به گزارش نخست نیوز، سعید کوشافر_ آنچه باعث نگرانی رهبر شده را شاید بتوان در قالب ضعف نهاد های نظام در تولید محتوا مناسب فرهنگی و فرهنگسازی ارزیابی کرد که احتمالا تبلور بخش عمده آن را میتوان در کمکاری این نهاد ها در فضای مجازی مشاهده کرد.
نیمنگاهی به لایحه بودجه دولت و قانون بودجهای که از مجلس خارج میشود ، نشان میدهد که ده ها و چهبسا صدها نهاد و موسسه و ارگان فرهنگی بودجه میگیرند تا بهبود وضعیت فرهنگی جامعه تاثیر گذار باشند ، اما دریغ از توانایی به میزان پولی که دریافت میکنند .
البته در مقابل دشمنان هم سرمایهگذاری سنگینی برای تاثیر گذاری فرهنگی و اندیشه مردم ایران کردهاند ، میلیاردها دلاری که هرسال صرف اپوزسیون و بنیادها و نهاد های ضد ایرانی می شود ، تنها بخشی از پولی است که صرف این جنگ نرم می شود .
به نظر میرسد که نگرانی رهبری خیلی هم بیجا نباشد ، چراکه اگر نگوییم صد درصد اما میزان تاثیرگذاری نهادهای فرهنگی در مقابل تاثیرگذاری نامحسوس دشمنان به حداقل رسیده است .
برخی بر این باورند که دیوان سالاری و صرف بودجههای دولتی در نهادهای کم بازده باعث شده تا تلاشهای فرهنگی دیده نشود و شاید اگر همین بودجه در اختیار افراد کاردان ، سخنهای مردمی و موسسات غیردولتی تاثیرگذار میشد ، نتیجه بهتر از این بود . این در حالی است که دشمنان به طرق مختلف سعی دارند تا بهترین و کارآمدترین نیروهای فکری – فرهنگی را جذب کنند .
نیمنگاهی به فعالیتهای فضای مجازی نشان میدهد که اظهارات و حتی خوشخبریهای مقامهای عالیرتبه نظام ، اتفاقات خوب و مثبت و هر چیزی که میتوان در مردم ایجاد امید و انگیزه کنند به چشم نمیآید این در حالی است که کافی است زنی در گلپایگان شعاری بدهد چنان آن را وایرال میکند که تمام راهپیمایی 22 بهمن و حماسه مردم را تحتالشعاع قرار دهد و تهدیدهای ترامپ علیه مردم ایران را در حد یک شوخی کاهش دهد و این یعنی پیشروی دشمن در جنگ نرم ، این در حالی است که مثلا با صرف هزاران میلیارد تومان نمیتوان به سرود سلام فرمانده را تا این اندازه ضریب نفوذ داد.
کارشناسان فن باید بررسی کنند که کجای کار ایراد دارد ؟ چرا وفاق را به فضای فرهنگی توسعه نمیدهیم ؟ چرا قشری که خود را فرهنگی میداند ، حاضر به پذیرش دیدگاههای دیگر نیست و تمام بودجهها را برای خودشان و اطرافیانشان میخواهند ؟ چرا فعالان فضای مجازی توسط ادارات ارشاد ، تبلیغات اسلامی و دیگر نهاد های فرهنگی جذب نمیشوند و ده ها و صدها پرسش دیگر که درنهایت به انحصارگرایی برخی نهاد های فرهنگی ختم میشود .
به نظر میرسد اگر بر همین پاشنه بچرخد ، نگرانی رهبری نهتنها کمتر نمیشود که هرروز ابعاد دیگری از آن فاش شود .
دیدگاهتان را بنویسید