یک فعال حوزه حیات وحش گفت: مشاور ارشد آقای کلانتری، نه تنها تخصصی در حوزه محیط زیست ندارند بلکه از شکارچیان و مدافعان شکار هستند که در عمل مدیریت حیات وحش را به دست گرفتهاند.
یک فعال حیات وحش در ادامه مجادلههای رسانهای بر سر صدور مجوز شکار ویژه توسط سازمان حفاظت محیط زیست به گشت و گذار گفت: حقیقت این است که در سراسر جهان، مدافعان شکار درصد اندکی از مردم را تشکیل میدهند اما سعی میکنند با توسل به بهانههای سفسطهآمیز، نه تنها شکار را توجیه کنند بلکه، آن را ابزاری مفید برای حفاظت از محیط زیست جلوه دهند. البته این افراد در ایران، پا را فراتر هم گذاشتهاند و مدعی هستند در صورتی که شکار صورت نگیرد، نسبت جنسیتی و تعادل جمعیت حیات وحش دچار مشکل میشود.
شادی مدرس ادامه داد: طی ماههای گذشته بسیاری از صاحبنظران و پیشکسوتان حوزه محیط زیست، شکارفروشی سازمان حفاظت محیط زیست را با تکیه بر استدلالهای تخصصی نقد کرده و به این نتیجه رسیدهاند که با توجه به وضعیت نامطلوب کنونی زیستگاهها، جمعیت آسیبپذیر حیات وحش و ضعف بدنه کارشناسی سازمان حفاظت محیط زیست صدور پروانه شکار با منطق سازگار نیست و پیامدهای جبرانناپذیری برای محیط زیست کشور به همراه خواهد داشت.
وی با بیان اینکه سازمان حفاظت محیط زیست این روزها دقیقا به ماهیت زمان شکلگیری خود بازگشته گفت: در سال ۱۳۳۵، شکارچیان به منظور ساماندهی شکار، کانون شکار ایران را تشکیل دادند که پس از تصویب قانون شکار و صید در سال ۴۶، به سازمان شکاربانی و نظارت بر صید تغییر نام داد و سرانجام در سال ۵۰ سازمان حفاظت محیط زیست نام گرفت. در واقع به جای آنکه سازمان شکاربانی، منحل شود و سازمانی نوین به نام سازمان حفاظت محیط زیست تشکیل شود، بنای سازمان حفاظت محیط زیست بر پایه همان کانون شکار و با حضور همان شکارچیان نهاده شد. در نتیجه نفوذ شکارچیان و تفکرات شکارگرایانه در آن همچنان مشهود است.
این فعال محیط زیست افزود: تضادی که میان نام و عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست شاهد هستیم به موزات این سازمان جای دیگری هم مشاهده میشود. موسسهای که پیش از انقلاب تحت عنوان ایران سافاری برای شکارچیان خارجی در ایران تور شکار برگزار میکرد حالا به یک موسسه محیط زیستی تغییر عنوان داده که کاملا مدافع شکار است. این تغییر عنوان، که البته بسیار هوشمندانه است راهکاری است که شکارچیان برای وجاهت بخشیدن به شکار نزد افکار عمومی انتخاب کردهاند. چرا که جامعه، کشتار را نمیپسندد؛ بنابراین ظاهر شدن شکارچیان در پوشش دوستداران محیط زیست و معرفی شکار به عنوان ابزاری برای حفاظت از محیط زیست، بهترین ترفند برای عبور از سد اعتراضات است.
مدرس با اشاره به اینکه مدافعان شکار با فرافکنی میکوشند مخالفان شکار را افرادی احساساتی جلوه دهند گفت: کانون شکار که به سازمان حفاظت محیط زیست تغییر نام داده از یک سو و موسسه پرنفوذ محیط زیستی مدافع شکار مذکور، از سوی دیگر تمام تلاششان را به کار گرفتهاند تا دفاع از شکار را به یک ژست روشنفکرانه در جامعه محیط زیست تبدیل کنند در حالی که برای هیچیک از انتقادات فنی طرح شده نسبت به شکارفروشی پاسخی قانعکننده ندارند؛ انتقاداتی که بارها از سوی استادان و پیشکسوتان حوزه محیط زیست، کارشناسان و فعالان حیات وحش و نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح شده اما به جز سفسطه و فرافکنی، واکنشی از سوی مسئولان شکارفروش سازمان حفاظت محیط زیست به همراه نداشته است.
وی به اظهارات معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست که در پاسخ به انتقادات مجید مخدوم، استاد دانشگاه تهران، خوابیدن در کیسه و چادر را لازمه آشنایی با رموز طبیعت عنوان کرده بود گفت: این از همان دسته فرافکنیهای ناب شکارچیان است که به بهانه خوابیدن در طبیعت، خود را شایسته مدیریت محیط زیست قلمداد میکنند. متاسفانه باید بگویم وقتی معاون سازمان در پاسخ به اظهارات تخصصی و فنی یک استاد و پیشکسوت محیط زیست، کیسهخوابی را ملاک اظهارنظر قرار میدهد یعنی نهادی که با آن روبه رو هستیم، دقیقا کانون شکار است نه سازمان حفاظت محیط زیست.
این فعال حوزه حیات وحش به طرح ۵ ساله ممنوعیت شکار چارپایان که بنا بود دست کم تا سال ۹۸ ادامه پیدا کند اشاره کرد و گفت: هرچند از سال ۹۳، شکارگرایی در سازمان حفاظت محیط زیست تا حدودی رو به کاهش گذاشته بود اما با روی کار آمدن عیسی کلانتری که به گفته خودش با حوزه محیط زیست طبیعی ناآشناست و در نتیجه مدیریت این حوزه را به مشاور ارشدش سپرده، شکارفروشی دوباره رونق گرفت و سازمان حفاظت محیط زیست به کانون تردد شکارچیان تبدیل شد.
مدرس با ابراز تاسف از اینکه در وضعیت بحرانی حیات وحش، مدیریت محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست به شخصی بدون تخصص و حتی دلسوزی واگذار شده گفت: آقای نمکی، مشاور ارشد آقای کلانتری، نه تنها تخصصی در حوزه محیط زیست ندارند بلکه از شکارچیان و مدافعان شکار هستند که در عمل مدیریت حیات وحش را به دست گرفتهاند.
وی در پایان گفت: در حال حاضر با طغیان شکارفروشی سازمان حفاظت محیط زیست روبهرو هستیم چرا که این سازمان علاوه بر آنکه در مناطق چهارگانه تحت مدیریت خود و همچنین مناطق تحت مدیریت سازمان جنگلها پروانه شکار صادر میکند، با افزایش تعداد قرقهای اختصاصی که ایجاد تغییر در اکوسیستم و فراهم آمدن بستری برای زمینخواری از پیامدهای آن است، زیستگاههای حیات وحش را به جزیرههایی تبدیل میکند که وحوش بهای زنده ماندن در آنها را با خون خود میپردازند.
دیدگاهتان را بنویسید