به گزارش نخست نیوز
از ابتدای سال ۱۴۰۲ تاکنون کارشناسان اقتصادی بسیاری در خصوص الزامات تحقق شعار سال اظهارنظر کردند. اما سوالی که ممکن است در افکار عمومی پدید آید این است که آیا سیاستهای منجر به مهار تورم به رشد تولید نیز میانجامد؟ بهعبارتدیگر آیا تحقق این دو جز اصلی شعار سال، در تناقض با یکدیگر نیست؟
در اقتصاد کلاسیک، برای مهار تورم ناچار باید رکورد ایجاد کرد؛ چون تصور اقتصاد مرسوم این است که تورم به علت تشدید تقاضا رخ میدهد و برای جلوگیری از رشد تورم نیز بایستی تقاضا را کاهش داد که بهنوعی به ایجاد رکود میانجامد.
اما نکتهای باید به آن توجه کرد این است که جنس تورمهای ۴۰ تا ۵۰ درصد در چند سال اخیر که بارها آن را تجربه کردهایم با جنس تورم میانگین ۱۵ تا ۲۰ درصد که در بلندمدت شاهد وقوع آن در اقتصاد ایران هستیم، متفاوت است چراکه این تورمها، تولید را هم مختل میکند و علت شکلگیری آن، تشدید تقاضا نیست که بخواهیم با کاهش آن از بروز تورم جلوگیری کنیم.
بنابراین در حالت کلی یک تناقضی میان مهار تورم و رشد تولید وجود دارد اما در مختصات اقتصاد کشور ما، نمیتوان تورم را به سمت عوامل سمت تقاضا ارجاع داد؛ بنابراین نمیتوان امیدوار بود که با کنترل جدی نقدینگی و کسری بودجه، میتوان تورم را مهار کرد.
در شرایط فعلی بیش از هر اقدامی، نیازمند گشایش سیاسی و اقتصادی هستیم، وقوع هر اتفاق مثبتی که میتواند بهعنوان نشانهای برای گشایش چه در سطح اقتصادی و چه در سطح بالاتر از آن یعنی سیاسی تلقی شود و بهنوعی نگاه نسبت به آینده را ترمیم کند و نویدبخش باشد، هم منجر به مهار تورم میشود و هم به روشن شدن افق سرمایهگذاری در تولید کمک میکند؛ البته این اتفاقات هم باید اثرگذاری عملیاتی داشته باشد و صرفا در یک ژست سیاسی خلاصه نشود.
اما آن چیزی که ما امروز به آن احتیاج داریم، گشایشهای سیاسی و انتشار اخبار خوب در جهت هم پیوندی اقتصاد ایران با قدرتهای جهانی بهصورت متوازن است؛ بهطور مثال ما در دولت گذشته صرفا با برجام به دنبال گشایش و برقراری ارتباط با یک بلوک و طرف بودیم؛ درحالیکه واقعیتهای سیاسی نیز از پایداری این روابط پشتیبانی نمیکرد اما درهرحال، همانطور که گفته شد در حال حاضر ایجاد گشایش و برقراری معاملات دو یا چندجانبه سیاسی و اقتصاد همه قدرتهای جهانی برای برونرفت از وضعیت فعلی، ضرورت دارد.
علی پاکباز خسروشاهی
دیدگاهتان را بنویسید