نخست نیوز، دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی_حتما شما با نیت خیر این مسوولیت را پذیرفته اید، انشالله هدفی جز خدمت به مردم و کشور را نداشتهاید، بهاحتمالزیاد جنابعالی مدیری صادق و خادمی امین هستید، ما شک نداریم شما آن چه در توان داشتهاید برای پیشبرد امور در طبق اخلاق قرار دادهاید، ما قبول داریم در زمان پذیرش مسوولیت اطمینان داشتید از عهده آن برمیآیید و… اما اکنونکه در این مسوولیت توفیق لازم را نداشتهاید، حالا که دریافتهاید اداره این کار در توان و صلاحیت شما نیست، یا الان که خودتان میبینید افکار و برنامههایتان نتیجهی لازم برای توسعه و پیشرفت سیستم را نداشته است، یا حالا که مخالفت با تداوم مسوولیت شما بهاندازهای رسیده که کار بهاصطلاح قفلشده و ممکن است به منافع عمومی و روند پیشرفت امور آسیبی وارد کند پس حتما وقت استعفای شما فرا رسیده است.
البته در آن چه ذکر شد قطعا منظور جاخالی دادن و فرار کردن از چالشها نیست که آن معنای دیگری دارد بلکه مقصود زمانی است که در عمل مشاهده میشود رفتن فردی از یک جایگاه مدیریتی از ماندنش اثرات و ثمرات بهتری برای مردم و کشور دارد.
برخی چنان دودستی به یک پست میچسبند و برای ماندگاری خویش همهچیز حتی منافع عمومی را قربانی میکنند که گویی اگر آنها نباشند همهچیز از هم میپاشد و امور مختل میشود.
همان اندازه که جاخالی دادن و میدان تلاش و خدمت را رها کردن ناپسند است ماندگاری در مسوولیتی که برای جامعه و کشور هزینه و زیان دارد گناهی نابخشودنی است. مدیریت قواعد و چهارچوبهای خودش را دارد.
وقتی اقتضائات حضور فردی در یک جایگاه تصمیمگیری فراهم نیست بهترین تصمیم واگذاری آن به فردی مناسب است.
امری که فرهنگ آن در میان مدیران کشور ما جانیفتاده است و بسیاری فکر میکنند حتی به قیمت مبارزه کردن و آسیب رساندن به منافع عمومی و به هر طریق ممکن باید دوران مدیریت آنها تداوم داشته باشد. اگر باور داشته باشیم جایگاههای مدیریتی «امانت» است که باید ضمن اهتمام لازم در امانتداری و حفظ شیونی که دارد در موقع لازم به اهل شایستهی آن واگذار گردد و همچنین درصورتیکه به مصالح عمومی و اهمیت و قداست بیتالمال آگاه باشیم هرگز برای منافع و خواستههای شخصی خود به منافع جمعی آسیب نمیرسانیم.
گاهی عدهای از مدیران درحالیکه میدانند شرایط سیستم بهگونهای است که با ماندن آنها در پست، چهارچوبهای کاری به هم میریزد و منافع زیادی به مردم و سیستم تحمیل میشود با «لجاجت» و منفعتطلبی شخصی بر حفظ جایگاه خود اصرار میورزند و بدین ترتیب توانی که باید صرف پیشبرد امور و توسعه فعالیتها گردد برای اختلافات داخلی و کشوقوسهای مدیریتی هزینه میشود.
در مواقع ضرور یک استعفای محترمانه و به هنگام میتواند هم مانعی برای اختلال در امور باشد و هم از مخدوش شدن چهرهی مدیر جلوگیری کند و همچنین بعد از مدتی وی را آماده مناصب جدیدی نماید که مطابق تواناییها و شرایط اوست.
در فرایندهای مدیریتی این مهم بهعنوان یک واقعیت وجود دارد که باید محترم شمرده شود و در زمان لازم با تصمیمهای مدبرانه به پیشرفت جامعه کمک کرد.
دیدگاهتان را بنویسید