×
×
جدیدترین‌‌ها

خطر این جنگ جدی است؟

  • کد نوشته: 73402
  • مرداد 15, 1402
  • اکنون هم جنگ اوکراین ـ روسیه یا تهدید جنگی آمریکا علیه چین بر سر «تایوان» نشانه دیگری از گزاره جنگ پایدار و صلح ناپایدار با همسویی دولت آمریکا است.

    خطر این جنگ جدی است؟

    به گزارش نخست نیوز ،ابوالقاسم قاسم زاده: با نگاهی به سیر تاریخی جهان از پس جنگ جهانی دوم تا امروز، تحولات گوناگون وگسترده‌ای در زیست اجتماعی، فرهنگی و به ویژه اقتصادی و بهره‌گیری از تکنولوژی برتر جوامع و کشورها را می‌توان رصد کرد.

    از قبل رصد تاریخ، بسیاری از مفاهیم چه در ساحت سیاسی و روابط بین‌المللی یا مفهوم نظری و عملی سیاست ورزی یا دولتمداری نیز چنان متحول شده است که اکنون می‌توان دو تفاوت ماهوی و عملی در مفاهیم نظریه‌پردازی سیاست و سیاستمداری (دولت‌ها) را نقد و بررسی کرد.

    از پایان جنگ جهانی دوم، جهان با تعریف دو مرکزیت و مدار قدرت، شرقی (سوسیالیسم) و غربی (سرمایه‌داری) یا به اصطلاح رایج «کاپیتالیستی» شرح و تفسیر گوناگون گرفت، مرکزیت فرماندهی قدرت شرقی را شوروی سابق و بعدها چین(مائوئیسم) در اختیار داشت و قدرت غربی با شرح و تفسیرهای گوناگون آن را آمریکا و اروپای غربی در ید قدرتمداری خود مدیریت می‌کردند.در این مسیر و گذر تاریخی، قدرت فائقه شرقی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که نشانه بارز آن فرو ریختن دیوار برلین در آلمان بود و از پی آن به بایگانی سپردن سوسیالیسم چه در تعاریف روسی یا چینی (مائوئیستی) آن، برای مدتی، واژگان «جهانی شدن»، بازار گفتگوهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در صحنه بین‌المللی و در اغلب مناطق و کشورها را رونق داد اولین برداشت‌ها در این ایام، منسوخ شدن «جنگ» محوری‌ترین شاخصه در تعریف قدرت یا ارزیابی توان مدیریت سیاسی و حاکمیت‌ها، تصور می‌شد و به جای آن واژگان «تعامل» برای همزیستی در شرایط صلح پایدار بین‌المللی، رونق بسیار یافت.

    در این دوران است که همه نگاه‌ها به سازمان ملل، (مجمع جهانی دولت‌ها) معطوف شد. جهان به سرعت وارد فاز رشد سریع و فوق‌العاده تکنولوژی شد تا آنجا که قدرت برتر، داشتن تکنولوژی برتر دیده شد: در حالی که تکنولوژی برتر همچنان در انحصار غرب (آمریکا و اروپای غربی) قرار داشت، پدیده دیگری که در این دوران رونق یافت، گفتگو برای صلح پایدار بین‌المللی بود.

    آن هم با این نگاه تحلیلی و تفسیری، به ویژه در مجامع علمی و آکادمیک که باید، «جنگ ناپایدار» و صلح «پایدار» شود، اما در مسیر تحولات، سازمان ملل را سه قدرت برتر یعنی (آمریکا، روسیه و چین) در بالاترین مجمع تصمیم‌گیری این سازمان(شورای امنیت) به گروگان گرفتند. مفهوم جهانی شدن تولد نایافته، ساقط و به بایگانی تاریخ جهان سپرده شد. تاریخ سیاسی حاکمیت‌ها و دولت‌ها بار دیگر به جای «تفاهم» و «صلح» به چگونگی اعمال قدرت (در همه ابعاد تعاریف آن) برگشت! اگر چه توازن قدرت شرقی و غربی با انحلال پیمان «نظامی ورشو با فرماندهی اتحاد جماهیر شوروی سابق، فرو پاشید، اما پیمان نظامی ناتو، (قدرت نظامی غرب) نه فقط باقی ماند که با شرایط جدید بازسازی و قدرتمندتر شد!

    روسیه اما بعد از یک دوره تلاطم سیاسی ـ حاکمیتی با آمدن «پوتین» به عرصه قدرت، به سرعت به بازسازی قدرت نظامی‌اش پرداخت و دولت چین هم گام به گام بعد از فراموشی و به بایگانی سپردن «مائوئیسم» در صدر برنامه‌هایش، بازسازی قدرت نظامی‌اش و البته جبران عقب ماندگی‌های تکنولوژیکی اش را در دستور کار قرار داد.

    همان گونه که ذکر شد جهانی شدن در همان بدو تولد، مُرد! و به جای آن در فاصله زمانی نه چندان طولانی، سه قدرت تعیین کننده در عرصه بین‌المللی ‌(آمریکا، روسیه و چین) نه فقط با «حق وتو»، در عالی‌ترین و مهمترین نهاد جهانی، سازمان ملل متحد، (شورای امنیت) این سازمان را به انحصار خود در آوردند که در عمل تعریف مفهوم توازن قدرت در جهان را هم دگرگون کردند.

    با این واقعیت تاریخی از مرگ مفهوم جهانی شدن و مرزبندی سلطه قدرتمند آمریکا، روسیه و چین نه فقط سازمان ملل محبوس در چنین واقعیت از سیر تاریخی ـ سیاسی شد که گزاره «جنگ پایدار و صلح ناپایدار» تعریف مفهومی روابط بین‌المللی و دایره ترسیم روابط دو و چندجانبه دولت‌ها و کشورها شد.

    با فروپاشی مفهومی جهانی شدن در حالی که آمریکا همچنان قدرت برتر تکنولوژیکی اعم از نظامی، صنعتی و حتی اقتصادی با «سلطه دلار» شد که همواره روال مفهوم استراتژیکی «جنگ پایدار» و صلح ناپایدار» را در اغلب مناطق جهان رقم زد، از آن تاریخ است که بسیاری از اندیشمندان سیاسی ـ اجتماعی در غرب (اروپا و آمریکا) براساس «جهان ناپایدار» عبور از جنگی به جنگی دیگر یا نظریه «کوتاه مدت» بودن «صلح» را نظرپردازی کردند. در خاورمیانه رژیم صهیونیستی همواره برای بقای خود جنگ پایدار و صلح ناپایدار را دنبال و عملی کرده است. جنگ با مصر، اردن و سوریه، جنگ و اشغال لبنان، جنگ تروریستی با جمهوری اسلامی ایران و ترور دانشمندان هسته‌ای و… از نمونه‌های آن است!

    اکنون هم جنگ اوکراین ـ روسیه یا تهدید جنگی آمریکا علیه چین بر سر «تایوان» نشانه دیگری‌ست از متن واقعی تاریخ سیاسی جهان که در متن و بطن آن گزاره جنگ پایدار و صلح ناپایدار با همسویی دولت آمریکا و تعریف مفهومی «صهیونیسم» در مرکز قدرتمداری در نیویورک، واشنگتن و تل آویو ادامه دارد.

    برچسب ها اوکراین جنگ روسیه

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *