نخست نیوز -امیرمحمد اسماعیلی، وحید پورتجریشی: با اینکه برخی از شخصیتهای غربی و آمریکایی به دنبال القای فضایی مثبت از مذاکره هستند اما عملاً آنچه که در مذاکرات در حال رخ دادن است چیز دیگری را نشان میدهد به ویژه اینکه برخی از شخصیتهای غربی آشکارا نسبت به نتیجه نرسیدن یا دستکم عملی نشدن توافقات اعتراف دارند.
این در حالی است که نباید این موضوع را فراموش کرد که اروپاییها بعد از خروج ترامپ از برجام نسبت به عمل کردن به تعهدات خود در برجام وعده دادند. وعدههایی که نه تنها هیچگاه عملی نشد بلکه با رفتن ترامپ از قدرت سراغی از آنها نیست و اروپاییها وارد یک مرحله فشار حداکثری شدهاند.
این نکته بسیار آشکار شده است که غربیها به دنبال فرسایشی کردن مذاکرات یا ادامه روند گفتمانی به نام مذاکره برای مذاکره هستند و این در حالی است که برخی شخصیتهای غربی از جمله «هاین گارتنر» مدعی هستند که اروپا و آمریکا به دنبال فرسایشی کردن مذاکرات هستهای نیستند و ماهیت این مذاکرات، زمانبر است. در همین راستا، خبرگزاری مهر گفتگویی با «هاین گارتِنِر» استاد علوم سیاسی دانشگاه وین در خصوص مذاکرات برجامی و وضعیت طرفهای شرکت کننده در آن داشته است. گارتنر همچنین عضو هیأت مشاور مؤسسه بین المللی صلح (IIP) در وین بوده و مدیریت مؤسسه اتریشی روابط بین الملل را نیز در کارنامه خود دارد. در ادامه متن کامل این گفتگو تقدیم حضور میگردد:
*ارزیابی شما از مذاکرات در حال انجام بر سر احیای مجدد توافق هستهای با ایران در وین چیست؟
مذاکرات تحت ریاست اتحادیه اروپا در خصوص برنامه هستهای ایران در وین بر جزئیات فنی در خصوص چگونگی اجرای مجدد برجام در چارچوب کمیسیون مشترک برجام متمرکز شده است.
هر دو طرف، ایران و آمریکا در شرایط ویژهای مذاکرات را آغاز کردهاند: آمریکا از ایران خواسته که به تعهدات اولیه خود که پیشتر در دوران ترامپ تا حد قابل توجهی از آنها فاصله گرفته بود، پیش از آنکه هر تحریمی برداشته شود بازگردد. از سوی دیگر، ایران نیز با استناد به این موضوع که این آمریکا بوده که ابتدا تعهدات برجامی خود را نقض کرده، از آمریکا خواسته تا پیشاپیش کلیه تحریمها را بردارد. برخی از کارشناسان پیشنهاد دادهاند که آمریکا تحریمها را یا به صورت یکجا و یا به صورت قدم به قدم و بر اساس میزان بازگشت ایران به برجام بردارد. با اینحال، تمام اعضای هیأتهای نمایندگی (در مذاکرات وین) به این نتیجه رسیدهاند که سختگیری در این خصوص بی فایده است و آن را رد کردهاند. اکنون نمایندگان بر اولویتهای خود متمرکز شدهاند.
*مقامات ایرانی بیان کردهاند که مذاکرات هستهای نباید فرسایشی شوند؛ چراکه این فرسایشی شدن به منافع ملی طرفها لطمه وارد خواهد کرد. نظر شما در این خصوص چیست؟ اساساً معایب مذاکرات فرسایشی چیست؟
فرآیند مذاکرات بسیار زمانبر است و نیاز به کاری ممتد و سخت دارد. سه کارگروه (در جریان مذاکرات) تشکیل شدند. کارگروه اول بر تحریمهای مرتبط با برجام تمرکز خواهد کرد. ایران هم اعلام کرده که برداشته شدن تحریمها باید مورد راستی آزمایی قرار گیرد. کارگروه دوم با تعهدات ایران در قالب برجام سر و کار دارد تا مطمئن شود که تمامی موارد فنی به اجرا درآیند. گروه سوم نیز بر روی نتایج حاصل از دو کارگروه دیگر و شناسایی راههایی برای اجرای آنها تمرکز کرده است.
این اقدامات به خودی خود بسیار پیچیده و زمانبر هست به ویژه اینکه هیأت نمایندگی اتحادیه اروپا باید در سه مکان مختلف از هتل جلسات خود را برگزار کنند و از تماس تماس مستقیم دو طرف خودداری کنند.
*آیا فکر میکنید چالشهای داخلی آمریکا اساساً تأثیری بر سیاست خارجی «بایدن» خواهند داشت؟
جو بایدن در همان ابتدای ریاست جمهوری خود بازگشت به مذاکرات برجامی را پذیرفت و این اقدام وی در شرایطی بود که گروههای اپوزیسیون قدرتمند داخل کنگره با این کار وی مخالف بودند. اما از آن طرف، شاهد وجود لابیهای قدرتمند طرفدار برجام نیز هستیم. همچنین اسرائیل هر چه در توان داشت برای جلوگیری از بازگشت به راهکار دیپلماسی به کار بست. نهایتاً، این موفقیت طرفداران برجام بود که منجر به آغاز مذاکرات در وین شد.
*ایران بارها اعلام کرده که تنها راه موفقیت مذاکرات وین، برداشته شدن تمامی تحریمها است. آیا فکر میکنید بایدن تمامی تحریمهای غیر قانونی را لغو کند؟
فرآیند (برداشته شدن تحریمها) توسط دولت ترامپ بسیار پیچیده شده است که برچسبهای دیگری مانند تروریسم و یا نقض حقوق بشر را با هدف سختتر شدن کار برداشتن تحریمها به آنها اضافه کرده است. هر یک از ۱۵۰۰ تحریم باید تک به تک بررسی شوند. بایدن میتواند کار را با برداشتن تحریمهای ثانویه (غیر برجامی) آغاز کند که علیه شرکتهای اروپایی که قصد همکاری با ایران را دارند، وضع شدهاند.
*سیاستهای بایدن در خاورمیانه را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا تغییرات عمدهای در این سیاستها به نسبت دوران ترامپ متصور میشوید؟
دولت ترامپ «طرح کوشنر» برای خاورمیانه را توسعه داد که این باعث شد راه حل دو دولتی (در سرزمینهای اشغالی) را به حال خود رها کرد. این طرح، تسخیر کرانه غربی توسط اسرائیل را به رسمیت شناخته و حقوق فلسطینیان را پایمال کرد. ترامپ همچنین خواستار جلوگیری از اقدام رئیس جمهور پس از خودش برای بازگرداندن روابط با ایران به حالت عادی بود. وی ایران را مسئول تمامی تنشهای موجود در منطقه میدانست. (از نظر وی) ترور سردار سلیمانی و طرح سازش اعراب و اسرائیل باید ایران را به لحاظ دیپلماتیک به انزوا میکشید.
اگر پرزیدنت بایدن فراتر از این فکر میکند، میتواند سیاستهای ترامپ را لغو کرده و روابط دیپلماتیک جدیدی را در راستای حفظ برجام پیش روی ایران قرار دهد. چنین ابتکاری فراتر از آنچه در دوران اوباما در خصوص حرکت به سمت ایران انجام شد، خواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید