار گرفته تا جایی که نواختن نقاره‌ها و طبل‌ها در ابتدای هر ماه، مثل زمان حلول ماه شوال به گوش می‌رسیده است. فرهنگ نقاره‌نوازی هم از ایران به سایر کشورها رفته تا جایی که در سفرنامه «ابن‌بطوطه» آمده است: زمانی که در مکه بودم برای اعلام وقت، طبل و دهل می‌زدند و در نمازهای خاصی که در ماه رمضان خوانده می‌شد، دوباره طبل و دهل می‌زدند و مردم را برای اجرای نماز دعوت می‌کردند.

    استاد جاوید، «مرحباخوانی» را هم از جمله آیین‌های آوازی خوشامد به رمضان در ایران می‌داند؛ آیینی که هنوز در گوشه و کنار کشور می‌توان رد پای آن را پیدا کرد. این آیین که در سه چهار روز اول ماه رمضان برگزار می‌شده، موجب پیوند مشترک فرهنگی- مذهبی ایران با کشورهای همجوار مثل تاجیکستان، ترکیه و عراق هم شده است.

    اقوام مختلف کشور از ترک، کرد و لر تا بلوچ و قشقایی هم خوشامدگویی به ماه رمضان را به زبان خودشان زمزمه می‌کنند به طوری که «مرحبا»های فراوانی به زبان‌ها و گویش‌های متفاوت بسیار داریم.

    سحرخوانی هنوز زنده است

    با آغاز ماه صیام، آوازهای سحر یا همان «سحرخوانی» شروع می‌شده است. سحرخوانی البته آیینی بسیار کهن است و اگر برایتان بگویم که این کار در دوره ساسانی از وظایف پادشاهان بوده است، شاید تعجب کنید. حاکم وقت موظف بوده برای بیدارسازی درباریان با صدای بلند سحرخوانی کند تا همه بیدار شده و به کارشان بپردازند. این آیین درباری پس از اسلام به آیینی مردمی تبدیل می‌شود و آوازهای سحر پیش از اقامه اذان صبح در کشور گسترش می‌یابد. به بیانی دیگر، وقتی اسلام به ایران آمد، مردم مناسک و مراسم اسلام در ماه رمضان را نمی‌دانستند، بنابراین از آوازهای کهن برای سحرخوانی و بیدار کردن مردم برای روزه‌داری استفاده ‌می‌کردند.

    به گفته هوشنگ جاوید، اجرای مناجات‌های سحر هم با آدابی خاص و موسیقی همراه بوده است که مجریان آن (عده‌ای خاص مشتمل بر سه تا چهار نفر که صدایی خوش داشتند)، دو ساعت پیش از سحر به بام خانه‌ها یا گلدسته‌ها می‌رفتند و با توجه به امکاناتشان نقاره، سرنا، کرنا و… می‌نواختند و اگر این سازها را نداشتند، فقط آواز سر می‌دادند تا مردم از زمان سحر مطلع شوند. این آیین رموز مخصوص خودش را هم داشته به طور مثال، ضرب‌آهنگ نقاره‌ها به گونه‌ای بوده که مردم از روی ضرباتی که در مراحل اول، دوم و سوم نقاره‌زنی زده می‌شد یا تند و کند نواختنشان متوجه می‌شدند که مرحله دوم نقاره‌زنی است یا مرحله سوم. دست سوم نقاره‌زنی در نزدیکی زمان دعا و اذان صبح نواخته می‌شد و هر کسی در آن زمان بیدار می‌شد، می‌دانست که باید هر چه سریع‌تر سحری بخورد.

    سحرخوانی هنوز در برخی از نقاط ایران همچون غرب کشور دیده می‌شود؛ چنان که یک نفر دف می‌زند و شعرهایی در وصف رمضان می‌خواند تا مردم را برای سحر بیدار کند.

    «سحوریات» یکی از شاخه‌های ادبیات فارسی

    آوازهای خبری و بیدارسازی در سحر هم تنوع خاص خودش را در اقصی نقاط ایران دارد و بسته به تغییر زبان در اقوام مختلف شاهد تفاوت‌های لهجه‌ای، نغمه‌ای، لحنی و ادبی در آن‌ها هستیم.

