نخست نیوز :مهرشاد عنبری_در تئوری و دانش علمی و فنی دکتر اکبر محمدی شبهه ای وجود ندارد و به تمامی علوم و فنون فوتبال مدرن از آموزش ، تا تکنیک ، تاکتیک میدانها وحتی حاشیه ها تسلط کامل دارد . اما چرا به پارامترهایی که مانع رشد فوتبال کشور مان در حال حاضر می شود اشاره ای نکرده است؟
بنده نقد یا زیر سوال بردن اندیشه های ایشان را ندارم اما واقعیتهایی است که شاید از ذهن این استاد برجسته فوتبالی بدور مانده و لازم بود اشاره ای به انها می کردند.
اکثر باشگاههای کشور رسالت اموزش و تربیت بازیکنان را به جدول و نتایج ترجیح می دهند تمام تیمهای پایه ، برای رسیدن به قله های جدول از هیچ برنامه ای ، از جمله بداخلاقی ها ، زدو بند با داوران در میدان و خارج از میدان ، هتاکی های غیر قابل تصور و…دیگر مراتب که در این یادداشت قابل تصویر کشیدن نیستند غافل نمی مانند .
وقتی نتیجه گرایی از سوی باشگاهها مد نظر باشد در روند تیم داری اتفاقات زیادی رخ خواهد داد اولین رکود این مطالبات ، خارج شدن مربیان کلاسیک با تفکرات مدرنیته است که فضا را برای اماتورها با ابزار و رفتارهای غیر حرفه ای باز می گذارند که دستاورد انها در کوران مسابقات حتی برای عوام کاملا شفاف است .
اولین چالش در این دایره حضور مدیرانی است که در این مسند بدون تخصص و دانش مرتبط بکار گرفته میشوند و چون فاقد ارتباطات و دانش ورزشی هستند تلاش میکنند افرادی را بدون تجربه و رزومه در قاعده های هرم خود استخدام نموده و از این طریق اهداف و برنامه های چند ساله خود را با کپی- پیست، از کانال های معتبر به پیش ببرند و این فرصتی است که ان افراد تمام ترکیبات تیمهای پایه را در معیت خود دراورده تا نشان دهند که در انتخابشان ، مدیران وقت دچار خطا نشده اند به همین دلیل این افراد با افق نگاه نزدیک خود بدنبال مربیانی که از قاعده و قانون علمی فوتبال بدورند و صرفا با زدوبند و…به نتایج دست می یابند را انتخاب و در راس تیمها قرار میدهند و در این حالت کلا اموزش ،تاکتیک ، اخلاق ، جوانمردی ،و… در هاله ای از ابهام قرار میگیرد ودر این شرایط نباید بدنبال نخبه پروری و کشف استعدادها و اینده فوتبال کشور بود .
وقتی فضا برای سر مربیان تیمها باز باشد و کمیته فنی باشگاهها جنبه تشریفات داشته باشند باید انتظار داد و ستد ها را داشت که در این شرایط به آسانی اتفاق می افتد .
از سوی دیگر ، این جو را دقیقا خود باشگاهها بطور عامدانه با قراردادهای مالی غلط خود رقم میزنند بطوریکه وقتی قرارداد یک مربی در شرایط ایده ال 150 میلیون در سال باشد و پرداخت این رقم با اما و اگرها و به درازا کشیده شود ، اسیب پذیری و فروپاشی فوتبال حرفه ای یک امر بدیهی خواهد بود .
بطوریکه در این رهگذر بسیاری از استعدادها دیده نمی شوند و افراد متمول و رانتی که بزرگترین سبقه انان فوتبال سرکوچه ها بوده براحتی جانشین می شوند.
البته این نوع اختیار و رفتارها اولین متد اسیب پذیری اشکار در فوتبال کشور است که سالهاست علیرغم داشتن تشکیلات عریض و طویل نتوانستیم این معضل فراگیر را از مستطیل سبز بزدائیم .
دیدگاهتان را بنویسید