    گسترش سحرخوانی و مناجات‌خوانی رمضان بر ادبیات هم تأثیر خودش را گذاشته است؛ چنان که امروزه «سحوریات» یکی از شاخه‌های شعرشناسی در ادبیات فارسی است و می‌توان شعرهای بی‌شماری از شاعران مطرح کشور همچون سعدی، حافظ و مولانا خواند که ویژه سحر است. همچنین سرودن شعرهایی با موضوع و نشانه‌های رمضان موجب پیدایش «رمضانیه» در ادبیات شده است.

    چنان که حضرت مولانا در مثنوی شریف چنین زیبا مردم را پند می‌دهد:

    این دهان ب‍‍ستی دهان‍‍ی باز ش‍‍د

    تا خورن‍‍دهٔ لق‍‍مه‌های راز ش‍‍د

    لب فروب‍‍ند از طعام و از شراب

    سوی خوان آسمانی ک‍‍ن شتاب

    گر تو ای‍‍ن ان‍‍بان ز نان خالی کن‍‍ی

    پر ز گوهرهای اج‍‍لالی کن‍‍ی

    طفل جان از شیر شی‍‍طان باز ک‍‍ن

    بعد از آن‍‍ش با مل‍‍ک انباز ک‍‍ن

    چ‍‍ند خوردی چرب و شی‍‍ری‍‍ن از طعام

    امتحان ک‍‍ن چ‍‍ند روزی در صیام

    چ‍‍ند شب‌ها خواب را گ‍‍شت‍‍ی اسی‍‍ر

    یک شب‍‍ی بی‍‍دار ش‍‍و دول‍‍ت بگی‍‍ر

    شب‌های رمضان با داستان و شعرخوانی سپری می‌شد

    روزه‌داران پیر و جوان پس از تناول افطار، توجه خاصی هم به اوقات فراغتشان در دورهمی‌های شبانه رمضان داشتند؛ چنان که داستان‌ها و روایتگری‌های مذهبی؛ از خواندن «مختارنامه» و «اسکندرنامه» تا داستان‌های «ابراهیم ادهم»، «امیرحمزه» و «ابومسلم» بین مردم مرسوم بوده است و نقالان در این ماه نقش پررنگی داشته‌اند. این روایتگری‌ها در برخی از مناطق کشور همراه با دوتارنوازی بوده و در نقاطی هم با زدن تنبور یا نی به شکلی آوازگونه روایت می‌شده است.

    همچنین شب میلاد باسعادت امام حسن مجتبی(ع) در نیمه رمضان، یکی از شب‌های مهم این ماه پرفضیلت بوده که ایرانیان آن را با برگزاری آیین‌های کهن مذهبی همچون «هوم ‌بابایی» یا «هور بابایی» جشن می‌گرفته‌اند. به گفته استاد هوشنگ جاوید، در این آیین کودکان به درِ خانه‌ها رفته، شعر و آوازهای متداول را سر داده و انفاق جمع می‌کرده‌اند. سپس هدایا و کمک‌های نقدی گردآوری شده را بین خود و افراد کم‌بضاعت پخش می‌کرده‌اند. این آیین در حقیقت نوعی تشویق کودکان برای شرکت در امر انفاق و همچنین امانت‌داری و نوعدوستی است.

    مناقب‌خوانی، آیینی باستانی در رمضان

    مراسم شب‌های احیا هم با شبیه‌خوانی و مناقب‌خوانی برگزار می‌شده که جایگاه خاصی در نواهای رمضانی دارد. مناقب‌خوانی گونه‌ای از ستایشگری مذهبی و روایت‌های حماسی، آیینی، مذهبی و هنری است که به شکل تلویحی و ضمنی در مقام ستایش خداوند سبحان صورت می‌گرفته است. آیین‌های نمایشی، اشکال روایی و خرده روایت‌های اجرایی در فرهنگ و هنر ایرانی دارای دو قسم متکی بر ادبیات منظوم و یا متکی بر ادبیات منثور و محاوره‌ای در شیوه اجرایی بوده است.

    آنچه بیش از همه مشخص است این است که وقتی از ادبیات منظوم، حماسی، آیینی و غنایی صحبت می‌شود قدرت چربش شاعران، مدیحه‌سرایان و نویسندگان ایرانی بسیار بیشتر از همتایان ادب‌دوست مصری بوده است به گونه‌ای که امروزه جز رد پایی کمرنگ از اشعار جهان عرب در شکل اجرای آیین‌های نمایشی و خرده روایت‌هایی آیینی چیزی باقی نمانده است. این در حالی است که ایرانیان در زمینه شعر و شاعری از قرن چهارم هجری اسنادی به شکل مکتوب دارند (اشعار رودکی) و در این نکته شکی وجود نداشته و ندارد که پیشینه شعر و شاعری و قدمت ادبیات منظوم ایرانی به سال‌های دورتر و دوران باستان بازمی‌گردد.

    هوشنگ جاوید معتقد است بر اساس تاریخ و در ریشه‌شناسی شکل‌گیری این آیین آمده است که منقبت‌خوانان مبلغان دینی و مذهبی بوده‌اند که با نقل و صوت و مدح و بیت، ارادت خود را به امام حسین(ع) و خاندان عصمت و طهارت ابراز می‌کردند. منقبت‌خوانی با آغاز شعر پارسی شکوفا شده و به این ترتیب بسیاری از آثار آوایی و شفاهی منقبت‌خوانی از کلام باشکوه شاعران برجسته ادب پارسی که دلباخته خاندان عصمت و طهارت(ع) بوده‌اند، تأثیر گرفت و در میان مردم زمزمه شده است. اشعار مدح و منقبت حضرت علی(ع)، امام حسین(ع) و خاندان آل محمد(ص) از همان دوران سامانیان در کلام دلباختگان معصومین ظهور پیدا کرده و در زمان غزنویان و سلاجقه فراگیر شد. با این حال به ویژه در زمان غزنویان با مخالفت این دولتمردان مواجه شد و بار دیگر اشعار در زمان آل‌بویه به اوج و شکوفایی رسید و در دوران صفویه به شیوه‌ای منظم و پویا در میان مردم رواج یافت.

    نوای بشارت عید فطر در کوی و برزن می‌پیچد

    در آخرین روزهای رمضان؛ ماه تمرین عشق و بندگی، دل‌ها مملو از شور و اشتیاق فرارسیدن عید فطر می‌شده و مردم گوش‌هایشان را تیز می‌کرده‌اند؛ چرا که با رؤیت هلال ماه شوال، نوای بشارت عید توسط نقاره‌زن‌ها در کوی و برزن طنین‌انداز می‌شده است. همچنین آیین‌هایی همراه با موسیقی و آواز در کشور برگزار می‌شده است. در یکی از این آیین‌های کهن عید، یک نفر (اغلب از همان افرادی که در طول یک ماه وظیفه سحرخوانی را بر عهده داشته‌اند) پوست شیر می‌پوشیده و بیرون می‌آمده و مردم را می‌خندانده. مردم آبادی هم به دلیل یک ماه بیدارسازی با اعطای هدایای مادی و غیرمادی به او کمک می‌کرده‌اند.

    بدین ترتیب ایرانیان در دوره‌های گذشته با به کارگیری ادوات مختلف موسیقی به ویژه سازهای بادی و همچنین خواندن آوازها و مناجات‌های گوناگون سعی می‌کرده‌اند از هنر موسیقی برای هر چه زیباتر کردن دقایق این ماه وفور فیض و کرامت‌های کبریایی، چه در سحر و افطار و چه گذران شب‌ها بهره ببرند. نتیجه این تلاش‌ها منجر به شکل‌گیری موسیقی رمضان در طول تاریخ اسلام در کشور شده و می‌توان گفت موسیقی، بخشی جدایی‌ناپذیر از آیین و سنن این ماه نورانی است.

    منبع قدس آنلاین

    <div id="mediaad-g3v2q"></div> <div id="mediaad-jrNj"></div>

    سایر اخبار

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *